۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'بایزید بسطامی' به 'بایزید بسطامی') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
بخش در سایه سار مهر که با نام کتاب نیز یکسان است بخشی است که نویسده از خاطرات 15 ساله ی حضور در کلاسها و همراهی با استاد[[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] را نوشته است. بخشی مفصّل است و سرشار از موضوعاتی که زندگیِ 15 ساله ی این شاگرد را کنار استاد در سفر و حضر تشرح میکند از آداب و ادب گرفته تا برخوردهای رویاروی، از دیدهها و شنیدهها و خوانده ها، از آدمها و باورها، چنانکه در بخشی از این فصل میگوید: در درسهایمان به ما تعلیم میدادند که انرژی اولیای الهی، نوری است که از جانب خداوند به آنها میرسد. [[مولانا]] در [[مثنوی معنوی]] و غزلیاتش به این طعامهای الهی و مائدههای آسمانی اشاره کرده است و در طی این سالها، خود شاهد این مائده ای بودم که میرسید، ایشان را به شدّت دگرگون میکرد و در یک سطح انرژی فوق العاده بالایی قرار میداد. چهره ی ایشان در حالی که گلگون شده بود، بسیار بشاش و نورانی میشد و مسلماً من که در کنار ایشان، لحظات سخت زیادی را مشغول به کار بودم از این انرژی، انرژی میگرفتم و در حقیقت، تلاشم برای اینکه من هم به سطح دریافت چنین انرژی ای برسم بیشتر و بیشتر میشد. به واسطه ی رفت و آمدهای بسیار زیادی که در طول این مدّت در کنار آقای دکتر [[محمّدی]] و به همراه ایشان داشتم، در بسیاری از محافل رسمیاز جمله سمینارها، جمعیتهایی که بین فرهیختگان و دوستان و دوستداران فرهنگ برگزار میشد، شرکت میکردم و به همین دلیل از نزدیک با خیلی از دانشمندان و عالمان و نویسندگان طراز اوّل در حوزه ی عرفان و فلسفه و ادبیات آشنا شدم. و با تحلیلهایی که آقای دکتر [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] بر روی نوشتهها و آثار ایشان داشتند، هم با آثـار و نوع قلمـشان آشـنا میشدم و هم با دیدارهایی که صورت میگرفت، با شخصیّت و منش و روششان<ref>متن، صص 333-332</ref>. | بخش در سایه سار مهر که با نام کتاب نیز یکسان است بخشی است که نویسده از خاطرات 15 ساله ی حضور در کلاسها و همراهی با استاد[[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] را نوشته است. بخشی مفصّل است و سرشار از موضوعاتی که زندگیِ 15 ساله ی این شاگرد را کنار استاد در سفر و حضر تشرح میکند از آداب و ادب گرفته تا برخوردهای رویاروی، از دیدهها و شنیدهها و خوانده ها، از آدمها و باورها، چنانکه در بخشی از این فصل میگوید: در درسهایمان به ما تعلیم میدادند که انرژی اولیای الهی، نوری است که از جانب خداوند به آنها میرسد. [[مولانا]] در [[مثنوی معنوی]] و غزلیاتش به این طعامهای الهی و مائدههای آسمانی اشاره کرده است و در طی این سالها، خود شاهد این مائده ای بودم که میرسید، ایشان را به شدّت دگرگون میکرد و در یک سطح انرژی فوق العاده بالایی قرار میداد. چهره ی ایشان در حالی که گلگون شده بود، بسیار بشاش و نورانی میشد و مسلماً من که در کنار ایشان، لحظات سخت زیادی را مشغول به کار بودم از این انرژی، انرژی میگرفتم و در حقیقت، تلاشم برای اینکه من هم به سطح دریافت چنین انرژی ای برسم بیشتر و بیشتر میشد. به واسطه ی رفت و آمدهای بسیار زیادی که در طول این مدّت در کنار آقای دکتر [[محمّدی]] و به همراه ایشان داشتم، در بسیاری از محافل رسمیاز جمله سمینارها، جمعیتهایی که بین فرهیختگان و دوستان و دوستداران فرهنگ برگزار میشد، شرکت میکردم و به همین دلیل از نزدیک با خیلی از دانشمندان و عالمان و نویسندگان طراز اوّل در حوزه ی عرفان و فلسفه و ادبیات آشنا شدم. و با تحلیلهایی که آقای دکتر [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] بر روی نوشتهها و آثار ایشان داشتند، هم با آثـار و نوع قلمـشان آشـنا میشدم و هم با دیدارهایی که صورت میگرفت، با شخصیّت و منش و روششان<ref>متن، صص 333-332</ref>. | ||
استاد [[غلامرضا امامی]] در این مجموعه مقالهای ارسال نموده با نام «از هزاران تن یکی تن صوفیاند» و در آغاز قید نموده است: به احترام و ارادت برای استاد دکتر [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]<ref>متن، ص 367</ref>. و دربارهی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|محمّدی]] نوشته است: استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] که پژوهندهای توانا و شاعری است دانا؛ به قرآن نگاهی تازه افکنده و پرده از رخ این مائدهی آسمانی برگرفته و همگان را به این مهمانی فراخوانده با دو تحقیق عمیق، [[سیمای اهل تقوا]] و [[معراج پدیده ای شگفت|معراج پدیدهای شگفت]] با زبان زمانه در این راه قلم و قدم زده. وی نه تنها در شناخت [[مولانا]] و [[مثنوی]] شریف گامها زده و رنجها برده بلکه به شناخت ما و نسل ما از چهرههایی همچون [[بایزید | استاد [[غلامرضا امامی]] در این مجموعه مقالهای ارسال نموده با نام «از هزاران تن یکی تن صوفیاند» و در آغاز قید نموده است: به احترام و ارادت برای استاد دکتر [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]<ref>متن، ص 367</ref>. و دربارهی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|محمّدی]] نوشته است: استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] که پژوهندهای توانا و شاعری است دانا؛ به قرآن نگاهی تازه افکنده و پرده از رخ این مائدهی آسمانی برگرفته و همگان را به این مهمانی فراخوانده با دو تحقیق عمیق، [[سیمای اهل تقوا]] و [[معراج پدیده ای شگفت|معراج پدیدهای شگفت]] با زبان زمانه در این راه قلم و قدم زده. وی نه تنها در شناخت [[مولانا]] و [[مثنوی]] شریف گامها زده و رنجها برده بلکه به شناخت ما و نسل ما از چهرههایی همچون [[بایزید بسطامی]]، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، [[نجم کبری]]، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطّار]]، [[فارابی]]، [[سبزواری، هادی|حاج ملا هادی سبزواری]]، [[غزالی، محمد بن محمد|محمّد غزالی]]، [[شبلی]]، [[ابوسعید ابوالخیر]]، حضرت [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] یاریها رسانده و در این راه به جدّ و جهد پرداخته است. باری در این روزگار چون او اندک اند، هرچند زمانه به راهگشایانی و مشعل دارانی چون وی نیازمند است امّا اندک انسانهایی هستند که در پی آن نباشند که گلیم خویش به در برند ز موج بلکه بکوشند که بگیرند غریق را. استاد دکتر [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با نوشتههای عمیق و سخنرانیهای دقیق، شمعی رویاروی دیدگان برافروخته، چراغی در راهها روشن ساخته راهی نو گشوده و جویندگان حقیقت را سالهاست رهنمون گشته<ref>متن، صص 370-369</ref>. | ||
پروفسور سید حسن امین مقالهی «سیروس غنی هم رفت» را ارسال نمودند و در ابتدای مقاله متذکّر شدند: امیدوارم در مجموعه مقالات استادان که برای شما نوشتهاند جایی پیدا کند<ref>متن، ص 371</ref>. استاد [[مصطفی بادکوبه ای|مصطفی بادکوبهای]] هم در ضمن یاداشتی در خصوص این جشن نامه مقالهای را که حاوی تصحیح و مقابلهی اشیان از [[مثنوی]] [[مولانا]] بود را ارسال نمودند که در صفحات 399 الی 406 این جشن نامه درج شده است. مقالهی استاد [[محمود حکیمی]] هم این بود که در این مجموعه به چاپ رسیده است: «دکتر محمّدی و تلاش برای اسلام حقیقی» وی نیز از ارتباط دیرینه ی خود با استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|محمدی]] سخن گفته و از گرایشات پر شور شیعیِ او و اظهار نظری درباره وسعت دید و مطالعات و تحقیقات او با در نظر داشتن کتاب [[پرتو ساقی، جامع احادیث مثنوی]] <ref>متن، صص 410-409</ref>. استاد [[سیروس حقگو]] با ارسال اشعاری و نوشتن مقالهای تحت عنوان «پژوهشی نو دربارهی دکتر کاظم محمّدی» در این مجموعه حضور یافته و سهم خود را از خاطرات دور تا زمان نگارش کتاب در سایه سار مهر یاد آور شده است. از آنجا که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|محمّدی]] سالیان زیادی را در رادیو و تلویزیون به عنوان سردبیر و کارشناس حضور داشته و صدها برنامه را در حوزهی دین و عرفان و فلسفه ارائه داده بود، بخش از این کتاب به گفتگو با برخی از یاران او در رادیو و تلویزیون اختصاص یافته و ایشان که عموماً از مدیران رادیو بودند در خصوص ارتباطشان با این استاد ارجمند سخن گفته و خاطراتشان را یادآور شده اند و از علم و دانش، معرفت و تجربه و تخصّص، از خلق و خو و منشی که داشته است یاد کردهاند. | پروفسور سید حسن امین مقالهی «سیروس غنی هم رفت» را ارسال نمودند و در ابتدای مقاله متذکّر شدند: امیدوارم در مجموعه مقالات استادان که برای شما نوشتهاند جایی پیدا کند<ref>متن، ص 371</ref>. استاد [[مصطفی بادکوبه ای|مصطفی بادکوبهای]] هم در ضمن یاداشتی در خصوص این جشن نامه مقالهای را که حاوی تصحیح و مقابلهی اشیان از [[مثنوی]] [[مولانا]] بود را ارسال نمودند که در صفحات 399 الی 406 این جشن نامه درج شده است. مقالهی استاد [[محمود حکیمی]] هم این بود که در این مجموعه به چاپ رسیده است: «دکتر محمّدی و تلاش برای اسلام حقیقی» وی نیز از ارتباط دیرینه ی خود با استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|محمدی]] سخن گفته و از گرایشات پر شور شیعیِ او و اظهار نظری درباره وسعت دید و مطالعات و تحقیقات او با در نظر داشتن کتاب [[پرتو ساقی، جامع احادیث مثنوی]] <ref>متن، صص 410-409</ref>. استاد [[سیروس حقگو]] با ارسال اشعاری و نوشتن مقالهای تحت عنوان «پژوهشی نو دربارهی دکتر کاظم محمّدی» در این مجموعه حضور یافته و سهم خود را از خاطرات دور تا زمان نگارش کتاب در سایه سار مهر یاد آور شده است. از آنجا که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|محمّدی]] سالیان زیادی را در رادیو و تلویزیون به عنوان سردبیر و کارشناس حضور داشته و صدها برنامه را در حوزهی دین و عرفان و فلسفه ارائه داده بود، بخش از این کتاب به گفتگو با برخی از یاران او در رادیو و تلویزیون اختصاص یافته و ایشان که عموماً از مدیران رادیو بودند در خصوص ارتباطشان با این استاد ارجمند سخن گفته و خاطراتشان را یادآور شده اند و از علم و دانش، معرفت و تجربه و تخصّص، از خلق و خو و منشی که داشته است یاد کردهاند. |
ویرایش