پرش به محتوا

تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتاب‌الله العزيز المحكم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۰: خط ۹۰:
#:مقامات انسان و مدارج و معارج آنها را بيان كرده است. اهل عرفان، آن آيات را به‌عنوان تفسير انفسى قرآن كريم، بيان كردند.
#:مقامات انسان و مدارج و معارج آنها را بيان كرده است. اهل عرفان، آن آيات را به‌عنوان تفسير انفسى قرآن كريم، بيان كردند.
#:مثلا آنان اگر موسى را به عقل و فرعون را به نفس تعبير كردند، معنايش اين نيست كه انحصارا قرآن اين معنى را مى‌فرمايد، بلكه مقصود اين است كه اين هم يك بعد و يك معنى و باطنى از قرآن است. در حقيقت، اين بيانات اهل عرفان، بيان بطنى از بطون قرآن كريم است؛ يعنى انطباق دادن آنچه را كه در جهان بيرون است، بر جهان درونى انسان، به حكم مطلب مسلّم انطباق جهان و انسان.
#:مثلا آنان اگر موسى را به عقل و فرعون را به نفس تعبير كردند، معنايش اين نيست كه انحصارا قرآن اين معنى را مى‌فرمايد، بلكه مقصود اين است كه اين هم يك بعد و يك معنى و باطنى از قرآن است. در حقيقت، اين بيانات اهل عرفان، بيان بطنى از بطون قرآن كريم است؛ يعنى انطباق دادن آنچه را كه در جهان بيرون است، بر جهان درونى انسان، به حكم مطلب مسلّم انطباق جهان و انسان.
#:نمونه‌هاى روايى در اين باب فراوان است؛ از آن جمله: در تفسير مجمع البيان ذيل آيه{{متن قرآن|وسقاهم ربّهم شرابا طهورا|سوره=انسان|آیه=۲۲}}
#:نمونه‌هاى روايى در اين باب فراوان است؛ از آن جمله: در تفسير مجمع البيان ذيل آيه
#:از امام صادق(ع) روايت مى‌كند: ''' «يطهّرهم عن كل شيء سوى اللّه إذ لا طاهر من تدنّس بشيء من الأكوان إلا الله» ''' <ref>مجمع، ج411/5، ذيل آيه 22 سوره انسان</ref>.
#:{{متن قرآن|وسقاهم ربّهم شرابا طهورا|سوره=انسان|آیه=۲۲}}
#:از امام صادق(ع) روايت مى‌كند: «يطهّرهم عن كل شيء سوى اللّه إذ لا طاهر من تدنّس بشيء من الأكوان إلا الله» <ref>مجمع، ج411/5، ذيل آيه 22 سوره انسان</ref>.
#:در اين آيه شريفه «سقى» به خداوند نسبت داده شده؛ چه عيبى دارد اگر كسى در مقام جزع، ناله، گريه و زارى خدا را ساقى بنامد و بگويد قطره‌اى از محبت خودت را به ما بچشان.
#:در اين آيه شريفه «سقى» به خداوند نسبت داده شده؛ چه عيبى دارد اگر كسى در مقام جزع، ناله، گريه و زارى خدا را ساقى بنامد و بگويد قطره‌اى از محبت خودت را به ما بچشان.
#:انسان مى‌بايست زبان هر كسى را مطابق اصطلاحشان بفهمد و نمى‌تواند از طريق معجم‌هاى لغوى و قواميس آن اصطلاحات را بيان كند؛ مثلا معنعن كه در اصطلاح علم حديث به كار مى‌رود نمى‌توان با مراجعه به كتاب‌هاى لغت آن را تبيين كرده و نمى‌توان با محدث جنگيد كه شما لفظ معنعن را از كجا آورده‌ايد؟ اين اصطلاح است. بايد معناى اصطلاح را از اهل آن شنيد و فهميد.{{شعر}}
#:انسان مى‌بايست زبان هر كسى را مطابق اصطلاحشان بفهمد و نمى‌تواند از طريق معجم‌هاى لغوى و قواميس آن اصطلاحات را بيان كند؛ مثلا معنعن كه در اصطلاح علم حديث به كار مى‌رود نمى‌توان با مراجعه به كتاب‌هاى لغت آن را تبيين كرده و نمى‌توان با محدث جنگيد كه شما لفظ معنعن را از كجا آورده‌ايد؟ اين اصطلاح است. بايد معناى اصطلاح را از اهل آن شنيد و فهميد.{{شعر}}
{{ب|''هر كسى را اصطلاحى داده‌ايم''|2=''هر كسى را سيرتى بنهاده‌ايم ''}}
#:{{ب|''هر كسى را اصطلاحى داده‌ايم''|2=''هر كسى را سيرتى بنهاده‌ايم ''}}
{{ب|''هنديان را اصطلاح هند مدح''|2=''سنديان را اصطلاح سند مدح ''}}{{پایان شعر}}
#:{{ب|''هنديان را اصطلاح هند مدح''|2=''سنديان را اصطلاح سند مدح ''}}{{پایان شعر}}
#:در آيه شريفه، «طهور» بر وزن «فعول»، صيغه مبالغه است؛ يعنى پاك است و پاك‌كننده. چه جور پاك كننده است؟ در آن حديث عرشى شريف امام صادق(ع) بيان شده: «أي يطهّرهم عن كل شيء سوى اللّه». سبحان الله! چه بيان آسمانى و بلندى. بنده در نوشته‌هايم ادعا كردم و گفته‌ام در بيان غايت قصواى طهارت انسانى حرفى بدين پايه... از هيچ عارفى، نه ديده‌ام، نه شنيده‌ام و نه خوانده‌ام. اين كتاب فتوحات، مصباح، فصوص و شروح آن و كلمات قصار و اشعار عرفا همه در دسترس ماست، در هيچ‌يك چنين مطلب لطيف و بلندى بيان نشده است...
#:در آيه شريفه، «طهور» بر وزن «فعول»، صيغه مبالغه است؛ يعنى پاك است و پاك‌كننده. چه جور پاك كننده است؟ در آن حديث عرشى شريف امام صادق(ع) بيان شده: «أي يطهّرهم عن كل شيء سوى اللّه». سبحان الله! چه بيان آسمانى و بلندى. بنده در نوشته‌هايم ادعا كردم و گفته‌ام در بيان غايت قصواى طهارت انسانى حرفى بدين پايه... از هيچ عارفى، نه ديده‌ام، نه شنيده‌ام و نه خوانده‌ام. اين كتاب فتوحات، مصباح، فصوص و شروح آن و كلمات قصار و اشعار عرفا همه در دسترس ماست، در هيچ‌يك چنين مطلب لطيف و بلندى بيان نشده است...
#علم حروف: اين آقايان كه تفسير انفسى بر قرآن نوشتند، بايد دانست كه آنان به علم حروف عجيب عنايت دارند. علم حروف، خود عالمى است كه اصلا حروف را فرمودند: امم. اين سلسله بسيارى از رمز و رازهاى قرآن را بر اساس اين دانش شريف بيان مى‌كنند.
#علم حروف: اين آقايان كه تفسير انفسى بر قرآن نوشتند، بايد دانست كه آنان به علم حروف عجيب عنايت دارند. علم حروف، خود عالمى است كه اصلا حروف را فرمودند: امم. اين سلسله بسيارى از رمز و رازهاى قرآن را بر اساس اين دانش شريف بيان مى‌كنند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش