۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'غالب، مصطفي' به 'غالب، مصطفی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
'''زهر المعاني'''، با نام کامل «زهر المعاني في توحيد المبدع سبحانه و معرفة كمال الأول و الثاني و حصول عالم الجسم و ارتقائه إلی العالم الروحانی»، تألیف عمادالدین ادریس قرشی (متوفی 872ق)، در موضوع عقاید اسماعیلیه است، که توسط مصطفی غالب مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است. | '''زهر المعاني'''، با نام کامل «زهر المعاني في توحيد المبدع سبحانه و معرفة كمال الأول و الثاني و حصول عالم الجسم و ارتقائه إلی العالم الروحانی»، تألیف [[داعی، ادریس بن حسن|عمادالدین ادریس قرشی]] (متوفی 872ق)، در موضوع عقاید اسماعیلیه است، که توسط [[غالب، مصطفی|مصطفی غالب]] مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است. | ||
نویسنده، کتاب را در روز پنجشنبه، هفتم شوال سال 838ق، به پایان برده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص344</ref>. | نویسنده، کتاب را در روز پنجشنبه، هفتم شوال سال 838ق، به پایان برده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص344</ref>. | ||
| خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
عمادالدین ادریس که خود نوزدهمین داعی از فرقه اسماعیلیه و شاخه مستعلیه میباشد، طرفدار الهیات سلبی است و در باب دوم کتابش، از سلب اسما و صفات از خدا سخن میگوید و خدا را توصیفناشدنی و اشارهناپذیر میخواند. در نگاه قرشی، خدا برتر از آن است که به صفتی از صفات توصیف شود یا اسمی از اسما بر او اطلاق گردد و صفات یا نامهایی که برای خدا آورده میشود، بهصورت حقیقی بر مبدع عالم اطلاق نمیگردد؛ برای نمونه، صفاتی که در آیات وحی بر خداوند اطلاق شده است، مانند سمیع، علیم، قادر و حکیم، تعبیر از چیزهایی است که خداوند در خلقش نهاده است و اطلاق آنها بر خداوند مجازی است، نه حقیقی. خداوند، نه جسم است که به صفات جسم توصیف گردد و نه عقل است که به صفات عقل توصیف شود. افزون بر این، نه چیزی بر خدا محیط است و نه وحدانیت بر خداوند اطلاق میگردد. کسی که خدا را نفی میکند، در باتلاق تعطیل میافتد و آنکه خدا را توصیف و تشبیه میکند، در گرداب شرک غرق میشود؛ چه اینکه خداوند میفرماید: '''وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ''' (انعام: 91)؛ بنابراین، نتیجه میگیریم که اسما، صفات، اشارات و عبارات، بر غیر خدا اطلاق میشوند و بر خدا اطلاق نخواهند شد. توحید واقعی اقتضا میکند که صفات از خدا نفی و سلب شود. آن اسماء حسنایی که قرآن ذکر میکند نیز بهعنوان استعاره توجیه میشود. تنزیه، متوقف بر سلب اسما و صفات از باری تعالی است.<ref>ر.ک: بهرامی، محمد، ص80-81؛ متن کتاب، ص21-20</ref>. | عمادالدین ادریس که خود نوزدهمین داعی از فرقه اسماعیلیه و شاخه مستعلیه میباشد، طرفدار الهیات سلبی است و در باب دوم کتابش، از سلب اسما و صفات از خدا سخن میگوید و خدا را توصیفناشدنی و اشارهناپذیر میخواند. در نگاه قرشی، خدا برتر از آن است که به صفتی از صفات توصیف شود یا اسمی از اسما بر او اطلاق گردد و صفات یا نامهایی که برای خدا آورده میشود، بهصورت حقیقی بر مبدع عالم اطلاق نمیگردد؛ برای نمونه، صفاتی که در آیات وحی بر خداوند اطلاق شده است، مانند سمیع، علیم، قادر و حکیم، تعبیر از چیزهایی است که خداوند در خلقش نهاده است و اطلاق آنها بر خداوند مجازی است، نه حقیقی. خداوند، نه جسم است که به صفات جسم توصیف گردد و نه عقل است که به صفات عقل توصیف شود. افزون بر این، نه چیزی بر خدا محیط است و نه وحدانیت بر خداوند اطلاق میگردد. کسی که خدا را نفی میکند، در باتلاق تعطیل میافتد و آنکه خدا را توصیف و تشبیه میکند، در گرداب شرک غرق میشود؛ چه اینکه خداوند میفرماید: '''وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ''' (انعام: 91)؛ بنابراین، نتیجه میگیریم که اسما، صفات، اشارات و عبارات، بر غیر خدا اطلاق میشوند و بر خدا اطلاق نخواهند شد. توحید واقعی اقتضا میکند که صفات از خدا نفی و سلب شود. آن اسماء حسنایی که قرآن ذکر میکند نیز بهعنوان استعاره توجیه میشود. تنزیه، متوقف بر سلب اسما و صفات از باری تعالی است.