۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بب' به 'بب') |
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به '') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمهاش بر کتاب، تصریح کرده که کتابش را مختصر نوشته؛ چراکه اهل زمانش بهاختصار علوم تمایل دارند و مراعات حال آنها لازم است؛ زیرا همتهای کوتاه در غیر این صورت خسته و بیمیل میشوند. وی سپس هدف از نگارش کتاب را بررسی مصحف شریف به لحاظ رسمالخط و | نویسنده در مقدمهاش بر کتاب، تصریح کرده که کتابش را مختصر نوشته؛ چراکه اهل زمانش بهاختصار علوم تمایل دارند و مراعات حال آنها لازم است؛ زیرا همتهای کوتاه در غیر این صورت خسته و بیمیل میشوند. وی سپس هدف از نگارش کتاب را بررسی مصحف شریف به لحاظ رسمالخط و نقطذاری به ترتیب سور دانسته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/26 ر.ک: مقدمه مؤلف، ص26]</ref>. محقق اثر نیز اختصار، تنظیم و تبویب، و جمع بین رسم و ضبط را از ویژگیهای این اثر دانسته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/12 ر.ک: مقدمه محقق، ص13-12]</ref>. | ||
از جمله مباحث مطرحشده در اولین فصل از باب اول کتاب، موضوع حذف در اجتماع دو الف یا دو یاء یا دو واو اشاره است. یکی از دو حرف به جهت زشتی اجتماع صورت دو حرف در رسمالخط، حذف میشود؛ مانند ماء، داود و ربّنیّن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/28 ر.ک: متن کتاب، ص28]</ref>. | از جمله مباحث مطرحشده در اولین فصل از باب اول کتاب، موضوع حذف در اجتماع دو الف یا دو یاء یا دو واو اشاره است. یکی از دو حرف به جهت زشتی اجتماع صورت دو حرف در رسمالخط، حذف میشود؛ مانند ماء، داود و ربّنیّن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/28 ر.ک: متن کتاب، ص28]</ref>. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
در سوره سبحان، «إلی المسجد الأقصا» با الف و «برکنا» با حذف الف ذکر شده است. نویسنده در رابطه با هر کلمه به تعداد آن در کل قرآن کریم نیز اشاره کرده است؛ مثلاً «یدع الإنسن» را با حذف واو فعل دانسته و تذکر داده که چهار مورد در قرآن آمده که باقی آنها را در بخشهای دیگر کتاب ذکر خواهد کرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/69 ر.ک: همان، ص69]</ref>. | در سوره سبحان، «إلی المسجد الأقصا» با الف و «برکنا» با حذف الف ذکر شده است. نویسنده در رابطه با هر کلمه به تعداد آن در کل قرآن کریم نیز اشاره کرده است؛ مثلاً «یدع الإنسن» را با حذف واو فعل دانسته و تذکر داده که چهار مورد در قرآن آمده که باقی آنها را در بخشهای دیگر کتاب ذکر خواهد کرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/69 ر.ک: همان، ص69]</ref>. | ||
نویسنده در خاتمه کتاب در موضوع | نویسنده در خاتمه کتاب در موضوع نقطذاری سخن گفته است. او بر این نکته تأکید میکند که از تطویل و تعلیل پرهیز کرده و آنچه در اینجا آورده قول برگزیده برای کسی است که میخواهد آن را به کار بندد؛ اما برای مطالعه بیشتر میتواند به کتب مبسوط مانند «[[المحكم في نقط المصاحف]]» [[دانی، عثمان بن سعید|ابوعمرو دانی]] و «الطراز في شرح ضبط الخراز» محمد بن عبدالله تنسی مراجعه کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/120 ر.ک: همان، ص120]</ref>. | ||
از جمله مباحثی که نویسنده بهاجمال به آن اشاره کرده و نیازمند توضیح است، اعرابگذاری قرآن به شکل مستطیل است. در این رابطه در کتاب رسمالخط مصحف توضیح خوبی آمده است: ابوعمرو دانى در توضیح انگیزههایى که پیشینیان را وادار به تکمیل کتابت، بهخصوص در مصاحف گردانید سخن خوبى دارد. او مىگوید: چیزى که پیشینیان را به | از جمله مباحثی که نویسنده بهاجمال به آن اشاره کرده و نیازمند توضیح است، اعرابگذاری قرآن به شکل مستطیل است. در این رابطه در کتاب رسمالخط مصحف توضیح خوبی آمده است: ابوعمرو دانى در توضیح انگیزههایى که پیشینیان را وادار به تکمیل کتابت، بهخصوص در مصاحف گردانید سخن خوبى دارد. او مىگوید: چیزى که پیشینیان را به نقطذارى مصاحف وادار نمود، پس از آنکه این مصاحف در زمان نوشتن و ارسال آنها به شهرها خالى از نقطه بود، این بود که آنها اهل زمان خود را دیدند که با وجود نزدیکى آنها به زمان فصاحت و ملاقات با اهل آن، تباهى در لغت آنها افتاده بود و الفاظ آنها اختلاف پیدا کرده بود و طبیعت آنها تغییر یافته بود و بسیارى از خواص و عوام مردم دچار خطاگویى شده بودند. آنها مىترسیدند که گذشت زمان موجب افزایش این تباهى گردد و آیندگان که بدون شک در علم و فصاحت و فهم و درایت پایینتر از نسل موجود خواهند بود، بیشتر به خطا بیفتند و فساد و اشتباه آنها را فراگیرد. آنها این کار را انجام دادند تا اینان در هنگام پریشانى اعراب و ناآگاهى از آن، به این نقطهها و اعرابها مراجعه کنند و بدینگونه اعراب کلمه تحقق یابد و چگونگى الفاظ درک شود. علامتهاى سانه حرکات کوتاه، چند مرحله از تطور را پشت سر گذاشته، تااینکه به این صورتى که امروز در مصاحف مىبینیم و مردم در کتابت به کار مىبرند، درآمده است. در مرحله اول، حرکات را با نقطههاى گرد با رنگ مخالف رنگ سیاه نشان مىدادند، سپس با گذشت زمان، به علامتها و یا حروف کوچک تغییر یافت که بالا یا پایین حرف مىگذاشتند. انتقال از مرحله نقطههاى گرد در نشان دادن حرکات، به مرحله اعراب مستطیل، چندین قرن طول کشید و سرعت یا کندى پیشرفت آن در شهرهاى اسلامى در شرق و غرب مختلف بود<ref>ر.ک: حمد، غانم قدوری، ص449-448</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش