۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'شيخ اشراق' به 'شيخ اشراق') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
اصطلاحاتى كه در اين موسوعه ارائه شده، ايرادهاى فراوانى دارد كه بهاختصار به بخشى از آنها اشاره مىكنيم: | اصطلاحاتى كه در اين موسوعه ارائه شده، ايرادهاى فراوانى دارد كه بهاختصار به بخشى از آنها اشاره مىكنيم: | ||
#استفاده از غير اصطلاحات بهجاى اصطلاحات: نويسنده در موارد عديده <ref>ص655</ref>، از نمايه بهجاى اصطلاح استفاده كرده است؛ مثلاً «علامات الحب»، «علامة الألفة»، «علامة الأنس» و همچنين ساير «علامة...» كه در همه اين موارد، اصطلاح تنها «الحب»، «الألفة»، «الأنس» و... است. نويسنده گاه الفاظ يك كتاب را كه در تعليقه يا پاورقى آن شرح داده شده، بهعنوان اصطلاح ذكر كرده است؛ براى نمونه، تعليقاتى را كه محقق دوانى بر «هياكل النور» شيخ اشراق نوشته، بهعنوان اصطلاح و شرح آنها را بهعنوان تعريف اصطلاحات ذكر كرده است؛ مثلاً محقق دوانى، «الديدان» را به حيوانات ترجمه مىكند و در اين موسوعه <ref>ص354</ref> «ديدان» به عنوان اصطلاح عرفانى ذكر شده است <ref>همان، ص205</ref>. | #استفاده از غير اصطلاحات بهجاى اصطلاحات: نويسنده در موارد عديده <ref>ص655</ref>، از نمايه بهجاى اصطلاح استفاده كرده است؛ مثلاً «علامات الحب»، «علامة الألفة»، «علامة الأنس» و همچنين ساير «علامة...» كه در همه اين موارد، اصطلاح تنها «الحب»، «الألفة»، «الأنس» و... است. نويسنده گاه الفاظ يك كتاب را كه در تعليقه يا پاورقى آن شرح داده شده، بهعنوان اصطلاح ذكر كرده است؛ براى نمونه، تعليقاتى را كه محقق دوانى بر «هياكل النور» [[سهروردی، یحیی بن حبش|شيخ اشراق]] نوشته، بهعنوان اصطلاح و شرح آنها را بهعنوان تعريف اصطلاحات ذكر كرده است؛ مثلاً محقق دوانى، «الديدان» را به حيوانات ترجمه مىكند و در اين موسوعه <ref>ص354</ref> «ديدان» به عنوان اصطلاح عرفانى ذكر شده است <ref>همان، ص205</ref>. | ||
#استفاده از اصطلاحات مترادف: يكى از بخشهاى اصطلاحنامهنويسى، ارجاع اصطلاحات مترادف به اصطلاح مرجع است. بخشى از اصطلاحات بهكاررفته در اين كتاب، الفاظى هستند كه مىتوان آنها را به اصطلاح شايع ارجاع داد، بلكه براى كار تخصصى، اين امر ضرورت دارد <ref>همان، ص206</ref>. | #استفاده از اصطلاحات مترادف: يكى از بخشهاى اصطلاحنامهنويسى، ارجاع اصطلاحات مترادف به اصطلاح مرجع است. بخشى از اصطلاحات بهكاررفته در اين كتاب، الفاظى هستند كه مىتوان آنها را به اصطلاح شايع ارجاع داد، بلكه براى كار تخصصى، اين امر ضرورت دارد <ref>همان، ص206</ref>. | ||
#تمييز ندادن بين الفاظ مشترك: بعضى از اصطلاحات با هم اشتراك لفظى و گاه شباهت ظاهرى دارند كه در اين موارد، تهيهكننده موسوعه، بايد مشتركات را با عبارتى مثلاً داخل پرانتز و اصطلاحاتى كه شباهتهاى ظاهرى دارند را با اعراب از هم جدا كند؛ ولى در اين موسوعه، در موارد متعددى ديده مىشود كه مطالب مربوط به دو اصطلاح كاملاً مختلف، ذيل يك اصطلاح نوشته شده است؛ براى نمونه، دو اصطلاح «شهادة» به معناى عالم شهادت و «شهادة» به معناى شهادت دادن، از هم جدا نشدهاند و متن مربوط به آن دو، در صفحه 507 ذيل «شهادة» آورده شده است <ref>ر.ك: همان، ص208</ref>. | #تمييز ندادن بين الفاظ مشترك: بعضى از اصطلاحات با هم اشتراك لفظى و گاه شباهت ظاهرى دارند كه در اين موارد، تهيهكننده موسوعه، بايد مشتركات را با عبارتى مثلاً داخل پرانتز و اصطلاحاتى كه شباهتهاى ظاهرى دارند را با اعراب از هم جدا كند؛ ولى در اين موسوعه، در موارد متعددى ديده مىشود كه مطالب مربوط به دو اصطلاح كاملاً مختلف، ذيل يك اصطلاح نوشته شده است؛ براى نمونه، دو اصطلاح «شهادة» به معناى عالم شهادت و «شهادة» به معناى شهادت دادن، از هم جدا نشدهاند و متن مربوط به آن دو، در صفحه 507 ذيل «شهادة» آورده شده است <ref>ر.ك: همان، ص208</ref>. |
ویرایش