۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'فارابى' به 'فارابى') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
محقق كتاب در مقدمهاش بر كتاب به تاريخچه مختصرى از مذهب اسماعيليه، اشاره مىكند. اصحاب مدرسه اول اسماعيلى، اخوان الصفاء، ابن حوشب كوفى و ابن حيون مغربى بودهاند. وى بسيارى از افكار نويسنده را متأثر از افكار اين افراد مىداند. | محقق كتاب در مقدمهاش بر كتاب به تاريخچه مختصرى از مذهب اسماعيليه، اشاره مىكند. اصحاب مدرسه اول اسماعيلى، اخوان الصفاء، ابن حوشب كوفى و ابن حيون مغربى بودهاند. وى بسيارى از افكار نويسنده را متأثر از افكار اين افراد مىداند. | ||
نويسنده، در مقدمه به ارزش فضايل عقلى اشاره مىكند و اگر چه فضايل جسمانى را بىارزش نمىداند، اما فضايل نظرى عقلى را باارزشتر مىداند. به اعتقاد محقق كتاب، اين رأى اقتباسى از آراى اخوان الصفاء و فارابى است. ابو فراس بر اين اعتقاد است كه معرفت مطلقه از طريق اعمال فكرى و محاربه با شهوات و ميراندن جسم، كامل مىگردد. | نويسنده، در مقدمه به ارزش فضايل عقلى اشاره مىكند و اگر چه فضايل جسمانى را بىارزش نمىداند، اما فضايل نظرى عقلى را باارزشتر مىداند. به اعتقاد محقق كتاب، اين رأى اقتباسى از آراى اخوان الصفاء و [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] است. ابو فراس بر اين اعتقاد است كه معرفت مطلقه از طريق اعمال فكرى و محاربه با شهوات و ميراندن جسم، كامل مىگردد. | ||
كتاب، با ذكر آيات قرآن كريم به تكرار داستان آدم(ع) هفت مرتبه در قرآن كريم اشاره كرده و ابليس هر يك از انبيا را نام مىبرد. وى در آخر چنين نتيجهگيرى مىكند كه تفاوت ابليس بالقوه و بالفعل در آن است كه ابليس بالقوه مىتواند توبه كند و با تغيير صورت ابليسى خود به حق رجوع كند، اما ابليس بالفعل امكان توبه ندارد. وى سپس به گونه ديگرى نيز تأويل مىبرد كه ابليسهاى بالقوه فقهاى قشرى و بزرگان هستند كه اگر قلوب آنها فاسد شود، صورت روحانى آنها ابليس بالفعل مىشود كه عقاب خواهد شد و ندامت، ديگر سودى ندارد. | كتاب، با ذكر آيات قرآن كريم به تكرار داستان آدم(ع) هفت مرتبه در قرآن كريم اشاره كرده و ابليس هر يك از انبيا را نام مىبرد. وى در آخر چنين نتيجهگيرى مىكند كه تفاوت ابليس بالقوه و بالفعل در آن است كه ابليس بالقوه مىتواند توبه كند و با تغيير صورت ابليسى خود به حق رجوع كند، اما ابليس بالفعل امكان توبه ندارد. وى سپس به گونه ديگرى نيز تأويل مىبرد كه ابليسهاى بالقوه فقهاى قشرى و بزرگان هستند كه اگر قلوب آنها فاسد شود، صورت روحانى آنها ابليس بالفعل مىشود كه عقاب خواهد شد و ندامت، ديگر سودى ندارد. |
ویرایش