<ref>ر.ک: بهرامی، محمد، ص80-81؛ متن کتاب، ص21-20</ref>. | ||
ایشان از روایات امام علی(ع) برای اثبات درستی الهیات سلبی خویش بهره میگیرد؛ آنجا که امام میفرماید: توحید خداوند به نفی صفات از خداست. عقل، هر صفت و موصوفی را مخلوق میداندو هر مخلوقی شهادت میدهد که خالقی دارد که نه صفت است و نه موصوف قرار میگیرد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص22</ref>. | ایشان از روایات [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] برای اثبات درستی الهیات سلبی خویش بهره میگیرد؛ آنجا که امام میفرماید: توحید خداوند به نفی صفات از خداست. عقل، هر صفت و موصوفی را مخلوق میداندو هر مخلوقی شهادت میدهد که خالقی دارد که نه صفت است و نه موصوف قرار میگیرد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص22</ref>. | ||
قرشی در تقریر دلیل طرفداران الهیات سلبی مینویسد: توصیف باری تعالی به عالم یا قادر، وجود یک عالم و یک معلوم را میطلبد؛ چنانکه توصیف خداوند به قادر نیز وجود قدرت، قادر و مقدورعلیه را لازم دارد. در این صورت، آیا خداوند پیش از آفرینش، عالم یا قادر بود؟ اگر بگویید پیش از آفرینش نیز قادر و عالم بود، در این صورت، صفت علم و قدرت برای خداوند قدیم خواهد بود؛ اما اگر ادعا کنید صفت قدرت و علم، پس از آفرینش برای خدا پیدا شده است، در این صورت، علم و قدرت حادث خواهد بود و خداوند محل حوادث و اگر خداوند را قادر بشناسیم، چنانکه برخی مخلوقات را قادر میدانیم، در این صورت، اگرچه خداوند را دارای قدرت تامه بدانیم، اما بههرحال مخلوق خداوند با خداوند در این قدرت و علم شریک خواهد بود<ref>ر.ک: همان، ص24؛ همان، ص81-82</ref>. | قرشی در تقریر دلیل طرفداران الهیات سلبی مینویسد: توصیف باری تعالی به عالم یا قادر، وجود یک عالم و یک معلوم را میطلبد؛ چنانکه توصیف خداوند به قادر نیز وجود قدرت، قادر و مقدورعلیه را لازم دارد. در این صورت، آیا خداوند پیش از آفرینش، عالم یا قادر بود؟ اگر بگویید پیش از آفرینش نیز قادر و عالم بود، در این صورت، صفت علم و قدرت برای خداوند قدیم خواهد بود؛ اما اگر ادعا کنید صفت قدرت و علم، پس از آفرینش برای خدا پیدا شده است، در این صورت، علم و قدرت حادث خواهد بود و خداوند محل حوادث و اگر خداوند را قادر بشناسیم، چنانکه برخی مخلوقات را قادر میدانیم، در این صورت، اگرچه خداوند را دارای قدرت تامه بدانیم، اما بههرحال مخلوق خداوند با خداوند در این قدرت و علم شریک خواهد بود<ref>ر.ک: همان، ص24؛ همان، ص81-82</ref>. | ||
| خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
| خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
#[[:noormags:1090413|بهرامی، محمد، «شکلشناسی الهیات اسماعیلیه»، مجله شیعهشناسی، پاییز 1392، شماره 43، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز)]]. | #[[:noormags:1090413|بهرامی، محمد، «شکلشناسی الهیات اسماعیلیه»، مجله شیعهشناسی، پاییز 1392، شماره 43، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز)]]. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
ویرایش