۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
'''أربعة كتب إسماعيلية''' از چهار مقاله گردآورى شده است: | '''أربعة كتب إسماعيلية''' از چهار مقاله گردآورى شده است: | ||
# «مسائل في الحقايق و جواباتها»، | |||
# «رسالة الامم الاعظم» که مؤلفين آنها مجهول هستند. | |||
# «تحفة المرتاد و غصة الاضداد»، | |||
# «رسالة الايضاح و التبين في كيفية تسلسل الجسم والدين» اثر راعى اسماعيلى [[ابن ولید، علی بن محمد|على بن محمد بن الولید]](522-611 هجرى قمرى) | |||
خط ۵۱: | خط ۵۲: | ||
یکى از ابعاد وجودى امام از نظر اسماعيليه حتى در دورانى كه در ستر كامل به سر مىبرد، برقرارى پيوندش با طبقات مختلف جامعه است و داعيان به مراتب گوناگون دستورها و خواستههاى او را در جامعه گسترش مىدهند امام شأن تأویل و تفسير شريعت را بر دوش دارد.از نظر اسماعيليان عقايد و انديشههاى انسهگانها و معارف و احكام الهى و شريعت داراى دو مرتبه است:ظاهر و باطن و از جنبه باطنى مذهب آنان بر دو پايه استوار است: | یکى از ابعاد وجودى امام از نظر اسماعيليه حتى در دورانى كه در ستر كامل به سر مىبرد، برقرارى پيوندش با طبقات مختلف جامعه است و داعيان به مراتب گوناگون دستورها و خواستههاى او را در جامعه گسترش مىدهند امام شأن تأویل و تفسير شريعت را بر دوش دارد.از نظر اسماعيليان عقايد و انديشههاى انسهگانها و معارف و احكام الهى و شريعت داراى دو مرتبه است:ظاهر و باطن و از جنبه باطنى مذهب آنان بر دو پايه استوار است: | ||
# تأویل قرآن و دين كه در بخش بعدى این را توضيح خواهيم داد. | |||
# معرفت حقايق و اينجاست كه گویا آيه شريفه'''«و يضع عنهم اصرهم و الاغلال الّتى كانت عليهم»'''بر او نازل شده است و امام اسماعيلى پرده از باطن شريعت برمىدارد.اسماعيليان آن امام را قائم خوانند كه در شريعت تصرف بسيار كند و به نظر آنان قائم داراى دو ظهور شكلى و معنوى است. | |||
# از نظر اسماعيليه انتخاب امام از مردم ساخته نيست و خداوند تنها كسى است كه به وسيله پيامبر، امام را تعيين و به مردم معرفى مىكند. | |||
از نظر اسماعيليه انتخاب امام از مردم ساخته نيست و خداوند تنها كسى است كه به وسيله پيامبر، امام را تعيين و به مردم معرفى مىكند. | |||
از آنجا كه واژه امامت كاربرد بسيار زيادى در بحث امامت از ديدگاه اسماعيلى دارد و در سراسر كتب، خوانندگان به آن برخورد خواهند نمود لذا به بازنمايى این اصطلاحات و نقش و كاركرد آنها مىپردازيم. | از آنجا كه واژه امامت كاربرد بسيار زيادى در بحث امامت از ديدگاه اسماعيلى دارد و در سراسر كتب، خوانندگان به آن برخورد خواهند نمود لذا به بازنمايى این اصطلاحات و نقش و كاركرد آنها مىپردازيم. | ||
#امام مقيم: | |||
از این واژه تعريف جامعى ارائه نشده است ولى به نظر مىرسد او كسى است كه به قيام رسول ناطق مىپردازد و عهدهدار تربيت و تعليم و پاسداشت و حفاظت و يار اوست.چنين شخصى بالاترين مراتب امامت را دارا است. | #:از این واژه تعريف جامعى ارائه نشده است ولى به نظر مىرسد او كسى است كه به قيام رسول ناطق مىپردازد و عهدهدار تربيت و تعليم و پاسداشت و حفاظت و يار اوست.چنين شخصى بالاترين مراتب امامت را دارا است. | ||
#امام اساس: | |||
از جانشين هریک از پيامبران به اساس دوره، صامت و وصى تعبير آورده مىشود. | #:از جانشين هریک از پيامبران به اساس دوره، صامت و وصى تعبير آورده مىشود. | ||
علوم تأویل شريعت و اسرار بواطن به خلايق پيش اوست و امامان بعدى از نسل اویند.اساس ممكن است مستقر يا مستودع باشد.امام مستقر امامى است كه امامت در فرزندان او ادامه مىيابد و امام مستودع امامى است كه همه صفات و خصوصيات امام را داراست ولى سلسله امامت بعد از او در فرزندانش ادامه نمىيابد و به برادرش مىرسد.براساس نظر اسماعيليان فقط امامت مستقر در همه دورهها وجود داشته است، نه مستودع.امام مستقر مىتواند در هر دو دوره بهتر و كشف عهدهدار امامت باشد. | علوم تأویل شريعت و اسرار بواطن به خلايق پيش اوست و امامان بعدى از نسل اویند.اساس ممكن است مستقر يا مستودع باشد.امام مستقر امامى است كه امامت در فرزندان او ادامه مىيابد و امام مستودع امامى است كه همه صفات و خصوصيات امام را داراست ولى سلسله امامت بعد از او در فرزندانش ادامه نمىيابد و به برادرش مىرسد.براساس نظر اسماعيليان فقط امامت مستقر در همه دورهها وجود داشته است، نه مستودع.امام مستقر مىتواند در هر دو دوره بهتر و كشف عهدهدار امامت باشد. | ||
#امام متمّ | |||
هفتمین امام در هر دوره را گویند كه وظيفه او نسخ شريعت قبلى و بيان كننده باطن شريعت است و این امام متمّ فقط محمد بن اسماعيل كه در دوره ششم كه دور آخر امامت است مىباشد كه شريعت قبلى را نسخ مىكند ولى شريعت جديد نمىآورد بلكه باطن همه شرايع سابق را بيان و در اختيار مؤمنان اسماعيلى قرار مىدهد. | #:هفتمین امام در هر دوره را گویند كه وظيفه او نسخ شريعت قبلى و بيان كننده باطن شريعت است و این امام متمّ فقط محمد بن اسماعيل كه در دوره ششم كه دور آخر امامت است مىباشد كه شريعت قبلى را نسخ مىكند ولى شريعت جديد نمىآورد بلكه باطن همه شرايع سابق را بيان و در اختيار مؤمنان اسماعيلى قرار مىدهد. | ||
#امام دوره ستر: | |||
امامى است كه از ديده پيروانش پنهان است، از نظر اسماعيليان با هجرت محمد بن اسماعيل از مدينه دوران ستر امامت آغاز و با استقرار خلافت فاطمى به پایان رسيده است و از آنجا كه لفظ دور مطرح شد و در كتاب كرارا خواهد آمد مورد بررسى قرار مىدهيم. | #:امامى است كه از ديده پيروانش پنهان است، از نظر اسماعيليان با هجرت محمد بن اسماعيل از مدينه دوران ستر امامت آغاز و با استقرار خلافت فاطمى به پایان رسيده است و از آنجا كه لفظ دور مطرح شد و در كتاب كرارا خواهد آمد مورد بررسى قرار مىدهيم. | ||
اسماعيليان قديم معتقد بودند كه تاريخ بشر در هفت دوره هریک با طول زمان معينى به پایان مىرسد هر دوره با پيامبرى كه آورنده وحى و شريعتى دارد آغاز مىشود. | اسماعيليان قديم معتقد بودند كه تاريخ بشر در هفت دوره هریک با طول زمان معينى به پایان مىرسد هر دوره با پيامبرى كه آورنده وحى و شريعتى دارد آغاز مىشود. | ||
براساس این نظريه در شش دوره تاريخ اولیه بشر شش ناطق ظهور كرده است كه اينان همان پيامبران اولو العزم، حضرت آدم(ع)، نوح(ع)، ابراهیم(ع) موسى(ع)، عيسى(ع) و حضرت محمد(ص)هستند.امامان متمّم این 6 دوره عبارتند از هنيد، هود، تارخ ادّ، حزيمه و جناب ابوطالب و برای هریک از این 6 باطن نخستين یک وصى روحانى كه اساس وصايت و يا امام مستقر هست كه عبارتند از شيث، سام، اسماعيل، هارون، ايوشح، شمعون و [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]].هابيل برای دوره اوّل و اسحاق برای دوره سوم عهدهدار نقش اساس(امام مستودع) بودهاند.مبدأ دوره ششم از نظر اسماعيليان با رسالت حضرت محمد(ص)آغاز مىشود. | براساس این نظريه در شش دوره تاريخ اولیه بشر شش ناطق ظهور كرده است كه اينان همان پيامبران اولو العزم، حضرت آدم(ع)، نوح(ع)، ابراهیم(ع) موسى(ع)، عيسى(ع) و حضرت محمد(ص)هستند. | ||
امامان متمّم این 6 دوره عبارتند از هنيد، هود، تارخ ادّ، حزيمه و جناب ابوطالب و برای هریک از این 6 باطن نخستين یک وصى روحانى كه اساس وصايت و يا امام مستقر هست كه عبارتند از شيث، سام، اسماعيل، هارون، ايوشح، شمعون و [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]].هابيل برای دوره اوّل و اسحاق برای دوره سوم عهدهدار نقش اساس(امام مستودع) بودهاند.مبدأ دوره ششم از نظر اسماعيليان با رسالت حضرت محمد(ص)آغاز مىشود. | |||
در این دوره نيز دو گروه امامان مستقر و مستودع به انجام وظيفه پرداختهاند، امامان مستقر كه هفت نفرند عبارتند از:امام حسین(ع)، امام على بن الحسن(ع)، امام محمد بن على(ع)، امام جعفر بن محمّد(ع)، اسماعيل بن جعفر و محمد بن اسماعيل براساس اختلاف انظار میان برخى از انشعابات اسماعيلى گاه [[امام على(ع)]]سر سلسله امامان هفتگانه ياد مىشود و در نتيجه امام حسن(ع) مستودع خواهد بود و گاه [[امام على(ع)]] اساس دوره شناخته مىشود و آنگاه سلسله امامان مستقر از امام حسن(ع) | در این دوره نيز دو گروه امامان مستقر و مستودع به انجام وظيفه پرداختهاند، امامان مستقر كه هفت نفرند عبارتند از:امام حسین(ع)، امام على بن الحسن(ع)، امام محمد بن على(ع)، امام جعفر بن محمّد(ع)، اسماعيل بن جعفر و محمد بن اسماعيل براساس اختلاف انظار میان برخى از انشعابات اسماعيلى گاه [[امام على(ع)]]سر سلسله امامان هفتگانه ياد مىشود و در نتيجه امام حسن(ع) مستودع خواهد بود و گاه [[امام على(ع)]] اساس دوره شناخته مىشود و آنگاه سلسله امامان مستقر از امام حسن(ع) | ||
آغاز مىگردد و آنچه مسلم است در این دوره (پيامبرى حضرت محمد(ص))، محمد بن اسماعيل امام هفتم دوره، امام متمّم، اساس، صامت وصى و ناطق دوره بعدى (دور هفتم كه دور معادى آخر نامیده مىشود) است كه مقاله «رسالة تحفة المرتاد و غصة الاضداد» بهطور كامل شرح این ادوار پرداخته است. | آغاز مىگردد و آنچه مسلم است در این دوره (پيامبرى حضرت محمد(ص))، محمد بن اسماعيل امام هفتم دوره، امام متمّم، اساس، صامت وصى و ناطق دوره بعدى (دور هفتم كه دور معادى آخر نامیده مىشود) است كه مقاله «رسالة تحفة المرتاد و غصة الاضداد» بهطور كامل شرح این ادوار پرداخته است. | ||
بعد از انديشه امامت كه انديشهاى محورى و شاخص در فرقه اسماعيلى بود به شاخص دوم این فرقه تأویل مىپردازيم.تأویل مفهومى بنيادين در انديشه اسماعيليه است و بر فرآيندى معرفتى، شهودى اطلاق مىشود كه ناظر به یک معرفتشناسى و جهانشناسى خاص است بر یک جمله مىتوان گفت كه اينفرآيند نوعى گذر از معناهاى ظاهرى شريعت و قرآن به معناهاى باطنى آنهاست.اهمّيتى خاصى كه اسماعيليان برای باطن و حقايق مكتوم در باطن دين قائل بودند، آنان به عنوان سخنگویان اصلى سنّت باطنى در میان مسلمانان شناخته شدند و به باطنيّه شهرت يافتند. | بعد از انديشه امامت كه انديشهاى محورى و شاخص در فرقه اسماعيلى بود به شاخص دوم این فرقه تأویل مىپردازيم.تأویل مفهومى بنيادين در انديشه اسماعيليه است و بر فرآيندى معرفتى، شهودى اطلاق مىشود كه ناظر به یک معرفتشناسى و جهانشناسى خاص است بر یک جمله مىتوان گفت كه اينفرآيند نوعى گذر از معناهاى ظاهرى شريعت و قرآن به معناهاى باطنى آنهاست.اهمّيتى خاصى كه اسماعيليان برای باطن و حقايق مكتوم در باطن دين قائل بودند، آنان به عنوان سخنگویان اصلى سنّت باطنى در میان مسلمانان شناخته شدند و به باطنيّه شهرت يافتند. | ||
اسماعيليه از دو شيوه در تأویل قرآن استفاده مىكنند: | اسماعيليه از دو شيوه در تأویل قرآن استفاده مىكنند: | ||
#شيوه استدلال مفهومى | |||
-در این روش سعى مىكنند بين موارد تأویل و آنچه ظاهر آيه بر آن دلالت دارد ارتباط و مناسبت مفهومى ايجاد كنند(تأویلات ذوقى) | #:-در این روش سعى مىكنند بين موارد تأویل و آنچه ظاهر آيه بر آن دلالت دارد ارتباط و مناسبت مفهومى ايجاد كنند(تأویلات ذوقى) | ||
#شيوه استدلال عددى | |||
-در این شيوه صرفا از طريق تعداد حروف و كلمات و گاه استفاده از حساب جمل، آيات قرآن را بر معتقدات خود تأویل مىكنند. | #:-در این شيوه صرفا از طريق تعداد حروف و كلمات و گاه استفاده از حساب جمل، آيات قرآن را بر معتقدات خود تأویل مىكنند. | ||
==نمونههایى از قسم اوّل== | ==نمونههایى از قسم اوّل== | ||
#تأویل آيات به عقل و نفس(با عقل كل و نفس كل) | |||
تين و زيتون در آيه '''و التين و الزيتون'''-مشرقين در آيه '''ربّ المشرقين و ربّ المغربین''' | تين و زيتون در آيه '''و التين و الزيتون'''-مشرقين در آيه '''ربّ المشرقين و ربّ المغربین''' | ||
سدر و طلح در آيه '''في سدر محضود و طلح منضود'''-ربّ در آيه '''ا لم تر الى ربّك كيف''' | #:سدر و طلح در آيه '''في سدر محضود و طلح منضود'''-ربّ در آيه '''ا لم تر الى ربّك كيف''' | ||
مدّ الظلّ'''-جنّتان، ايد و الشمس و القمر در آيات'''لمن خاف مقام ربّه جنّتان، و السّماء | #:مدّ الظلّ'''-جنّتان، ايد و الشمس و القمر در آيات'''لمن خاف مقام ربّه جنّتان، و السّماء | ||
بنيناها بايد و انّا لموسعون، و من أياته اللّيل و النهار و الشّمس و القمر | #:بنيناها بايد و انّا لموسعون، و من أياته اللّيل و النهار و الشّمس و القمر | ||
#تأویل آيات به ناطق و اساس | |||
طور و البلد در سوره تين-'''و الفجر و ليال عشر'''در سوره فجر-ليل و نهار در سوره فصّلتبئر و قصر در آيه '''بئر معطّلة و قصر مشير'''سوره حج45/-سماء و ارض، زوجين، ظلّ و ماء، مغربین | #:طور و البلد در سوره تين-'''و الفجر و ليال عشر'''در سوره فجر-ليل و نهار در سوره فصّلتبئر و قصر در آيه '''بئر معطّلة و قصر مشير'''سوره حج45/-سماء و ارض، زوجين، #:ظلّ و ماء، مغربین | ||
و جنّتان در سورههاى ذاريات آيه 47 و 48،ذاريات آيه 49، واقعه آيه 30 و 31، رحمن آيه 17 | #:و جنّتان در سورههاى ذاريات آيه 47 و 48،ذاريات آيه 49، واقعه آيه 30 و 31، رحمن آيه 17 رحمن آيه 55 و طور و موسى در سوره طور آيه 52 و سوره بقره 51 به حضرت محمد(ص)(ناطق) تأویل شده است. | ||
رحمن آيه 55 و طور و موسى در سوره طور آيه 52 و سوره بقره 51 به حضرت محمد(ص)(ناطق) تأویل | #:كتاب مبين، قرآن، امانت،يتيم، ارم، ظلّ، صلاة و ربّ در انعام59/، فرقان30/، احزاب72/ فجر17/، فجر7/، مرسلات30/، قيامت31/، فجر27/ و 28، فرقان55/، قيامت22/ و 23 | ||
شده است. | |||
كتاب مبين، قرآن، امانت،يتيم، ارم، ظلّ، صلاة و ربّ در انعام59/، فرقان30/، احزاب72/ | |||
فجر17/، فجر7/، مرسلات30/، قيامت31/، فجر27/ و 28، فرقان55/، قيامت22/ و 23 | |||
انفطار6/، به على(ع)(ناطق) تأویل شده است. | انفطار6/، به على(ع)(ناطق) تأویل شده است. | ||
#تأویل آيات به ناطقان و امامان | |||
فقراء و مساكين در آيه '''انّما الصدقان للفقراء و المساكين'''-آسمانهاى هفتگانه و زمینهاى هفتگانه | #:فقراء و مساكين در آيه '''انّما الصدقان للفقراء و المساكين'''-آسمانهاى هفتگانه و زمینهاى هفتگانه | ||
'''خلق سبع السموات و من الأرض مثلهنّ'''-مساجد در آيه '''انّما يعمر مساجد اللّه و انّ المساجد للّه''' | '''خلق سبع السموات و من الأرض مثلهنّ'''-مساجد در آيه '''انّما يعمر مساجد اللّه و انّ المساجد للّه''' | ||
ركّع و سجود در آيه '''بيتى للطائفين و العاكفين و الرّكّع و السّجود''' | #:ركّع و سجود در آيه '''بيتى للطائفين و العاكفين و الرّكّع و السّجود''' | ||
#تأویل آيات به امامان(ع) | |||
العالمین عليها توبه60/-زبور، حجّ، نمل، عاكفين، آيات محكمات و مساجد در سوره انبياء105/ | #:العالمین عليها توبه60/-زبور، حجّ، نمل، عاكفين، آيات محكمات و مساجد در سوره انبياء105/ | ||
حجّ27/، نحل68/، بقرة125/، آل عمران7/، توبه18/ و جنّ18/ | حجّ27/، نحل68/، بقرة125/، آل عمران7/، توبه18/ و جنّ18/ بعضى از آيات بهطور خالص به هریک از ائمه تأویل شده است آيه'''التين و الزيتون'''و'''الشفع و الوتر'''به | ||
بعضى از آيات بهطور خالص به هریک از ائمه تأویل شده است آيه'''التين و الزيتون'''و'''الشفع و الوتر'''به | امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و در آيه '''الّذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوة'''(بقرة3/) مراد از صلوةامام حسین(ع) و امامان از ذريه او هستند.عنبا و قضبا، زيتونا و نخلا و حدائق غلبا و فاكهة و ابّا در سوره عبس آيه 24 تا 30 امام حسین(ع) و امامان بعد از او تا امام هفتم(ع) تأویل شده است. | ||
امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و در آيه '''الّذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوة'''(بقرة3/) مراد از صلوةامام حسین(ع) و امامان از ذريه او هستند.عنبا و قضبا، زيتونا و نخلا و حدائق غلبا و فاكهة و ابّا در | #تأویل آيات به حضرت زهراء(س) | ||
سوره عبس آيه 24 تا 30 امام حسین(ع) و امامان بعد از او تا امام هفتم(ع) تأویل شده است. | #:ليل در آيه '''و الليل اذا يسر'''-مشكوة در آيه '''مثل نوره كمشكوة''' | ||
#تأویل آيات درباره قائم | |||
ليل در آيه '''و الليل اذا يسر'''-مشكوة در آيه '''مثل نوره كمشكوة''' | #:منظور از قائم محمد بن اسماعيل است.ليلة القدر در آيه '''ليلة القدر خير من الف شهر'''-نبأ در آيه '''عن النباء العظيم'''-واژههاى اليوم الاخر، عذاب، جهنّم، ارض، میقات، طلوع الشمس، ماء و كتاب''' در سوره بقرة8/، فجر23/، فجر21/، اعراف142/، طه130/، ملك30/، آل عمران7/ | ||
#تأویل المؤلفة قلوبهم، فى الرقاب، الغارمین، في سبيل اللّه و ابن سبيل(در سوره توبه60/)ارض، عبادى الصالحون (انبياء105/)، جبال و شجر (نحل68/)، رق و بحر، فجر18/-بقره125/ و نور36/)، باب، داعى، ماذون و مستجيب تأویل شده است. | |||
منظور از قائم محمد بن اسماعيل است.ليلة القدر در آيه '''ليلة القدر خير من الف شهر'''-نبأ در آيه '''عن | #غطاء، عاد،ثمود، فرعون، فحشاء، منكر، بغى در سوره ق22/، فجر6/،9،10،11 و نحل90/ | ||
النباء العظيم'''-واژههاى اليوم الاخر، عذاب، جهنّم، ارض، میقات، طلوع الشمس، ماء و كتاب''' | |||
در سوره بقرة8/، فجر23/، فجر21/، اعراف142/، طه130/، ملك30/، آل عمران7/ | |||
ارض، عبادى الصالحون (انبياء105/)، جبال و شجر (نحل68/)، رق و بحر، فجر18/-بقره125/ | |||
و نور36/)، باب، داعى، ماذون و مستجيب تأویل شده است. | |||
تأویل به مخالفان على(ع) شده است. | تأویل به مخالفان على(ع) شده است. | ||
==نمونههایى از قسم دوم(تأویلات عددى)== | ==نمونههایى از قسم دوم(تأویلات عددى)== | ||
#تأویل لفظ جلاله اللّه | |||
كلمه اللّه چهار حرف دارد و انسان مركب از چهار طبع(صفرا، سودا، خون، بلغم) است.و چهار حرف اللّه با سه گشادگى كه میان حرفهاست(ا-ل-ل-ه)هفت است كه پايدارى مردم به هفت اعضاى رئيسه است كه اندروست. | #:كلمه اللّه چهار حرف دارد و انسان مركب از چهار طبع(صفرا، سودا، خون، بلغم) است.و چهار حرف اللّه با سه گشادگى كه میان حرفهاست(ا-ل-ل-ه)هفت است كه پايدارى مردم به هفت اعضاى رئيسه است كه اندروست. | ||
در انسان سه نفس است:نامى، حسى، ناطقى، كلمه اللّه نيز از سه حرف است، الف، ل، هاء | #:در انسان سه نفس است:نامى، حسى، ناطقى، كلمه اللّه نيز از سه حرف است، الف، ل، هاء | ||
#بسم اللّه الرّحمن الرّحيم | |||
بسم اللّه هفت حرف است دليل بر هفت امام و پس از آن الرحمن الرحيم دوازده حرف است | #:بسم اللّه هفت حرف است دليل بر هفت امام و پس از آن الرحمن الرحيم دوازده حرف است | ||
دليل بر دوازده حجّت.بسم اللّه چهار كلمه است دليل بر چهار اصل دين. | #:دليل بر دوازده حجّت.بسم اللّه چهار كلمه است دليل بر چهار اصل دين. | ||
#:لا اله الاّ اللّه | |||
چهار كلمه شهادت، دليل است بر چهار اصل، لا دليل است براساس، اله دليل است بر ناطق، الاّ دليل است بر ثانى (نفس كل) و اللّه دليل است بر عقل كل كه او نهایت همه مخلوقات است از لطيف و كثيف لا اله الاّ الله دوازده حرف دارد، در آسمانها دوازده برج است، در زمین دوازده جزيره است و دوازده ملائكه داراى بال وجود دارد. | #:چهار كلمه شهادت، دليل است بر چهار اصل، لا دليل است براساس، اله دليل است بر ناطق، الاّ دليل است بر ثانى (نفس كل) و اللّه دليل است بر عقل كل كه او نهایت همه مخلوقات است از لطيف و كثيف لا اله الاّ الله دوازده حرف دارد، در آسمانها دوازده برج است، در زمین دوازده جزيره است و دوازده ملائكه داراى بال وجود دارد. | ||
#تأویل كلمه امر خداوند(كن) | |||
خداى تعالى امر خویش را به دو حرف بسته و این دو حرف گواهى مىدهد كه همه آفريدگار جفتند.كاف و نون كه اوّل پديد آيد، مثل است بر دو اصل لطيف(عقل، نفس) و لام و میم كز میان ايشان پديد آيدش است بر دو اصل كثيف(ناطق، اساس). | #:خداى تعالى امر خویش را به دو حرف بسته و این دو حرف گواهى مىدهد كه همه آفريدگار جفتند.كاف و نون كه اوّل پديد آيد، مثل است بر دو اصل لطيف(عقل، نفس) و لام و میم كز میان ايشان پديد آيدش است بر دو اصل كثيف(ناطق، اساس). | ||
از نظر اسماعيليه از كلمه امر (كن) بارى تعالى عقل كل با عقل اول كه از آن به قلم نيز تعبير شده است.اوّل ما خلق اللّه العقل و اول ما خلق اللّه من خلقه بالقلم.پس از آفرينش عقل اوّل يا نفس كل، از كلمه امر، توسط عقل وجود يافت از آن به ثانى، تالى، معلول، نفس، قدر و لوح نيز تعبير شده است. | #:از نظر اسماعيليه از كلمه امر (كن) بارى تعالى عقل كل با عقل اول كه از آن به قلم نيز تعبير شده است.اوّل ما خلق اللّه العقل و اول ما خلق اللّه من خلقه بالقلم.پس از آفرينش عقل اوّل يا نفس كل، از كلمه امر، توسط عقل وجود يافت از آن به ثانى، تالى، معلول، نفس، قدر و لوح نيز تعبير شده است. | ||
