۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==انتساب کتاب== | ==انتساب کتاب== | ||
برخی از بزرگان تردید نمودهاند که آیا «مصابيح الأحكام» از تألیفات سید بحرالعلوم است یا از نگاشتههای شاگردان وی، اما دقت در کتاب و نحوه ورود و خروج در مباحث آن و شهرتی که در اینباره وجود دارد، هرگونه شک و تردیدی را در مورد صحت انتساب این کتاب به [[بحرالعلوم، محمدمهدی بن مرتضی|علامه بحرالعلوم]] برطرف میسازد<ref>ر.ک: همان، ص52</ref>. | برخی از بزرگان تردید نمودهاند که آیا «مصابيح الأحكام» از تألیفات [[بحرالعلوم، محمدمهدی بن مرتضی|سید بحرالعلوم]] است یا از نگاشتههای شاگردان وی، اما دقت در کتاب و نحوه ورود و خروج در مباحث آن و شهرتی که در اینباره وجود دارد، هرگونه شک و تردیدی را در مورد صحت انتساب این کتاب به [[بحرالعلوم، محمدمهدی بن مرتضی|علامه بحرالعلوم]] برطرف میسازد<ref>ر.ک: همان، ص52</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
محققین تمامی مواردی را که مؤلف تنها به آن اشاره نموده و تلاش بیشتر برای بازیابی قائلین به آن را برعهده خواننده کتاب نهاده است، استخراج کردهاند<ref>ر.ک: همان</ref>. | محققین تمامی مواردی را که مؤلف تنها به آن اشاره نموده و تلاش بیشتر برای بازیابی قائلین به آن را برعهده خواننده کتاب نهاده است، استخراج کردهاند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
## دقتهای رجالی: | ## دقتهای رجالی: | ||
خواننده در پاورقی کتاب از برخی تذکرات رجالی نیز بهرهمند میشود؛ بهعنوان مثال، بحرالعلوم ضمن نقل روایتی از اسماعیل بن ابیزیاد (معروف به سکونی)، پس از اشکال در سند آن میفرماید: «این روایت از این جهت که سکونی و نوفلی، هر دو عامی هستند، مخدوش میباشد». محققین ضمن پذیرفتن بیان مؤلف درباره سکونی، به نقد سخن وی در مورد نوفلی میپردازند و تصریح میکنند که به کسی یا کسانی که با مؤلف در این عقیده هماهنگ باشند و به آن تصریح کنند، دست نیافتند و سپس کلام مرحوم نجاشی را که به نوفلی آنهم در پایان عمر نسبت غلو داده است، نقل میکنند<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>. | خواننده در پاورقی کتاب از برخی تذکرات رجالی نیز بهرهمند میشود؛ بهعنوان مثال، [[بحرالعلوم، محمدمهدی بن مرتضی|بحرالعلوم]] ضمن نقل روایتی از اسماعیل بن ابیزیاد (معروف به سکونی)، پس از اشکال در سند آن میفرماید: «این روایت از این جهت که سکونی و نوفلی، هر دو عامی هستند، مخدوش میباشد». محققین ضمن پذیرفتن بیان مؤلف درباره سکونی، به نقد سخن وی در مورد نوفلی میپردازند و تصریح میکنند که به کسی یا کسانی که با مؤلف در این عقیده هماهنگ باشند و به آن تصریح کنند، دست نیافتند و سپس کلام مرحوم نجاشی را که به نوفلی آنهم در پایان عمر نسبت غلو داده است، نقل میکنند<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>. | ||
در پایان باید به این نکته اشاره نمود که اگرچه اینگونه تحقیق تمام و کامل، آنچنان ارزشمند است که یک یا چند کاستی در آن به چشم نمیآید، لیکن با تمام آنچه در قسمتهای قبلی این نوشتار به آن اشاره گردید و توجه به این مطلب که مجلدات بعدی این اثر ارجمند نیز در راه است، به برخی کاستیهای در تحقیق اشاره میگردد: | در پایان باید به این نکته اشاره نمود که اگرچه اینگونه تحقیق تمام و کامل، آنچنان ارزشمند است که یک یا چند کاستی در آن به چشم نمیآید، لیکن با تمام آنچه در قسمتهای قبلی این نوشتار به آن اشاره گردید و توجه به این مطلب که مجلدات بعدی این اثر ارجمند نیز در راه است، به برخی کاستیهای در تحقیق اشاره میگردد: |
ویرایش