۶۱٬۱۸۹
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NUR59665J1.jpg | عنوان = فضائل فاطمة | عنوانهای دیگر =...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
محقق از 38 روایت کتاب، سیزده روایت آن را صحیح، دو روایت منکر، ده روایت ضعیف، پنج روایت باطل یا موضوع، دو روایت «جید»، و یک روایت ثقه، یک روایت مرسل و یک روایت آن را منقطع دانسته است. ایشان نسبت به دو روایت 25 و 26 نظری ارائه نداده، و به نظر میرسد از قلم افتاده باشد<ref>پاورقی کتاب، ص39</ref>. | محقق از 38 روایت کتاب، سیزده روایت آن را صحیح، دو روایت منکر، ده روایت ضعیف، پنج روایت باطل یا موضوع، دو روایت «جید»، و یک روایت ثقه، یک روایت مرسل و یک روایت آن را منقطع دانسته است. ایشان نسبت به دو روایت 25 و 26 نظری ارائه نداده، و به نظر میرسد از قلم افتاده باشد<ref>پاورقی کتاب، ص39</ref>. | ||
بهمنظور آشنایی با محتوای کتاب، به برخی از روایات نقل شده در آن، اشاره میشود | بهمنظور آشنایی با محتوای کتاب، به برخی از روایات نقل شده در آن، اشاره میشود. | ||
در اولین روایت کتاب، از نصر بن قاسم بن زید فرائضی از محمد بن ابراهیم ابن فرنه خوارزمی، از معاذ بن هشام، از پدرش، از یحیی بن ابی کثیر، از زید ابوسلام، از ابواسماء رهبی، از ثوبان، چنین نقل شده است که: «جاءت ابنة هند إلی رسولالله(ص) و في یدها فتخ- أی خواتیم ضخام- فجعل رسولالله(ص) یضرب یدها، فدخلت علی فاطمة تشکو إلیها الذی صنع بها رسولالله(ص)، فانتزعت فاطمه- علیهاالسلام- سلسلة من ذهب من عنقها، فقالت، هذه اهداها (لی) ابوالحسن، فدخل رسولالله(ص) و السلسة في یدها، فقال: «یا فاطمة أیغرک أن یقول الناس: ابنة رسولالله(ص) وفی یدها سلسلة من نار؟» ثم خرج و لم یقعد، فبعثت فاطمة علیهاالسلام بالسلسة إلی السوق، فباعتها و اشترت بثمنها عبدا فعتقته، فحدث بذلک رسولالله(ص)، فقال: الحمد لله الذی نجی فاطمة من النار» (زنی به نام بنت هبیره نزد پیامبر(ص) آمد درحالیکه انگشترهای ضخیمی از طلا در دست داشت؛ رسول خدا(ص) پیاپی بر دستان کوفت؛ آن زن نزد فاطمه(س) رفت و از این رفتار پیامبر(ص) نزد او گلایه کرد. | در اولین روایت کتاب، از نصر بن قاسم بن زید فرائضی از محمد بن ابراهیم ابن فرنه خوارزمی، از معاذ بن هشام، از پدرش، از یحیی بن ابی کثیر، از زید ابوسلام، از ابواسماء رهبی، از ثوبان، چنین نقل شده است که: «جاءت ابنة هند إلی رسولالله(ص) و في یدها فتخ- أی خواتیم ضخام- فجعل رسولالله(ص) یضرب یدها، فدخلت علی فاطمة تشکو إلیها الذی صنع بها رسولالله(ص)، فانتزعت فاطمه- علیهاالسلام- سلسلة من ذهب من عنقها، فقالت، هذه اهداها (لی) ابوالحسن، فدخل رسولالله(ص) و السلسة في یدها، فقال: «یا فاطمة أیغرک أن یقول الناس: ابنة رسولالله(ص) وفی یدها سلسلة من نار؟» ثم خرج و لم یقعد، فبعثت فاطمة علیهاالسلام بالسلسة إلی السوق، فباعتها و اشترت بثمنها عبدا فعتقته، فحدث بذلک رسولالله(ص)، فقال: الحمد لله الذی نجی فاطمة من النار» (زنی به نام بنت هبیره نزد پیامبر(ص) آمد درحالیکه انگشترهای ضخیمی از طلا در دست داشت؛ رسول خدا(ص) پیاپی بر دستان کوفت؛ آن زن نزد فاطمه(س) رفت و از این رفتار پیامبر(ص) نزد او گلایه کرد. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش