پرش به محتوا

مکتب تفسیر اشاری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۸: خط ۴۸:
میان این دو تفسیر دو فرق اساسی دارد:
میان این دو تفسیر دو فرق اساسی دارد:
# تفسیر ارشادی، به ریاضت متصوف متکی است نه بر اندیشه‌های پیشین وی؛ اما تفسیر نظری متکی بر افکار و دیدگاه‌های ذهنی صوفی است.
# تفسیر ارشادی، به ریاضت متصوف متکی است نه بر اندیشه‌های پیشین وی؛ اما تفسیر نظری متکی بر افکار و دیدگاه‌های ذهنی صوفی است.
# کسی که تفسیر اشاری می‌کند ادعا ندارد که معنایی ورای معنیی که او داده است موجود نیست بلکه برعکس می‌گوید که معنی ظاهری پیش از هر چیز از ذهن خطور می‌کند و مردم بر معنی ظاهری حمل می‌کنند، معنی درونی داخل در آیه است. امام مؤلف تفسیر نظری بر این ادعاست که آیه به‌جز آن معنی باطنی که او استنباط کرده است معنی دیگری ندارد<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>.
# کسی که تفسیر اشاری می‌کند ادعا ندارد که معنایی ورای معنیی که او داده است موجود نیست بلکه برعکس می‌گوید که معنی ظاهری پیش از هر چیز از ذهن خطور می‌کند و مردم بر معنی ظاهری حمل می‌کنند، معنی درونی داخل در آیه است؛ اما مؤلف تفسیر نظری بر این ادعاست که آیه به‌جز آن معنی باطنی که او استنباط کرده است معنی دیگری ندارد<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>.


فصل اول کتاب پیرامون پیدایش و گسترش تفسیر اشاری است. نویسنده می‌گوید ریشه‌هاى تفسیر اشارى را در قرآن کریم و سخنان پیامبر اکرم(ص) مى‌یابیم و صحابه نسبت به درجه علمى و روحانى خود از چنین مفهومى آگاهى داشته‌اند. در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که در آن‌ها اشاراتی به تفسیر اشاری دیده می‌شود که ایشان به تشریح هر یک از آن‌ها می‌پردازد؛ و در ادامه با نقل روایاتی از رسول اکرم(ص) و صحابه ایشان تاییداتی بر این مطلب می‌آورد همچون روایت ابن عباس: «قرآن راه‌هاى گوناگون و ظواهر و بواطنى دارد. غرائب آن پایان‌ناپذیر است و به پایان آن نمى‌توان رسید. آن‌کس که آرام‌آرام در آن غرق شود رستگار مى‌شود. آن‌کس که به‌شدت از آن خبر دهد نابود مى‌گردد. اخبار، امثال، حلال، حرام، ناسخ، منسوخ، محکم، متشابه، ظاهر و باطن دارد. ظاهر قرآن تلاوت و باطن آن تأویل است. براى فهم آن در کنار عالمان بنشینید، از سفیهان پرهیز کنید»<ref>ر.ک: متن کتاب: ص19-29</ref>.
فصل اول کتاب پیرامون پیدایش و گسترش تفسیر اشاری است. نویسنده می‌گوید ریشه‌هاى تفسیر اشارى را در قرآن کریم و سخنان پیامبر اکرم(ص) مى‌یابیم و صحابه نسبت به درجه علمى و روحانى خود از چنین مفهومى آگاهى داشته‌اند. در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که در آن‌ها اشاراتی به تفسیر اشاری دیده می‌شود که ایشان به تشریح هر یک از آن‌ها می‌پردازد؛ و در ادامه با نقل روایاتی از رسول اکرم(ص) و صحابه ایشان تاییداتی بر این مطلب می‌آورد همچون روایت ابن عباس: «قرآن راه‌هاى گوناگون و ظواهر و بواطنى دارد. غرائب آن پایان‌ناپذیر است و به پایان آن نمى‌توان رسید. آن‌کس که آرام‌آرام در آن غرق شود رستگار مى‌شود. آن‌کس که به‌شدت از آن خبر دهد نابود مى‌گردد. اخبار، امثال، حلال، حرام، ناسخ، منسوخ، محکم، متشابه، ظاهر و باطن دارد. ظاهر قرآن تلاوت و باطن آن تأویل است. براى فهم آن در کنار عالمان بنشینید، از سفیهان پرهیز کنید»<ref>ر.ک: متن کتاب: ص19-29</ref>.
۶٬۵۹۱

ویرایش