۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
با [[بهاءالدین حيدر بن على بن حیدر قاشی]] اشتباه نشود. | با [[بهاءالدین حيدر بن على بن حیدر قاشی]] اشتباه نشود. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۹: | ||
== | ==ولادت== | ||
ایشان در سال 720ق، در شهر آمل ديده به جهان گشود. | ایشان در سال 720ق، در شهر آمل ديده به جهان گشود. | ||
== | ==تحصیلات== | ||
وى پس از تحصيل دانشهاى متداول زمان در آمل، خراسان و اصفهان، به مشاغل ديوانى پرداخت و به خدمت فخرالدوله شاه غازى بن زيار از ملوك رستمدار طبرستان درآمد و از خواص مجلس او گرديد و سرانجام به وزارت رسيد. در 30 سالگى تحولى در وجودش پديد آمد و بر آن شد كه از مناصب دنيوى كناره گيرد و به تزكيه نفس پردازد. وى به قصد زيارت كعبه، مال و جاه و رياست و خويشان و ياران را رها ساخت و خرقهاى كهنه پوشيد و از آمل بيرون آمد و به اصفهان رفت و مدتى در آنجا به تصفيه باطن پرداخت. از ميان مشايخ آن شهر به نورالدين طهرانى (طهران: روستایى نزدیک دروازه اصفهان از سوى دردشت) دست ارادت داد و از انفاس او بهرهمند گرديد. سپس آهنگ بغداد كرد تا پس از زيارت عتبات به حج رود، اما به سبب آماده نشدن امكانات سفر و ابتلا به بيمارى سخت، اين مسافرت به تأخير افتاد، ولى در ارادهاش خللى راه نيافت و سرانجام در 751ق1350/م، به زيارت خانه خدا نايل شد. پس به شوق ديدار تربت پاک پيامبر(ص) به مدينه رفت و آهنگ ماندن در آن شهر كرد، اما به علت بيمارى ناچار به عراق بازگشت و در نجف اشرف به رياضت و طاعت پرداخت. در عراق با فخرالدين محمد، فرزند [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و مولى نصيرالدين كاشانى و ديگر فقيهان و عالمان امامى معاشر گرديد و از شيخ فخرالدين و حسن بن حمزههاشمى اجازه روايت گرفت و به اشاره فخرالدين، رساله «رافعة الخلاف في وجه سكوت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] عن الاختلاف» را نوشت. | وى پس از تحصيل دانشهاى متداول زمان در آمل، خراسان و اصفهان، به مشاغل ديوانى پرداخت و به خدمت فخرالدوله شاه غازى بن زيار از ملوك رستمدار طبرستان درآمد و از خواص مجلس او گرديد و سرانجام به وزارت رسيد. در 30 سالگى تحولى در وجودش پديد آمد و بر آن شد كه از مناصب دنيوى كناره گيرد و به تزكيه نفس پردازد. وى به قصد زيارت كعبه، مال و جاه و رياست و خويشان و ياران را رها ساخت و خرقهاى كهنه پوشيد و از آمل بيرون آمد و به اصفهان رفت و مدتى در آنجا به تصفيه باطن پرداخت. از ميان مشايخ آن شهر به نورالدين طهرانى (طهران: روستایى نزدیک دروازه اصفهان از سوى دردشت) دست ارادت داد و از انفاس او بهرهمند گرديد. سپس آهنگ بغداد كرد تا پس از زيارت عتبات به حج رود، اما به سبب آماده نشدن امكانات سفر و ابتلا به بيمارى سخت، اين مسافرت به تأخير افتاد، ولى در ارادهاش خللى راه نيافت و سرانجام در 751ق1350/م، به زيارت خانه خدا نايل شد. پس به شوق ديدار تربت پاک پيامبر(ص) به مدينه رفت و آهنگ ماندن در آن شهر كرد، اما به علت بيمارى ناچار به عراق بازگشت و در نجف اشرف به رياضت و طاعت پرداخت. در عراق با فخرالدين محمد، فرزند [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و مولى نصيرالدين كاشانى و ديگر فقيهان و عالمان امامى معاشر گرديد و از شيخ فخرالدين و حسن بن حمزههاشمى اجازه روايت گرفت و به اشاره فخرالدين، رساله «رافعة الخلاف في وجه سكوت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] عن الاختلاف» را نوشت. | ||
==وفات== | |||
سال درگذشت وى بهدرستى دانسته نيست. همين اندازه معلوم است كه وى تا 782ق1380/م، كه شرحى مفصل بر «فصوص الحكم» [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] نوشته، زنده بوده است. خود مىگويد: «سپس اشارتى شد به شرح فصوص الحكم و اين در وقتى بود كه 30 سال مجاور نجف بودم. كتاب را در 781ق، آغاز كردم و در 782ق، به پايان بردم و در اين هنگام 63 سال از عمرم مىگذشت». بدينسان، او بايستى پس از اين تاريخ درگذشته باشد. آملى در نوشتههاى خود مىكوشد وحدت تصوف و تشيع را ثابت كند و عقيده دارد كه شيعى و صوفى دو اسمند براى يك معنى. | |||
خط ۶۰: | خط ۶۵: | ||
آثار عمده او عبارت است از: | آثار عمده او عبارت است از: | ||
# الأركان في فروع شرائع أهل الإيمان؛ | |||
# أسرار الشريعة و أطوار الطريقة و أنوار الحقيقة؛ | # أسرار الشريعة و أطوار الطريقة و أنوار الحقيقة؛ | ||
# أمثلة التوحيد و أبنيه التجريد؛ | # أمثلة التوحيد و أبنيه التجريد؛ | ||
خط ۸۵: | خط ۹۰: | ||
# المسائل الآملية؛ | # المسائل الآملية؛ | ||
# نص النّصوص (كتابى است مفصل در شرح فصوص الحكم [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]). | # نص النّصوص (كتابى است مفصل در شرح فصوص الحكم [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]). | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == |
ویرایش