۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در تعليقات شرح عقايد عضديه در تبصره بر يك نظر "[[دوانی، محمد بن اسعد|دوانى]]" شارح عقايد عضديه، آمده است كه هيج يك از حكما و متكلمان، جز او به اين نظر نيستند. | در تعليقات شرح عقايد عضديه در تبصره بر يك نظر "[[دوانی، محمد بن اسعد|دوانى]]" شارح عقايد عضديه، آمده است كه هيج يك از حكما و متكلمان، جز او به اين نظر نيستند. | ||
بناء در آن تاريخ، در مصر جز سيد جمالالدين آگاه به فلسفه و علم كلام، ديگر كسى پيدا نمىشد تا با اين قاطعيت حرف بزند. | بناء در آن تاريخ، در مصر جز [[سيد جمالالدين]] آگاه به فلسفه و علم كلام، ديگر كسى پيدا نمىشد تا با اين قاطعيت حرف بزند. | ||
در اين كتاب اصطلاحاتى به زبان فارسی، تركى، هندى، وحتى فرانسه و انگليسى آمده است كه امكانات فهم و آشنايى آن زبانها را در آن ايام، [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]] نداشت. | در اين كتاب اصطلاحاتى به زبان فارسی، تركى، هندى، وحتى فرانسه و انگليسى آمده است كه امكانات فهم و آشنايى آن زبانها را در آن ايام، [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]] نداشت. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
استاد محمد عماره، يك سلسله دلايل ديگرى را هم ذكر مىكند كه ثابت مىسازد كتاب" التعليقات على شرح العقائد العضديه" از سيد جمالالدين افغانى است، نه از [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]]! | استاد محمد عماره، يك سلسله دلايل ديگرى را هم ذكر مىكند كه ثابت مىسازد كتاب" التعليقات على شرح العقائد العضديه" از سيد جمالالدين افغانى است، نه از [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]]! | ||
استاد عماره مىگويد كه برخلاف نظر كسانى كه ادعا دارند، كتاب در زمان حيات [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]]، به چاپ رسيده است و موصوف به آن رضايت داده و انتساب آن را به خويشتن نفى نكرده است، دليل مىآورد كه در صفحه آخر كتاب، تاريخ چاپ آن، اواخر شعبان المعظم سال 1323 قمرى آمده است و "استاد امام" در 7 جمادى الاولى همان سال؛ يعنى تقريبا سه ماه قبل از چاپ آن كتاب، داعى اجل را لبيك گفته است و دليل ديگر اينكه در آخرين صفحه آن كتاب چنين آمده است، "العلامة الاوحد، الفهامة الامجد،، المرحوم ال[[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]]، مفتى الديار المصريه" بناء اين كتاب در زمان حيات شيخ محمد عبده به نشر نرسيده است. زيرا او "مرحوم" خوانده شده است. | استاد [[عماره، محمد|عماره]] مىگويد كه برخلاف نظر كسانى كه ادعا دارند، كتاب در زمان حيات [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]]، به چاپ رسيده است و موصوف به آن رضايت داده و انتساب آن را به خويشتن نفى نكرده است، دليل مىآورد كه در صفحه آخر كتاب، تاريخ چاپ آن، اواخر شعبان المعظم سال 1323 قمرى آمده است و "استاد امام" در 7 جمادى الاولى همان سال؛ يعنى تقريبا سه ماه قبل از چاپ آن كتاب، داعى اجل را لبيك گفته است و دليل ديگر اينكه در آخرين صفحه آن كتاب چنين آمده است، "العلامة الاوحد، الفهامة الامجد،، المرحوم ال[[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]]، مفتى الديار المصريه" بناء اين كتاب در زمان حيات شيخ محمد عبده به نشر نرسيده است. زيرا او "مرحوم" خوانده شده است. | ||
بعد از مقدمهى محققانه [[جمالالدین اسدآبادی|سيد جمالالدين]] شناس شهير مصرى، دكتور محمد عماره، كتاب "شرح العقائد العضديه" تألیف محمد بن اسعد الصديق يا جلالالدين الدوانى، مىآيد و در ادامهء آن كتاب "التعليقات على شرح العقائد العضديه" تألیف سيد جمالالدين الحسينى الافغانى كه نام [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]]، به خاطر نقشش در تدوين اين كتاب نيز آمده است. | بعد از مقدمهى محققانه [[جمالالدین اسدآبادی|سيد جمالالدين]] شناس شهير مصرى، دكتور محمد عماره، كتاب "شرح العقائد العضديه" تألیف محمد بن اسعد الصديق يا جلالالدين الدوانى، مىآيد و در ادامهء آن كتاب "التعليقات على شرح العقائد العضديه" تألیف سيد جمالالدين الحسينى الافغانى كه نام [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]]، به خاطر نقشش در تدوين اين كتاب نيز آمده است. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
«سيد جمالالدين از استمرار در شرح، به خاطر اجتناب از خوض در مسائل خلافى، به ويژه قضيه خلافت و امامت، توقف نمود. زيرا خوض در اين مسائل برای شيخ محمد عبده و با نظر به معتقدات او، امر آسانى است و معقول نيست كه قلمش در آن حد توقف نمايد.» | «سيد جمالالدين از استمرار در شرح، به خاطر اجتناب از خوض در مسائل خلافى، به ويژه قضيه خلافت و امامت، توقف نمود. زيرا خوض در اين مسائل برای شيخ محمد عبده و با نظر به معتقدات او، امر آسانى است و معقول نيست كه قلمش در آن حد توقف نمايد.» | ||
استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد هادى خسرو شاهى]] گرچه اين عبارت آخر مقدمهاش را دليلى آورده است كه شارح اين تعليقات شيخ محمد عبده نيست، بلكه سيد جمالالدين است. اما او در اين سطور مىخواهد، حرف دلش را در لفافه بيان كند و صريح نمىگويد، اما با اندكترين تعمق هر كس مىداند كه | استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد هادى خسرو شاهى]] گرچه اين عبارت آخر مقدمهاش را دليلى آورده است كه شارح اين تعليقات شيخ محمد عبده نيست، بلكه سيد جمالالدين است. اما او در اين سطور مىخواهد، حرف دلش را در لفافه بيان كند و صريح نمىگويد، اما با اندكترين تعمق هر كس مىداند كه ا[[خسروشاهی، سید هادی|ستاد خسرو شاهى]] چه مىخواهد بگويد.؟! استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد هادى خسروشاهى]] مىگويد يا دقيقتر از فحواى كلامش چنين استنباط مىشود كه: | ||
[[جمالالدین اسدآبادی|سيد جمالالدين]] شيعه است و [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]] سنى. چون مباحث بعدى كتاب مورد بحث، مسأله امامت و خلافت است و سيد جمالالدين به خاطر شيعه بودن مخالف آن، نظر دارد، بناء تعليقات و يا تدريس كتاب شرح عقايد را پایان مىدهد! | [[جمالالدین اسدآبادی|سيد جمالالدين]] شيعه است و [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]] سنى. چون مباحث بعدى كتاب مورد بحث، مسأله امامت و خلافت است و سيد جمالالدين به خاطر شيعه بودن مخالف آن، نظر دارد، بناء تعليقات و يا تدريس كتاب شرح عقايد را پایان مىدهد! |
ویرایش