۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'دوازدانه' به 'دوازدهگانه') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
دشمنى و پيشداورى [[ابن حزم، علی بن احمد |ابن حزم]] درباره شيعه به نحو بارزى در كتاب نمود دارد. وى با اذعان به خروج فِرَق غالى از زمره مسلمانان، فرقههاى شيعى (به تعبير او، شنيع شيعه) را به سه دسته «جاروديهِ زيديه»، «اماميه» (رافضه) و «غاليه» تقسيم كرده و «كيسانيه» را به عنوان گروهى از «زيديه» برشمرده است. او با تكيه بر پيش فرضهاى خود و چه بسا با استناد به روايات شفاهى، گروههایى از تشيّع را برشمرده و يا عقايدى را به شيعه نسبت داده كه به هيچ وجه مورد پذيرش بزرگان شيعى نبودهاند. به علاوه اينكه ريشه همه كفريات را شيعه و صوفيه مىداند. | دشمنى و پيشداورى [[ابن حزم، علی بن احمد |ابن حزم]] درباره شيعه به نحو بارزى در كتاب نمود دارد. وى با اذعان به خروج فِرَق غالى از زمره مسلمانان، فرقههاى شيعى (به تعبير او، شنيع شيعه) را به سه دسته «جاروديهِ زيديه»، «اماميه» (رافضه) و «غاليه» تقسيم كرده و «كيسانيه» را به عنوان گروهى از «زيديه» برشمرده است. او با تكيه بر پيش فرضهاى خود و چه بسا با استناد به روايات شفاهى، گروههایى از تشيّع را برشمرده و يا عقايدى را به شيعه نسبت داده كه به هيچ وجه مورد پذيرش بزرگان شيعى نبودهاند. به علاوه اينكه ريشه همه كفريات را شيعه و صوفيه مىداند. | ||
وى مىگويد: همه اماميه و متكلّمان آنها معتقد به تحريف و تبديل لفظى آيات قرآن هستند و علم خدا را نيز مُحدَث مىدانند. از جمله اعتقادات برخى از آنان اين است كه بر حرمت خوردن بعضى گياهان قايلند؛ چرا كه روييده از خون حسین عليهالسلام است. برشمارى فرقه «غرابيه» (آنان كه معتقد به اشتباه پيك الهى در رساندن پيام به پيامبر صلىاللهعليهوآله به جاى على عليهالسلام بودند) و طرح فرقهاى با اعتقاد به نبوّت امامان | وى مىگويد: همه اماميه و متكلّمان آنها معتقد به تحريف و تبديل لفظى آيات قرآن هستند و علم خدا را نيز مُحدَث مىدانند. از جمله اعتقادات برخى از آنان اين است كه بر حرمت خوردن بعضى گياهان قايلند؛ چرا كه روييده از خون حسین عليهالسلام است. برشمارى فرقه «غرابيه» (آنان كه معتقد به اشتباه پيك الهى در رساندن پيام به پيامبر صلىاللهعليهوآله به جاى على عليهالسلام بودند) و طرح فرقهاى با اعتقاد به نبوّت امامان دوازدهگانه براى شیعیان را اگر برگرفته از دشمنى وى ندانيم، هيچ توجيهى جز عوامزدگى وى ندارد. | ||
در هر صورت، از نویسندهاى كه بيشتر عالمان سرشناس مذهبى و حتى امامان فقهى اهل سنّت و نيز اشاعره را مورد طعن قرار داده، تا جايى كه برخى از عالمان اهل سنّت وى را «ناصبى» و زبان او را براى مسلمانان بسان «شمشير حجّاج» دانستهاند، انتظار بىطرفى نسبت به شیعیان، انتظار بجايى نيست. از فردى كه درباره همه اماميه از گذشته تا عصر خودش بر آن است كه «و القومُ بالجملةِ ذوو اديانٍ فاسدةٍ و عقولٍ مدخولةٍ و عديمو احياءٍ و نعوذُ باللّهِ مِن الضَّلالِ»، انتظارى جز دشمنى نمىرود. | در هر صورت، از نویسندهاى كه بيشتر عالمان سرشناس مذهبى و حتى امامان فقهى اهل سنّت و نيز اشاعره را مورد طعن قرار داده، تا جايى كه برخى از عالمان اهل سنّت وى را «ناصبى» و زبان او را براى مسلمانان بسان «شمشير حجّاج» دانستهاند، انتظار بىطرفى نسبت به شیعیان، انتظار بجايى نيست. از فردى كه درباره همه اماميه از گذشته تا عصر خودش بر آن است كه «و القومُ بالجملةِ ذوو اديانٍ فاسدةٍ و عقولٍ مدخولةٍ و عديمو احياءٍ و نعوذُ باللّهِ مِن الضَّلالِ»، انتظارى جز دشمنى نمىرود. |
ویرایش