پرش به محتوا

الرسائل السبعة في العقائد و معه رسالة ذم التأويل: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:25 مهر الی 24 آبان(97)' به '')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۵: خط ۵۵:
}}  
}}  


'''الرسائل السبعة في العقائد و معه رسالة ذم التأويل'''، مجموعه‌ای است از هفت رساله که با رساله «ذم التأويل» (اثر [[ابن قدامه، عبدالله بن احمد|موفق‎الدین بن احمد بن محمد بن قدامه مقدسی]]، متوفی 620ق)، که به آن ضمیمه شده، هشت‎تا می‌شود. هفت رساله مزبور عبارتند از: «شرح الفقه الأكبر» [[ماتریدی، محمد بن محمد|ابومنصور ماتریدی]] (333ق)، «شرح الفقه الأكبر» [[مغنيساوي، احمد بن محمد|احمد بن محمد مغنیساوی]]، «الجوهرة المنيفة في شرح وصية الإمام الأعظم أبي‌حنيفة» [[حنفي، حسين بن اسکندر|ملا حسین بن اسکندر حنفی]]، «كتاب الإبانة» [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] (324ق)، «الملحق الأول للإبانة» [[محمد عنایت علی حیدرآبادی]]، «الملحق الثاني للإبانة» [[محمد عنایت علی حیدرآبادی]] و «رسالة في الذب عن أبي‌الحسن الأشعري» [[ابن درباس، عبدالملک بن عيسي|ابوالقاسم عبدالملک بن درباس]].
'''الرسائل السبعة في العقائد و معه رسالة ذم التأويل'''، مجموعه‌ای است از هفت رساله که با رساله «ذم التأويل» (اثر [[ابن قدامه، عبدالله بن احمد|موفق‌الدین بن احمد بن محمد بن قدامه مقدسی]]، متوفی 620ق)، که به آن ضمیمه شده، هشت‌تا می‌شود. هفت رساله مزبور عبارتند از: «شرح الفقه الأكبر» [[ماتریدی، محمد بن محمد|ابومنصور ماتریدی]] (333ق)، «شرح الفقه الأكبر» [[مغنيساوي، احمد بن محمد|احمد بن محمد مغنیساوی]]، «الجوهرة المنيفة في شرح وصية الإمام الأعظم أبي‌حنيفة» [[حنفي، حسين بن اسکندر|ملا حسین بن اسکندر حنفی]]، «كتاب الإبانة» [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] (324ق)، «الملحق الأول للإبانة» [[محمد عنایت علی حیدرآبادی]]، «الملحق الثاني للإبانة» [[محمد عنایت علی حیدرآبادی]] و «رسالة في الذب عن أبي‌الحسن الأشعري» [[ابن درباس، عبدالملک بن عيسي|ابوالقاسم عبدالملک بن درباس]].


نویسندگان این رسائل در مذهب حنفی و برخی از آنان تابع [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] بوده‌اند.
نویسندگان این رسائل در مذهب حنفی و برخی از آنان تابع [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] بوده‌اند.
خط ۶۶: خط ۶۶:
کتاب «الفقه الأكبر» منسوب به ابوحنیفه (متوفی 150) توسط [[ماتریدی، محمد بن محمد|ابومنصور ماتریدی]] (متوفی 333ق) شرح شده است. در این شرح ابتدا بخشی از کتاب «الفقه الأكبر» با لفظ «قوله» در پرانتز آمده و به دنبال آن توضیحات شارح ارائه شده است.
کتاب «الفقه الأكبر» منسوب به ابوحنیفه (متوفی 150) توسط [[ماتریدی، محمد بن محمد|ابومنصور ماتریدی]] (متوفی 333ق) شرح شده است. در این شرح ابتدا بخشی از کتاب «الفقه الأكبر» با لفظ «قوله» در پرانتز آمده و به دنبال آن توضیحات شارح ارائه شده است.


