الإبهاج في شرح المنهاج علی منهاج الوصول إلی علم الأصول للقاضي البيضاوي: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}
}}
   
   
'''الإبهاج في شرح المنهاج'''، شرح علی بن عبدالکافی سبکی (متوفی 756ق) و فرزندش تاج‌الدین عبدالوهاب بن علی سبکی (متوفی 771ق) بر «منهاج الوصول إلی علم الأصول» قاضی بیضاوی (متوفی 685ق) است.  
'''الإبهاج في شرح المنهاج'''، شرح [[سبکی، علی بن عبدالکافی|علی بن عبدالکافی سبکی]] (متوفی 756ق) و فرزندش [[سبکی، عبدالوهاب بن علی|تاج‌الدین عبدالوهاب بن علی سبکی]] (متوفی 771ق) بر «[[منهاج الوصول إلی علم الأصول]]» [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|قاضی بیضاوی]] (متوفی 685ق) است.  


مباحث کتاب به‌ترتیب عبارت است از:
مباحث کتاب به‌ترتیب عبارت است از:
خط ۳۹: خط ۳۹:
شارح به شیوه مرسوم پس از «قوله» بخشی از عبارات منهاج را ذکر و سپس شرح کرده است.  
شارح به شیوه مرسوم پس از «قوله» بخشی از عبارات منهاج را ذکر و سپس شرح کرده است.  
   
   
در اوایل حکومت عباسیان تصانیف گوناگونی پیرامون علم اصول و مباحث اجتهادی به رشته تحریر درآمد که این بحث‌ها را از نظر کمی و کیفی گسترش بخشید و سبب شد که علم اصول و مباحث اجتهادی در جامعه اهل سنت متداول و معمول گردد. به عقیده برخی از اندیشمندان چون: ابن خلکان و ابن خلدون و صاحب كشف الظنون، نخستین کسی که اصول فقه را به شیوه فنی و علمی نوشت محمد بن ادریس شافعی پیشوای مذهب شافعی بود و کتاب او به نام «رساله امام شافعی» معروف گردید. سبکی نیز شافعی را اولین مصنف در اصول فقه می‌داند و شک‌کننده در این موضوع را «معاند» می‌خواند.
در اوایل حکومت عباسیان تصانیف گوناگونی پیرامون علم اصول و مباحث اجتهادی به رشته تحریر درآمد که این بحث‌ها را از نظر کمی و کیفی گسترش بخشید و سبب شد که علم اصول و مباحث اجتهادی در جامعه اهل سنت متداول و معمول گردد. به عقیده برخی از اندیشمندان چون: [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلکان]] و [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] و [[حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله|صاحب كشف الظنون]]، نخستین کسی که اصول فقه را به شیوه فنی و علمی نوشت محمد بن ادریس شافعی پیشوای مذهب شافعی بود و کتاب او به نام «رساله امام شافعی» معروف گردید. سبکی نیز شافعی را اولین مصنف در اصول فقه می‌داند و شک‌کننده در این موضوع را «معاند» می‌خواند.
البته برخی احتمالات دیگری را مطرح کرده‌اند و با این حساب نمی‌توان مدعی شد که در جامعه اهل سنت شافعی نخستین مؤلف کتاب اصولی است، ولی باید یادآور شد که در میان شافعیان عالمانی حضور دارند که در علم اصول شهرت یافته و بدان تکامل و گسترش بخشیده‌اند و در موضوع اصول، کتبی را تدوین کرده‌اند؛ از آن جمله‌اند: قاضی عبدالله عمر بیضاوی (متوفی 685ق) نویسنده کتاب «منهاج الوصول إلی علم الأصول» که خلاصه‌ای است از کتاب الحاصل استاد ارموی و کتاب الحاصل نیز خلاصه‌ای است از کتاب المحصول اثر علامه فخرالدین رازی (متوفی 606ق)<ref>ر.ک: جناتی، محمدابراهیم، ص4</ref>‏؛ لذا سبکی در «الإبهاج» در تعریف اصول فقه که قاضی بیضاوی در «المنهاج» آورده می‌نویسد: «این عبارت دقیقاً عبارت تاج‌الدین ارموی در الحاصل است»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص19</ref>‏.  
البته برخی احتمالات دیگری را مطرح کرده‌اند و با این حساب نمی‌توان مدعی شد که در جامعه اهل سنت شافعی نخستین مؤلف کتاب اصولی است، ولی باید یادآور شد که در میان شافعیان عالمانی حضور دارند که در علم اصول شهرت یافته و بدان تکامل و گسترش بخشیده‌اند و در موضوع اصول، کتبی را تدوین کرده‌اند؛ از آن جمله‌اند: قاضی عبدالله عمر بیضاوی (متوفی 685ق) نویسنده کتاب «منهاج الوصول إلی علم الأصول» که خلاصه‌ای است از کتاب الحاصل استاد ارموی و کتاب الحاصل نیز خلاصه‌ای است از کتاب المحصول اثر علامه فخرالدین رازی (متوفی 606ق)<ref>ر.ک: جناتی، محمدابراهیم، ص4</ref>‏؛ لذا سبکی در «الإبهاج» در تعریف اصول فقه که قاضی بیضاوی در «المنهاج» آورده می‌نویسد: «این عبارت دقیقاً عبارت تاج‌الدین ارموی در الحاصل است»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص19</ref>‏.  


کتاب «منهاج الوصول إلی علم الأصول»، دو شرح معروف دارد: یکی «نهاية السؤول شرح منهاج الوصول» تألیف جمال‌الدین اسنوی (متوفی 772ق) و دیگری «الإبهاج» تألیف علی بن عبدالکافی سبکی (متوفی 756ق) و فرزندش عبدالوهاب بن علی سبکی (متوفی 771ق) <ref>ر.ک: ربانی بیرجندی، محمدحسن، ص59</ref>‏.
کتاب «منهاج الوصول إلی علم الأصول»، دو شرح معروف دارد: یکی «نهاية السؤول شرح منهاج الوصول» تألیف جمال‌الدین اسنوی (متوفی 772ق) و دیگری «الإبهاج» تألیف [[سبکی، علی بن عبدالکافی|علی بن عبدالکافی سبکی]] (متوفی 756ق) و فرزندش [[سبکی، عبدالوهاب بن علی|عبدالوهاب بن علی سبکی]] (متوفی 771ق) <ref>ر.ک: ربانی بیرجندی، محمدحسن، ص59</ref>‏.


تاج‌الدین عبدالوهاب معروف به سبکی (متوفی 771ق)، مؤلف کتاب جمع الجوامع و متمم کتاب «الإبهاج في شرح المنهاج» است که پدرش تقی‌الدین علی سبکی به نوشتن آن پرداخته بود<ref>ر.ک: جناتی، محمدابراهیم، ص4</ref>‏.  
[[سبکی، عبدالوهاب بن علی|تاج‌الدین عبدالوهاب]] معروف به سبکی (متوفی 771ق)، مؤلف کتاب جمع الجوامع و متمم کتاب «الإبهاج في شرح المنهاج» است که پدرش [[سبکی، علی بن عبدالکافی|تقی‌الدین علی سبکی]] به نوشتن آن پرداخته بود<ref>ر.ک: جناتی، محمدابراهیم، ص4</ref>‏.  


یکی از ابزارهای زبانی که به هنگام شک در اراده جدی متکلم از استعمال یک لفظ به‌کار می‌آید، اصالت حقیقت (أصالة الحقيقة) است. در کتاب‌های اصولی عامه از این اصل بیشتر به‌صورت «الأصل [هو] الحقيقة» یاد می‌کنند و عبارت «أصالة الحقيقة» بسیار اندک استفاده می‌شود. اصل در اصطلاح اصولیان عامه در معانی مختلفی چون دلیل، قاعده کلی، مقیس‌علیه، کثیر، غالب و راجح به‌کار می‌رود. با جستجو در کتاب‌های اصولی ایشان، می‌توان سه معنی را از معانی یادشده برای اصل حقیقت در نظر گرفت: راجح، غالب و دلیل. این دو معنی آخر را تقی‌الدین سبکی (متوفی 756ق) در کتاب الإبهاج برای کلمه «اصل» برشمرده است<ref>ر.ک: معصومی، امیرصالح؛ خاقانی، محمد؛ ابن‌الرسول، محمدرضا، ص128</ref>‏.  
یکی از ابزارهای زبانی که به هنگام شک در اراده جدی متکلم از استعمال یک لفظ به‌کار می‌آید، اصالت حقیقت (أصالة الحقيقة) است. در کتاب‌های اصولی عامه از این اصل بیشتر به‌صورت «الأصل [هو] الحقيقة» یاد می‌کنند و عبارت «أصالة الحقيقة» بسیار اندک استفاده می‌شود. اصل در اصطلاح اصولیان عامه در معانی مختلفی چون دلیل، قاعده کلی، مقیس‌علیه، کثیر، غالب و راجح به‌کار می‌رود. با جستجو در کتاب‌های اصولی ایشان، می‌توان سه معنی را از معانی یادشده برای اصل حقیقت در نظر گرفت: راجح، غالب و دلیل. این دو معنی آخر را تقی‌الدین سبکی (متوفی 756ق) در کتاب الإبهاج برای کلمه «اصل» برشمرده است<ref>ر.ک: معصومی، امیرصالح؛ خاقانی، محمد؛ ابن‌الرسول، محمدرضا، ص128</ref>‏.  
خط ۵۱: خط ۵۱:
   
   
==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش