الواسطة في معرفة أحوال مالطة و كشف المخبّإ عن فنون أوروبة: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ الواسطة في معرفة أحوال مالطة، و کشف المخبا عن فنون أوروبة را به [[الواسطة في معرفة أحوال مالطة، و كشف المخبا عن فنون أور...)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۷: خط ۴۷:




«الواسطة في معرفة أحوال مالطة و كشف المخباَّ عن فنون أوروبة»، اثر احمد فارس شدياق، معرفى موقعيت جغرافيايى جزيره مالطه و اشاره به عجايب آن و بحث پيرامون تاريخ تمدن اروپا مى‌باشد كه به زبان عربى و در قرن نوزدهم ميلادى نوشته شده است.
«الواسطة في معرفة أحوال مالطة و كشف المخباَّ عن فنون أوروبة»، اثر احمد فارس شدياق، معرفى موقعيت جغرافيايى جزيره مالطه و اشاره به عجايب آن و بحث پيرامون تاريخ تمدن اروپا مى‌باشد كه به زبان عربى و در قرن نوزدهم ميلادى نوشته شده است.


مالطه، معرب مالت و نام جزيره‌اى در بحر ابيض ميان صقليه و آفريقيه مى‌باشد (دهخدا، مدخل مالطه).
مالطه، معرب مالت و نام جزيره‌اى در بحر ابيض ميان صقليه و آفريقيه مى‌باشد <ref>دهخدا، مدخل مالطه</ref>.


انگيزه نويسنده، معرفى و توصيف جزيره مالطه و شناساندن عجايب آن بوده است (مقدمه نويسنده، ص 24).
انگيزه نويسنده، معرفى و توصيف جزيره مالطه و شناساندن عجايب آن بوده است <ref>مقدمه نويسنده، ص 24</ref>.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۶۳: خط ۶۳:




در مقدمه وهب، ضمن اشاره‌اى كوتاه به زندگى‌نامه نويسنده، توضيح مختصرى پيرامون مطالب كتاب، داده شده است (مقدمه، ص 11 - 21).
در مقدمه وهب، ضمن اشاره‌اى كوتاه به زندگى‌نامه نويسنده، توضيح مختصرى پيرامون مطالب كتاب، داده شده است <ref>مقدمه، ص 11 - 21</ref>.


در مقدمه نويسنده به انگيزه وى از نگارش اين اثر، اشاره شده است (مقدمه نويسنده، ص 23).
در مقدمه نويسنده به انگيزه وى از نگارش اين اثر، اشاره شده است <ref>مقدمه نويسنده، ص 23</ref>.


نويسنده در بخش اول، در ضمن هفت فصل زير، به معرفى مالطه پرداخته است:
نويسنده در بخش اول، در ضمن هفت فصل زير، به معرفى مالطه پرداخته است:


1. در فصل اول، حد و مرز مالطه روشن شده و از موقعيت جغرافيايى و اجتماعى و تاريخ مالطه، سخن به ميان آمده است. برخى از جغرافى‌دانان از جمله بثولومى، با توجه به مكان و موقعيت جغرافيايى اين جزيره، آن را جزء قاره آفريقا دانسته و برخى ديگر مانند بلينوس و سطرابوس، با توجه به عادات و رسوم مردم، آن را به جزاير ايتاليا ملحق كرده و آن را جزء اروپا دانسته‌اند (متن كتاب، ص 31).
1. در فصل اول، حد و مرز مالطه روشن شده و از موقعيت جغرافيايى و اجتماعى و تاريخ مالطه، سخن به ميان آمده است. برخى از جغرافى‌دانان از جمله بثولومى، با توجه به مكان و موقعيت جغرافيايى اين جزيره، آن را جزء قاره آفريقا دانسته و برخى ديگر مانند بلينوس و سطرابوس، با توجه به عادات و رسوم مردم، آن را به جزاير ايتاليا ملحق كرده و آن را جزء اروپا دانسته‌اند <ref>متن كتاب، ص 31</ref>.


در وسط اين جزيره، شهرى به نام «فالته» وجود داشته كه آن را به دو قسمت شرقى و غربى، تقسيم نموده است. اين شهر در سال 1576م، به دست يكى از امراى فرنگ، به همين نام بنا گرديد (همان).
در وسط اين جزيره، شهرى به نام «فالته» وجود داشته كه آن را به دو قسمت شرقى و غربى، تقسيم نموده است. اين شهر در سال 1576م، به دست يكى از امراى فرنگ، به همين نام بنا گرديد <ref>همان</ref>.


برخى جغرافى‌دانان معتقدند كه مالطه در قديم «هيبريه» نام داشت و برخى ديگر بر اين باورند كه در بلاد اروپا جزيره‌اى بدين نام، وجود نداشته است (همان، ص 33).
برخى جغرافى‌دانان معتقدند كه مالطه در قديم «هيبريه» نام داشت و برخى ديگر بر اين باورند كه در بلاد اروپا جزيره‌اى بدين نام، وجود نداشته است <ref>همان، ص 33</ref>.


از جمله شعراى قديمى كه در اشعار خود از حكومت مالطه نام برده‌اند، عبارتند از «أوميروس» و «أوفيديوس» كه از كلامشان چنين فهميده مى‌شود كه اولين قبيله ساكن آن، «فيكانس» نام داشته و پس از ايشان، فينيقيون در 1519 سال قبل از ميلاد در اين جزيره سكنى گزيدند. فينيقيون كه اهل تجارت و كسب و كار بودند، نزديك به چهارصد و پنجاه سال در اين جزيره سكونت داشته و سرانجام به دست «اغريقيون» از آن رانده شدند (همان، ص 34).
از جمله شعراى قديمى كه در اشعار خود از حكومت مالطه نام برده‌اند، عبارتند از «أوميروس» و «أوفيديوس» كه از كلامشان چنين فهميده مى‌شود كه اولين قبيله ساكن آن، «فيكانس» نام داشته و پس از ايشان، فينيقيون در 1519 سال قبل از ميلاد در اين جزيره سكنى گزيدند. فينيقيون كه اهل تجارت و كسب و كار بودند، نزديك به چهارصد و پنجاه سال در اين جزيره سكونت داشته و سرانجام به دست «اغريقيون» از آن رانده شدند <ref>همان، ص 34</ref>.


اين جزيره در ايام حكومت ابوالغرانيق محمد بن احمد بن محمد بن اغلب (متوفى 261ق)، به دست مسلمانان فتح گرديد (همان).
اين جزيره در ايام حكومت ابوالغرانيق محمد بن احمد بن محمد بن اغلب (متوفى 261ق)، به دست مسلمانان فتح گرديد <ref>همان</ref>.


پيرامون زبان اهل مالطه، اختلافاتى وجود دارد. برخى آن را عربى فاسد و غير سليس دانسته و برخى ديگر نيز بر اين باورند كه زبان مردم آن فينيقيه‌اى است؛ زيرا پس از تسلط يونانيان بر اين جزيره، فينيقيون از آن اخراج نشده و به همين دليل نيز زبانشان در ميان مردم، متداول گرديد (همان، ص 35).
پيرامون زبان اهل مالطه، اختلافاتى وجود دارد. برخى آن را عربى فاسد و غير سليس دانسته و برخى ديگر نيز بر اين باورند كه زبان مردم آن فينيقيه‌اى است؛ زيرا پس از تسلط يونانيان بر اين جزيره، فينيقيون از آن اخراج نشده و به همين دليل نيز زبانشان در ميان مردم، متداول گرديد <ref>همان، ص 35</ref>.


2. در فصل دوم، وضعيت آب و هوايى مالطه در فصول مختلف سال و تفريح‌گاه‌هاى آن، مورد بررسى قرار گرفته است (همان، ص 38).
2. در فصل دوم، وضعيت آب و هوايى مالطه در فصول مختلف سال و تفريح‌گاه‌هاى آن، مورد بررسى قرار گرفته است <ref>همان، ص 38</ref>.


از آنجا كه زمين مالطه، صخره‌اى و پر از سنگ مى‌باشد، گياهان و درختان اندكى در آن رشد مى‌كنند و تلاش فراوان مردم در كاشت برخى از سبزيجات و ميوه‌ها، فقط جوابگوى چهار ماه از سال مى‌باشد، لذا مردم آنجا، مايحتاج خود را از ساير مناطق تأمين مى‌نمايند؛ به‌عنوان مثال، گندم و پنبه از مصر و از بلاد ترك و روم، ميوه از صقليه، گوشت و روغن از آفريقا وارد مى‌كنند (همان، ص 41). آب مالطه نيز از بارش باران و چاه‌هاى آن تأمين مى‌گردد (همان، ص 43).
از آنجا كه زمين مالطه، صخره‌اى و پر از سنگ مى‌باشد، گياهان و درختان اندكى در آن رشد مى‌كنند و تلاش فراوان مردم در كاشت برخى از سبزيجات و ميوه‌ها، فقط جوابگوى چهار ماه از سال مى‌باشد، لذا مردم آنجا، مايحتاج خود را از ساير مناطق تأمين مى‌نمايند؛ به‌عنوان مثال، گندم و پنبه از مصر و از بلاد ترك و روم، ميوه از صقليه، گوشت و روغن از آفريقا وارد مى‌كنند <ref>همان، ص 41</ref>. آب مالطه نيز از بارش باران و چاه‌هاى آن تأمين مى‌گردد <ref>همان، ص 43</ref>.


3. فصل سوم، در مورد شهر فالته و توصيف آن مى‌باشد. اين شهر كه مقر حاكم انگليسى مالطه بود، داراى قلعه‌ها و لنگرگاه‌هاى متعددى است. نصف قلعه‌هاى اين شهر، از صخره‌ها تشكيل شده و لنگرگاه‌ها نيز از سنگ ساخته شده است (همان، ص 46).
3. فصل سوم، در مورد شهر فالته و توصيف آن مى‌باشد. اين شهر كه مقر حاكم انگليسى مالطه بود، داراى قلعه‌ها و لنگرگاه‌هاى متعددى است. نصف قلعه‌هاى اين شهر، از صخره‌ها تشكيل شده و لنگرگاه‌ها نيز از سنگ ساخته شده است <ref>همان، ص 46</ref>.


از جمله امورى كه در مورد اين شهر، توصيف و بررسى شده است، عبارتند از: وضعيت خانه‌ها و ساختمان‌ها، نحوه خريد و فروش يا اجاره آنها، امكانات خانه‌ها، چاه‌ها و آبراه‌هاى آن، راه‌هاى مواصلاتى شهر، چگونگى و كيفيت نظافت و تميزى شهر، وسايل تفريح و سرگرمى مردم، چراگاه‌ها و مراتع مورد استفاده احشام، كنيسه‌ها و محل‌هاى مربوط به عبادت، مدارس، تعليم و تعلم، مكاتبات و نحوه چاپ كتب، اطلاعات آمارى، بازارهاى مواد خوراكى، صنايع آن (كه عبارتند از نجارى، خياطى، كفشگرى، آهنگرى، نساجى، رنگرزى) و چيزهاى ناپسندى كه در آن شهر وجود دارد (همان، ص 46 - 63).
از جمله امورى كه در مورد اين شهر، توصيف و بررسى شده است، عبارتند از: وضعيت خانه‌ها و ساختمان‌ها، نحوه خريد و فروش يا اجاره آنها، امكانات خانه‌ها، چاه‌ها و آبراه‌هاى آن، راه‌هاى مواصلاتى شهر، چگونگى و كيفيت نظافت و تميزى شهر، وسايل تفريح و سرگرمى مردم، چراگاه‌ها و مراتع مورد استفاده احشام، كنيسه‌ها و محل‌هاى مربوط به عبادت، مدارس، تعليم و تعلم، مكاتبات و نحوه چاپ كتب، اطلاعات آمارى، بازارهاى مواد خوراكى، صنايع آن (كه عبارتند از نجارى، خياطى، كفشگرى، آهنگرى، نساجى، رنگرزى) و چيزهاى ناپسندى كه در آن شهر وجود دارد <ref>همان، ص 46 - 63</ref>.


4. در فصل چهارم، عادات، احوال و اخلاق اهل مالطه، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. در اين فصل، با نوع پوشش و زينت‌هاى مورد استفاده مردم مالطه، عادت‌هايى كه انگليسى‌ها در آن رواج داده‌اند، عادات مردم در خوردنى‌ها و نوشيدنى‌ها، خوابگاه‌ها و مجالس ايشان، عادتشان در ازدواج و گزينش همسر، عفت يا روسپى‌گرى، آداب تشييع جنازه و تدفين مردگان و ديگر رسومات اهل مالطه، آشنا خواهيم شد (همان، ص 64).
4. در فصل چهارم، عادات، احوال و اخلاق اهل مالطه، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. در اين فصل، با نوع پوشش و زينت‌هاى مورد استفاده مردم مالطه، عادت‌هايى كه انگليسى‌ها در آن رواج داده‌اند، عادات مردم در خوردنى‌ها و نوشيدنى‌ها، خوابگاه‌ها و مجالس ايشان، عادتشان در ازدواج و گزينش همسر، عفت يا روسپى‌گرى، آداب تشييع جنازه و تدفين مردگان و ديگر رسومات اهل مالطه، آشنا خواهيم شد <ref>همان، ص 64</ref>.


5. در فصل پنجم، از نحوه حكومت انگليسى‌ها بر جزيره مالطه و آداب و رسومى كه به‌وسيله ايشان در اين جزيره رواج يافته، بحث شده است (همان، ص 81).
5. در فصل پنجم، از نحوه حكومت انگليسى‌ها بر جزيره مالطه و آداب و رسومى كه به‌وسيله ايشان در اين جزيره رواج يافته، بحث شده است <ref>همان، ص 81</ref>.


نويسنده، معتقد است كه اخلاق انگليسى‌ها در اين جزيره، بر خلاف منش هم‌نوعان آنها در ساير بلاد بوده و نبايد تمام آنها را به اوصاف ايشان، متصف نمود. زيرا به نظر او، انگليسى‌هاى ساكن اين جزيره، انسان‌هاى متكبر و خسيسى بودند (همان، ص 86).
نويسنده، معتقد است كه اخلاق انگليسى‌ها در اين جزيره، بر خلاف منش هم‌نوعان آنها در ساير بلاد بوده و نبايد تمام آنها را به اوصاف ايشان، متصف نمود. زيرا به نظر او، انگليسى‌هاى ساكن اين جزيره، انسان‌هاى متكبر و خسيسى بودند <ref>همان، ص 86</ref>.


6. در فصل ششم، ضمن تعريف موسيقى و ضوابط آن نزد متأخرين، جايگاه، اهميت و نوع موسيقى اهل مالطه، مورد بحث قرار گرفته است (همان، ص 89).
6. در فصل ششم، ضمن تعريف موسيقى و ضوابط آن نزد متأخرين، جايگاه، اهميت و نوع موسيقى اهل مالطه، مورد بحث قرار گرفته است <ref>همان، ص 89</ref>.


مقايسه بين موسيقى فرنگى و مالطى، اختلاف اذواق مردم، الحان فرنگى و فرق آن با الحان رايج در عرب، استخراج علم عروض، آراء مطرح‌شده پيرامون طرب، غناء در نزد اهل مالطه و... از جمله مباحث مطرح‌شده در اين فصل مى‌باشد (همان، ص 89 - 97).
مقايسه بين موسيقى فرنگى و مالطى، اختلاف اذواق مردم، الحان فرنگى و فرق آن با الحان رايج در عرب، استخراج علم عروض، آراء مطرح‌شده پيرامون طرب، غناء در نزد اهل مالطه و... از جمله مباحث مطرح‌شده در اين فصل مى‌باشد <ref>همان، ص 89 - 97</ref>.


7. زبان اهل مالطه، در آخرين فصل، بررسى گرديده است. نويسنده، لغت مالطه را فرع بر لغت عربى ذكر كرده و تسلط آنها بر انگليسى و ايتاليايى را به خاطر ارتباطات و معاملات فراوان آنها با خارجيان دانسته است (همان، ص 98).
7. زبان اهل مالطه، در آخرين فصل، بررسى گرديده است. نويسنده، لغت مالطه را فرع بر لغت عربى ذكر كرده و تسلط آنها بر انگليسى و ايتاليايى را به خاطر ارتباطات و معاملات فراوان آنها با خارجيان دانسته است <ref>همان، ص 98</ref>.


بخش دوم، در تشريح مسافرتى است كه نويسنده، در سال 1848م، از مالطه به انگلستان و ساير اروپا داشته و در ضمن آن تاريخ تمدن اروپا، مورد بحث قرار گرفته است (همان، ص 113).
بخش دوم، در تشريح مسافرتى است كه نويسنده، در سال 1848م، از مالطه به انگلستان و ساير اروپا داشته و در ضمن آن تاريخ تمدن اروپا، مورد بحث قرار گرفته است <ref>همان، ص 113</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
فهرست مطالب؛ اعلام؛ اجناس و قبايل؛ اماكن؛ نقشه‌ها؛ نباتات؛ حيوانات؛ مواد و معادن؛ ادوات و وسايل؛ اسلحه؛ صناعات؛ نقود؛ امراض و بلاها؛ داروها؛ خوردنى‌ها و نوشيدنى‌ها؛ لباس‌ها؛ زينت‌آلات و جواهرات؛ هيئات و تنظيمات؛ منشآت و مؤسسات؛ اسواق؛ آثار باستانى؛ كتب؛ فنون؛ عادات؛ معلومات؛ جملاتى كه دلالات خاصه‌اى دارند؛ مصطلحات و فهرست اجناس و قبايل.
فهرست مطالب؛ اعلام؛ اجناس و قبايل؛ اماكن؛ نقشه‌ها؛ نباتات؛ حيوانات؛ مواد و معادن؛ ادوات و وسايل؛ اسلحه؛ صناعات؛ نقود؛ امراض و بلاها؛ داروها؛ خوردنى‌ها و نوشيدنى‌ها؛ لباس‌ها؛ زينت‌آلات و جواهرات؛ هيئات و تنظيمات؛ منشآت و مؤسسات؛ اسواق؛ آثار باستانى؛ كتب؛ فنون؛ عادات؛ معلومات؛ جملاتى كه دلالات خاصه‌اى دارند؛ مصطلحات و فهرست اجناس و قبايل.


==پانويس ==
<references />
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.
خط ۱۱۷: خط ۱۱۸:
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8660 مطالعه کتاب الواسطة في معرفة أحوال مالطة، و کشف المخبا عن فنون أوروبة در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8660 مطالعه کتاب الواسطة في معرفة أحوال مالطة، و کشف المخبا عن فنون أوروبة در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۵۳٬۳۲۷

ویرایش