اسماعيليان از عقل كل و نفس كل به عنوان اصلین ياد مىكنند كه همه موجودات روحانى و جسمانى به واسطهآنها وجود يافتهاند بعد از این مرتبه دو اصل روحانى، سه فرع روحانى جدّ، فتح و خيال كه همان اسرافيل، میکائيل و جبرئيل هستند به شمار مىآيند.جدّ، قوّت امر را از نفس كل مىپذيرد و به فتح مىرساند و فتح آن را به خيال مىرساند.عقل، نفس، جدّ، فتح و خيال حدود عالم روحانى به حساب مىآيند. | #:اسماعيليان از عقل كل و نفس كل به عنوان اصلین ياد مىكنند كه همه موجودات روحانى و جسمانى به واسطهآنها وجود يافتهاند بعد از این مرتبه دو اصل روحانى، سه فرع روحانى جدّ، فتح و خيال كه همان اسرافيل، میکائيل و جبرئيل هستند به شمار مىآيند.جدّ، قوّت امر را از نفس كل مىپذيرد و به فتح مىرساند و فتح آن را به خيال مىرساند.عقل، نفس، جدّ، فتح و خيال حدود عالم روحانى به حساب مىآيند. | ||
یکى ديگر از اصول محورى در عقايد باطنيه، تطبيق عوالم انسانى و جسمانى بر عوالم روحانى است. | یکى ديگر از اصول محورى در عقايد باطنيه، تطبيق عوالم انسانى و جسمانى بر عوالم روحانى است. | ||
حدود عالم جسمانى (انسانى)ناطق، اساس، امام، باب و حجت كه تطبيق شده به حدود عالم روحانى عقل، نفس، جدّ، فتح، خيال حدود عالم جسمانى (غير انسانى)آسمان، زمین، معدن، نبات، حيوان كه تطبيق شده به حدود عالم روحانى عقل، نفس، جدّ، فتح، خيال.آنچه كه در بالا آمد كه اسماعيليه وجود موجودات با كلمه كن كه اراده و مشيّت الهى انعكاس يافته به وجود آمده است كه آنها قائل به ابداع هستند برخلاف فلاسفه كه وجود موجودات را از طريق فيض مىدانند. | حدود عالم جسمانى (انسانى)ناطق، اساس، امام، باب و حجت كه تطبيق شده به حدود عالم روحانى عقل، نفس، جدّ، فتح، خيال حدود عالم جسمانى (غير انسانى)آسمان، زمین، معدن، نبات، حيوان كه تطبيق شده به حدود عالم روحانى عقل، نفس، جدّ، فتح، خيال.آنچه كه در بالا آمد كه اسماعيليه وجود موجودات با كلمه كن كه اراده و مشيّت الهى انعكاس يافته به وجود آمده است كه آنها قائل به ابداع هستند برخلاف فلاسفه كه وجود موجودات را از طريق فيض مىدانند. | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۲۷: | ||
==نسخهشناسى== | ==نسخهشناسى== | ||
كتاب حاضر اربعة كتب اسماعيلية به زبان عربى و از نسخ خطى در كتابخانه امبر و سيانه میلانو أفست شده و تصحيح آن به دست زودولف شتروتمان صورت گرفته است با عنوان چاپ اول در سال 2006 توسط انتشارات تدوین دمشق چاپ و به بازار عرضه گرديده است. | كتاب حاضر اربعة كتب اسماعيلية به زبان عربى و از نسخ خطى در كتابخانه امبر و سيانه میلانو أفست شده و تصحيح آن به دست زودولف شتروتمان صورت گرفته است با عنوان چاپ اول در سال 2006 توسط انتشارات تدوین دمشق چاپ و به بازار عرضه گرديده است. |
ویرایش