۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سبک ى ' به 'سبکى') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
خطيب نزد پدرش دانش اندوخت و دانشهاى رايج عصر خود را از منقول و معقول نزد شمسالدين اَيْكى، شهابالدين اَربِلى، شيخ عزالدين فاروثى و ديگران فراگرفت. او از فاروثى و ديگران حديث نيز نقل كرده است. خطيب قزوينى به گفته تمام منابع، شافعى و بهتصريح [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، اشعرىمسلك بوده است. خطيب را فردى ذوالفنون، علامه، جامع معقول و منقول، امام در بلاغت و استاد در فقه، لغت، تدريس و خطابت معرفى كردهاند. | خطيب نزد پدرش دانش اندوخت و دانشهاى رايج عصر خود را از منقول و معقول نزد شمسالدين اَيْكى، شهابالدين اَربِلى، شيخ عزالدين فاروثى و ديگران فراگرفت. او از فاروثى و ديگران حديث نيز نقل كرده است. خطيب قزوينى به گفته تمام منابع، شافعى و بهتصريح [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، اشعرىمسلك بوده است. خطيب را فردى ذوالفنون، علامه، جامع معقول و منقول، امام در بلاغت و استاد در فقه، لغت، تدريس و خطابت معرفى كردهاند. | ||
از جمله شاگردان خطيب در علوم بلاغى، ابن فضلاللّه و بهاءالدين سُبْكى بودهاند. | از جمله شاگردان خطيب در علوم بلاغى، ابن فضلاللّه و بهاءالدين سُبْكى بودهاند. سبکى، «تلخيص المفتاح» خطيب قزوينى را نيز روايت كرده است. بسيارى نيز نزد خطيب اصول فقه آموختند. خطيب از مشايخ اجازه [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] و ابوعبداللّه ابن مرزوق نيز بوده است. بِرْزالى نيز از خطيب حديث نقل كرده است. | ||
خطيب مردم را به فراگيرى اصول فقه و معانى و بيان ترغيب مىكرد. او در جوانى به همراه پدرش و برادرش راهى بلاد روم؛ آسياى صغير و آناطولى شد و در 686 كه بيست ساله بود، قاضى منطقهاى در آنجا شد؛ هرچند ابن تغرى بِردى، به دليل حنفى بودن بيشتر ساكنان آن منطقه، در قاضى شدن فردى شافعىمذهب در آنجا ترديد كرده است. | خطيب مردم را به فراگيرى اصول فقه و معانى و بيان ترغيب مىكرد. او در جوانى به همراه پدرش و برادرش راهى بلاد روم؛ آسياى صغير و آناطولى شد و در 686 كه بيست ساله بود، قاضى منطقهاى در آنجا شد؛ هرچند ابن تغرى بِردى، به دليل حنفى بودن بيشتر ساكنان آن منطقه، در قاضى شدن فردى شافعىمذهب در آنجا ترديد كرده است. | ||
به گفته [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، خطيب قزوينى و برادرش پس از 690 وارد دمشق شدند و خطيب نزد شيخ برهانالدين، فرزند تاجالدين | به گفته [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، خطيب قزوينى و برادرش پس از 690 وارد دمشق شدند و خطيب نزد شيخ برهانالدين، فرزند تاجالدين سبکى شيخ شافعيان، بهعنوان مُعيد (تكراركننده درس استاد براى شاگردان) در مدرسه بادرائيه مشغول به كار شد. او چندين سال در دمشق براى مطالعه به كتابخانههايى مىرفت كه كتابهاى ارزشمند وقفشده در آنها نگهدارى مىشد و تمام روز در آنجا مطالعه مىكرد. او در شعبان 693 در مدرسه مسروريه به تدريس پرداخت و در 696 جانشين برادرش در مقام قضاى دمشق شد. در 699 نيز مدرّس مدرسه امينيه دمشق، از مدارس شافعيان، شد و در اول محرّم 705 جانشين نجمالدين ابن صَصْرى در مقام قضا گرديد. مدتى نيز خطيب مسجد جامع اموى در دمشق بود كه گويا به فرمان نايب السلطان، افرم و در شوال 706 بوده است. در ذىقعده 709 خطيب بهطور موقت از خطابت دمشق كنار گذارده شد و قاضى بدرالدين محمد حنبلى بهجاى وى خطبه خواند، اما در 710 مجددا خطيبِ دمشق شد. | ||
در 724 قاضىالقضاتى شام به خطيب قزوينى پيشنهاد شد، اما به سبب بدهىهاى فراوان خطيب و كردار زشت فرزندش عبداللّه، او را براى اين شغل مناسب نديدند. البته ملك ناصر محمد بن قلاوون، حاكم وقت، با پرداخت بدهىهاى خطيب كه سى هزار يا صد هزار درهم بود و صدور دستور براى ماندن فرزندش در مصر، در رجب 724 خطيب را به قاضىالقضاتى شام برگزيد. خطيب در اين سمت به يارى فقيران شتافت و دارایىهاى اوقاف را صرف آنان كرد. وى همزمان در مدارس عادليه و غزاليه نيز به تدريس پرداخت. | در 724 قاضىالقضاتى شام به خطيب قزوينى پيشنهاد شد، اما به سبب بدهىهاى فراوان خطيب و كردار زشت فرزندش عبداللّه، او را براى اين شغل مناسب نديدند. البته ملك ناصر محمد بن قلاوون، حاكم وقت، با پرداخت بدهىهاى خطيب كه سى هزار يا صد هزار درهم بود و صدور دستور براى ماندن فرزندش در مصر، در رجب 724 خطيب را به قاضىالقضاتى شام برگزيد. خطيب در اين سمت به يارى فقيران شتافت و دارایىهاى اوقاف را صرف آنان كرد. وى همزمان در مدارس عادليه و غزاليه نيز به تدريس پرداخت. |
ویرایش