۵۳٬۳۲۷
ویرایش
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
#:یکی از شگفتیهای آفرینش انسان این است که معانی پنهان در اندرون خویش را از راه دهان و با چرخش زبان در قالب واژهها آشکار میسازد؛ به عبارت دیگر، او معانی گوناگون و رنگارنگ را در درون خویش مییابد، ولی چون نمیتواند دست دیگران را بگیرد و به حریم درون خویش ببرد و به تماشای عروسان معانی بنشاند، دست به ابتکاری شگفت میزند؛ همان عروسان معانی را با ابزار حنجره و زبان و دهان، به شکل واژگان میآفریند و به دیگران می نمایاند؛ بیآنکه ذرهای خراش بر رخسار نازنینشان نشیند. شگفتانگیزتر اینکه گاه، یک عروس معنا را بهصورتهای گوناگون میآراید و آن را چندین شکل متنوع و خیالانگیز میبخشد. دانش بیان، از این کار شگفتانگیزتر آدمی سخن میگوید. | #:یکی از شگفتیهای آفرینش انسان این است که معانی پنهان در اندرون خویش را از راه دهان و با چرخش زبان در قالب واژهها آشکار میسازد؛ به عبارت دیگر، او معانی گوناگون و رنگارنگ را در درون خویش مییابد، ولی چون نمیتواند دست دیگران را بگیرد و به حریم درون خویش ببرد و به تماشای عروسان معانی بنشاند، دست به ابتکاری شگفت میزند؛ همان عروسان معانی را با ابزار حنجره و زبان و دهان، به شکل واژگان میآفریند و به دیگران می نمایاند؛ بیآنکه ذرهای خراش بر رخسار نازنینشان نشیند. شگفتانگیزتر اینکه گاه، یک عروس معنا را بهصورتهای گوناگون میآراید و آن را چندین شکل متنوع و خیالانگیز میبخشد. دانش بیان، از این کار شگفتانگیزتر آدمی سخن میگوید. | ||
#:بنابراین، دانش بیان عبارت است از: فن «ایراد معنای واحد به طرق مختلف، مشروط به اینکه اختلاف آن طرق (شیوههای مختلف گفتار)، مبتنی بر تخیل باشد؛ یعنی لغات و عبارات به لحاظ خیالانگیزی، نسبت به هم متفاوت باشند (وضوح و خفا داشته باشند)». | #:بنابراین، دانش بیان عبارت است از: فن «ایراد معنای واحد به طرق مختلف، مشروط به اینکه اختلاف آن طرق (شیوههای مختلف گفتار)، مبتنی بر تخیل باشد؛ یعنی لغات و عبارات به لحاظ خیالانگیزی، نسبت به هم متفاوت باشند (وضوح و خفا داشته باشند)». | ||
برای دیدن این منظره شگفت از بلندای دانش بیان، باید از پلکان «تشبیه» و «مجاز» و «کنایه» بالارفت. | #:برای دیدن این منظره شگفت از بلندای دانش بیان، باید از پلکان «تشبیه» و «مجاز» و «کنایه» بالارفت. | ||
#دانش بدیع | #دانش بدیع | ||
انسان شیفته زیبایی است و زیبایی را برای همه متعلقات خود، از جمله کلام خویش خواهان است. او تنها به این اکتفا نمیکند که سخنش درست، شیوا، رسا و متنوع باشد؛ افزون بر این، دوست میدارد «ظاهر» و «باطن» واژههای چیدهشده در کنار یکدیگر را بیاراید و بدین وسیله، سخن خویش را هرچه بیشتر زیبا و باشکوه و دلنشین نماید. اینگونه آرایشگری را در آرایشگاه «بدیع» میتوان آموخت. | انسان شیفته زیبایی است و زیبایی را برای همه متعلقات خود، از جمله کلام خویش خواهان است. او تنها به این اکتفا نمیکند که سخنش درست، شیوا، رسا و متنوع باشد؛ افزون بر این، دوست میدارد «ظاهر» و «باطن» واژههای چیدهشده در کنار یکدیگر را بیاراید و بدین وسیله، سخن خویش را هرچه بیشتر زیبا و باشکوه و دلنشین نماید. اینگونه آرایشگری را در آرایشگاه «بدیع» میتوان آموخت. |
ویرایش