در ابتدای این اثر چنین آمده است: ابوحنیفه درباره مرتکب گناه کبیره می‌گوید: «لا نكفر أحدا بذنب و لا ننفي أحدا من الإيمان» (هیچ‎کس را به سبب ارتکاب گناه تکفیر نمی‌کنیم و هیچ‎کس را از ایمان برکنار نمی‌دانیم).
در ابتدای این اثر چنین آمده است: ابوحنیفه درباره مرتکب گناه کبیره می‌گوید: «لا نكفر أحدا بذنب و لا ننفي أحدا من الإيمان» (هیچ‌کس را به سبب ارتکاب گناه تکفیر نمی‌کنیم و هیچ‌کس را از ایمان برکنار نمی‌دانیم).
شارح در این‌باره می‌گوید: در این مسئله اختلاف وجود دارد. خوارج معتقد به کافر شدن مرتکب گناه کبیره و زایل شدن ایمان از او هستند. مرجئه معتقدند که همان ‎طور که طاعت نفعی برای کافر ندارد، گناه نیز ضرری به مؤمن وارد نمی‌کند. قدریه و معتزله در این‌باره می‌گویند: مرتکب گناه از ایمان خارج شده، لکن داخل در کفر نمی‌شود، بلکه بین ایمان و کفر سرگردان است، تا اینکه توبه کند و به خدا برگردد و در گروه مؤمنین قرار گیرد؛ درصورتی‌که قبل از توبه کردن از دنیا برود، به جرگه کافران پیوسته است و جهنم مأوای اوست.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/7 ر.ک: متن کتاب، ص7]</ref><ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/8 ر.ک: متن کتاب، ص8]</ref>
شارح در این‌باره می‌گوید: در این مسئله اختلاف وجود دارد. خوارج معتقد به کافر شدن مرتکب گناه کبیره و زایل شدن ایمان از او هستند. مرجئه معتقدند که همان ‌طور که طاعت نفعی برای کافر ندارد، گناه نیز ضرری به مؤمن وارد نمی‌کند. قدریه و معتزله در این‌باره می‌گویند: مرتکب گناه از ایمان خارج شده، لکن داخل در کفر نمی‌شود، بلکه بین ایمان و کفر سرگردان است، تا اینکه توبه کند و به خدا برگردد و در گروه مؤمنین قرار گیرد؛ درصورتی‌که قبل از توبه کردن از دنیا برود، به جرگه کافران پیوسته است و جهنم مأوای اوست.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/7 ر.ک: متن کتاب، ص7]</ref><ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/8 ر.ک: متن کتاب، ص8]</ref>


===شرح الفقه الأكبر مغنیساوی===
===شرح الفقه الأكبر مغنیساوی===
خط ۷۵: خط ۷۵:


===الجوهرة المنيقة في شرح وصية الإمام الأعظم أبي‌حنيفة===
===الجوهرة المنيقة في شرح وصية الإمام الأعظم أبي‌حنيفة===
در این کتاب، به شرح فرازهایی از وصیت‌نامه ابوحنیفه پرداخته شده است. شارح، هر بند از این وصیت‌نامه را در ذیل یک فصل آورده است. او در تفکیک متن وصیت‌نامه و شرح آن، متن وصیت‌نامه را در پرانتز قرار داده و قبل از آن «قال أبوحنيفة» آورده، سپس به شرح و توضیح آن ‎پرداخته است.
در این کتاب، به شرح فرازهایی از وصیت‌نامه ابوحنیفه پرداخته شده است. شارح، هر بند از این وصیت‌نامه را در ذیل یک فصل آورده است. او در تفکیک متن وصیت‌نامه و شرح آن، متن وصیت‌نامه را در پرانتز قرار داده و قبل از آن «قال أبوحنيفة» آورده، سپس به شرح و توضیح آن ‌پرداخته است.


در اینجا به بخشی از معتقدات ابوحنیفه و شرح آن اشاره می‌شود:  
در اینجا به بخشی از معتقدات ابوحنیفه و شرح آن اشاره می‌شود:  
خط ۸۵: خط ۸۵:
او درباره قرآن نیز می‌گوید: اقرار می‌کنم که قرآن کریم که کلام خداوند است، مخلوق نیست. شارح، علاوه بر قرآن، صفات خداوند را قدیم و ازلی می‌داند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/108 ر.ک: همان، ص108]</ref>.
او درباره قرآن نیز می‌گوید: اقرار می‌کنم که قرآن کریم که کلام خداوند است، مخلوق نیست. شارح، علاوه بر قرآن، صفات خداوند را قدیم و ازلی می‌داند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/108 ر.ک: همان، ص108]</ref>.


ابوحنیفه، خداوند را خالق تمام اعمال عباد و مخلوقات می‌داند و می‌گوید: همان ‎طور که خداوند خالق جمیع مخلوقات است، خالق افعال و اعمال آنان نیز است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/111 ر.ک: همان، ص111]</ref>.
ابوحنیفه، خداوند را خالق تمام اعمال عباد و مخلوقات می‌داند و می‌گوید: همان ‌طور که خداوند خالق جمیع مخلوقات است، خالق افعال و اعمال آنان نیز است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/111 ر.ک: همان، ص111]</ref>.


از دیگر اعتقادات ایشان، رؤیت خداوند برای اهل بهشت است. یکی از ادله این اعتقاد به قول شارح، چنین است: خداوند موجود است و رؤیت موجود نیز محال نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/126 ر.ک: همان، ص126]</ref>.
از دیگر اعتقادات ایشان، رؤیت خداوند برای اهل بهشت است. یکی از ادله این اعتقاد به قول شارح، چنین است: خداوند موجود است و رؤیت موجود نیز محال نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/126 ر.ک: همان، ص126]</ref>.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش