پرش به محتوا

تفسیر عاملی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ اکتبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی'
جز (جایگزینی متن - 'سانه' به 'سه‌گانه')
جز (جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی')
خط ۲۴: خط ۲۴:
| تعداد جلد =8
| تعداد جلد =8
| کتابخانۀ دیجیتال نور =12443
| کتابخانۀ دیجیتال نور =12443
| کتابخوان همراه نور =01995
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۲۹: خط ۳۰:
}}
}}


'''تفسير عاملى'''، اثر فارسى [[عاملی، ابراهیم|ابراهيم عاملى]] از مفسرين قرن چهاردهم هجریست كه توسط [[غفاری، علی‌اکبر|على اكبر غفارى]] تصحيح شده است.
'''تفسير عاملى'''، اثر فارسى [[عاملی، ابراهیم|ابراهیم عاملى]] از مفسرين قرن چهاردهم هجریست كه توسط [[غفاری، علی‌اکبر|على اكبر غفارى]] تصحيح شده است.


اين تفسير شامل مباحث گوناگونى از قبيل لغت شناسى، شأن نزول آيات، ترجمه، ذكر اقوال مفسرين و توضيح نكات تربيتى و اجتماعى است.
اين تفسير شامل مباحث گوناگونى از قبيل لغت شناسى، شأن نزول آيات، ترجمه، ذكر اقوال مفسرين و توضيح نكات تربيتى و اجتماعى است.
خط ۵۱: خط ۵۲:
از ديگر ويژگى‌هاى تفسير عاملى، بهره گيرى گسترده اين كتاب از تفاسير شيعه و سنى، تفاسير قديم و جديد با سبک ‌هاى گوناگون تفسيرى و تأويلى است. عاملى پس از توضيحات كلى و ترجمه، عنوانى دارد به نام: سخن مفسرين، در اين قسمت به مناسبت اهميت و يا حساسيت موضوع، از تفاسيرى چون جامع البيان طبرى، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان طبرسى]]، روض الجنان [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]]، كشّاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، تفسير كبير فخر رازى (مفاتيح الغيب)، روح البيان برسوى، روح المعانى [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]]، المنار عبده و حتى تفاسير عرفانى چون صفى عليشاه (منظومۀ تفسير)، تأويلات ملا [[کاشانی، عبدالرزاق|عبدالرزاق كاشانى]] (معروف به تفسير [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]) و حسینى كاشفى استفاده مى‌كند و نظرات تفسيرى مفسرينى چون سيد احمدخان هندى را با تأييد نقل كرده است. روش او در نقل اقوال چنين است كه اگر در جايى خود مستقلا مطلبى را در ذيل بيان كرد، نشان مى‌دهد نظر خاصى دارد وگرنه نظرات مفسرين را پذيرفته است. در ضمن بيان مطالب و براى جذابيت بخشيدن به سخن، گاه اشعارى را از شعراى نامدار فارسى زبان به ويژه از مثنوى مولوى و سعدى و حافظ نقل مى‌كند و از آنها استفاده تربيتى و نتيجه گيرى هدايتى مى‌كند.
از ديگر ويژگى‌هاى تفسير عاملى، بهره گيرى گسترده اين كتاب از تفاسير شيعه و سنى، تفاسير قديم و جديد با سبک ‌هاى گوناگون تفسيرى و تأويلى است. عاملى پس از توضيحات كلى و ترجمه، عنوانى دارد به نام: سخن مفسرين، در اين قسمت به مناسبت اهميت و يا حساسيت موضوع، از تفاسيرى چون جامع البيان طبرى، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان طبرسى]]، روض الجنان [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]]، كشّاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، تفسير كبير فخر رازى (مفاتيح الغيب)، روح البيان برسوى، روح المعانى [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]]، المنار عبده و حتى تفاسير عرفانى چون صفى عليشاه (منظومۀ تفسير)، تأويلات ملا [[کاشانی، عبدالرزاق|عبدالرزاق كاشانى]] (معروف به تفسير [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]) و حسینى كاشفى استفاده مى‌كند و نظرات تفسيرى مفسرينى چون سيد احمدخان هندى را با تأييد نقل كرده است. روش او در نقل اقوال چنين است كه اگر در جايى خود مستقلا مطلبى را در ذيل بيان كرد، نشان مى‌دهد نظر خاصى دارد وگرنه نظرات مفسرين را پذيرفته است. در ضمن بيان مطالب و براى جذابيت بخشيدن به سخن، گاه اشعارى را از شعراى نامدار فارسى زبان به ويژه از مثنوى مولوى و سعدى و حافظ نقل مى‌كند و از آنها استفاده تربيتى و نتيجه گيرى هدايتى مى‌كند.


در استخراج پيام قرآن به سراغ روايات اهل‌بيت عصمت رفته و از تفاسير مأثور شيعه به ويژه على بن ابراهيم قمى در جاى جاى تفسير نقل مى‌كند و از آنها سود مى‌جويد. همچنين نظرات علمى و بيان اهل سياست و حقوق را به ميان مى‌كشد و موضوعات مختلف اجتماعى را تحليل مى‌كند. به عنوان مثال در ذيل آيۀ: ''' «لا يتخذ المؤمنون الكافرين اولياء من دون المؤمنين» ''' (آل عمران، 28) پس از نقل اقوال مفسرين دربارۀ دوست نگرفتن از كفار در ذيل عنوان: سخن ما، مى‌نويسد: اين آيه براى جلوگيرى از دوستى مردم ناموافق است تا از اعمال غرض و سوء استفاده آنها جلوگيرى شود. و چنين توضيح مى‌دهد كه در آن روز كه اين آيه نازل شد، معلوم بود كه مختصر رابطه با مخالفين اسلام مضرّ به اسلام و مسلمين بود. به زيان اجتماع و سياست و مخالفت دين بود و لذا حرام شد، اما اين سئوال مطرح است كه آيا امروز اين دستور به معناى عمومى و كلى براى مسلمين مى‌تواند باشد تا هيچ مسلمانى نتواند با كافر دوستى برقرار كند، يا منظور آن دوستى با كافرانى است كه موجب تقويت آنها و ضعف مسلمين شود؟ ايشان پاسخ مى‌دهد: از كلمه ''' «من دون المؤمنين» ''' اين معنا استفاده مى‌شود كه دوستى افراد بايد به گونه‌اى باشد كه جهت سياسى نداشته باشد و از حدود متعارف تجاوز نكند وگرنه دوستى يك دانشجوى مسلمان با دانشجوى غير مسلمان يا تاجر مسلمان با تاجر غير مسلمان مفاد آيه نيست. دوستى‌هايى حرام است كه موجب زيان مادى و معنوى به مسلمانان باشد همچنان كه هم اكنون در بسيارى از كشورهاى اسلامى، بر سر مسلمانان به بار آورده است.
در استخراج پيام قرآن به سراغ روايات اهل‌بيت عصمت رفته و از تفاسير مأثور شيعه به ويژه على بن ابراهیم قمى در جاى جاى تفسير نقل مى‌كند و از آنها سود مى‌جويد. همچنين نظرات علمى و بيان اهل سياست و حقوق را به ميان مى‌كشد و موضوعات مختلف اجتماعى را تحليل مى‌كند. به عنوان مثال در ذيل آيۀ: ''' «لا يتخذ المؤمنون الكافرين اولياء من دون المؤمنين» ''' (آل عمران، 28) پس از نقل اقوال مفسرين دربارۀ دوست نگرفتن از كفار در ذيل عنوان: سخن ما، مى‌نويسد: اين آيه براى جلوگيرى از دوستى مردم ناموافق است تا از اعمال غرض و سوء استفاده آنها جلوگيرى شود. و چنين توضيح مى‌دهد كه در آن روز كه اين آيه نازل شد، معلوم بود كه مختصر رابطه با مخالفين اسلام مضرّ به اسلام و مسلمين بود. به زيان اجتماع و سياست و مخالفت دين بود و لذا حرام شد، اما اين سئوال مطرح است كه آيا امروز اين دستور به معناى عمومى و كلى براى مسلمين مى‌تواند باشد تا هيچ مسلمانى نتواند با كافر دوستى برقرار كند، يا منظور آن دوستى با كافرانى است كه موجب تقويت آنها و ضعف مسلمين شود؟ ايشان پاسخ مى‌دهد: از كلمه ''' «من دون المؤمنين» ''' اين معنا استفاده مى‌شود كه دوستى افراد بايد به گونه‌اى باشد كه جهت سياسى نداشته باشد و از حدود متعارف تجاوز نكند وگرنه دوستى يك دانشجوى مسلمان با دانشجوى غير مسلمان يا تاجر مسلمان با تاجر غير مسلمان مفاد آيه نيست. دوستى‌هايى حرام است كه موجب زيان مادى و معنوى به مسلمانان باشد همچنان كه هم اكنون در بسيارى از كشورهاى اسلامى، بر سر مسلمانان به بار آورده است.


مشابه همين برداشت اجتماعى و تربيتى در خطاب به اهل علم و اهل كتاب دارد كه به مناسبت تفسير: ''' «ا لم تر الى الذين اوتوا نصيبا من الكتاب» ''' (نساء، 44) مى‌نويسد: به طورى كه در هر جا اسم اهل كتاب و يهود آمده متذكر شده‌ايم، اينجا هم مى‌گوييم قرآن راهنما است و وسيلۀ تربيت در اين دو آيه كتاب‌خوانده‌ها و مردم سرشناس و معروف آن زمان را معرفى مى‌كند اينها مانند همان يهود مدينه هستند كه كتاب تورات و وسيلۀ شرافت و تمدن خود را به ميل خود تحريف می‌كردند تا براى خود مقام و اعتبار پابرجا كنند. اين اهل كتاب هم قانون و كتاب زندگى و نظم اجتماع را مطابق سود و صرفۀ خود تعبير و اجرا مى‌كنند.
مشابه همين برداشت اجتماعى و تربيتى در خطاب به اهل علم و اهل كتاب دارد كه به مناسبت تفسير: ''' «ا لم تر الى الذين اوتوا نصيبا من الكتاب» ''' (نساء، 44) مى‌نويسد: به طورى كه در هر جا اسم اهل كتاب و يهود آمده متذكر شده‌ايم، اينجا هم مى‌گوييم قرآن راهنما است و وسيلۀ تربيت در اين دو آيه كتاب‌خوانده‌ها و مردم سرشناس و معروف آن زمان را معرفى مى‌كند اينها مانند همان يهود مدينه هستند كه كتاب تورات و وسيلۀ شرافت و تمدن خود را به ميل خود تحريف می‌كردند تا براى خود مقام و اعتبار پابرجا كنند. اين اهل كتاب هم قانون و كتاب زندگى و نظم اجتماع را مطابق سود و صرفۀ خود تعبير و اجرا مى‌كنند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش