۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سانه' به 'سهگانه') |
جز (جایگزینی متن - 'هی' به 'هی') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور = | ||
| کتابخوان همراه نور =28369 | |||
| کد پدیدآور =18406 | | کد پدیدآور =18406 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۴۸: | خط ۴۹: | ||
{{ب|''چو شاخ خشک نیم سرکش از گرانجانی ''|2=''چو شاخ بارور افتاده از فروتنیام''}} | {{ب|''چو شاخ خشک نیم سرکش از گرانجانی ''|2=''چو شاخ بارور افتاده از فروتنیام''}} | ||
{{ب|''مرا بهار بقا، از پی خزان فناست''|2='' من آن گلم که سر خاک خود شکفتنیام''}} | {{ب|''مرا بهار بقا، از پی خزان فناست''|2='' من آن گلم که سر خاک خود شکفتنیام''}} | ||
{{ب|''تو آفتابی و روشن | {{ب|''تو آفتابی و روشن ستارهی سحری است''|2=''تو نور محضی و من سایهای ز روشنیام''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۷۲: | خط ۷۳: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''بیفروغ آید به چشمم چشمه خورشید و ماه''|2='' بینم ار بی روی و مویت رنگ صبح و شام را''}} | {{ب|''بیفروغ آید به چشمم چشمه خورشید و ماه''|2='' بینم ار بی روی و مویت رنگ صبح و شام را''}} | ||
{{ب|''نیمهشب شد غمگسارا | {{ب|''نیمهشب شد غمگسارا بادهی روشن بیار''|2='' تا برد از خاطر روشن غم ایام را''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
ملاحظه میفرمایید که چه زیبا واژه تخلص «روشن» را آورده است. شاعر یک لحظه زندگی را بی دوست نگذرانیده و در این راه گرچه مشقت زیادی را هم پذیرفته، اما حرمت دوست و قدر دوستی را نشکسته و دلی را نرنجانیده است.<ref>ر.ک: مقدمه کنیپور، ص12</ref>. | ملاحظه میفرمایید که چه زیبا واژه تخلص «روشن» را آورده است. شاعر یک لحظه زندگی را بی دوست نگذرانیده و در این راه گرچه مشقت زیادی را هم پذیرفته، اما حرمت دوست و قدر دوستی را نشکسته و دلی را نرنجانیده است.<ref>ر.ک: مقدمه کنیپور، ص12</ref>. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۲: | ||
[[وثوقی، کيومرث|وثوقی]] معشوق را آمرانه میستاید؛ تا جایی که او را وادار میکند حرمت عاشق دلسوخته را نگاه دارد. این معشوق که غالباً دختر یا همسر اوست، در بادی نظر، هیچ اشاره مستقیمی به او نشده است: | [[وثوقی، کيومرث|وثوقی]] معشوق را آمرانه میستاید؛ تا جایی که او را وادار میکند حرمت عاشق دلسوخته را نگاه دارد. این معشوق که غالباً دختر یا همسر اوست، در بادی نظر، هیچ اشاره مستقیمی به او نشده است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''برگیر از آن | {{ب|''برگیر از آن بنفشهی مو، شانه ''|2=''بر یاس شانه، مشک تر افشان کن''}} | ||
{{ب|''در چشمهسار، سرمه بشوی از چشم''|2='' در جویبار، موی پریشان کن''<ref>ر.ک: همان</ref>}}{{پایان شعر}}. | {{ب|''در چشمهسار، سرمه بشوی از چشم''|2='' در جویبار، موی پریشان کن''<ref>ر.ک: همان</ref>}}{{پایان شعر}}. | ||
ویرایش