۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به '') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
خط خوش و زیباى ابن نحاس را [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] تحسین کرده و در وصف آن گفته است که بر دستبافهاى منقش و لوح زرین طعنه مىزند. | خط خوش و زیباى ابن نحاس را [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] تحسین کرده و در وصف آن گفته است که بر دستبافهاى منقش و لوح زرین طعنه مىزند. | ||
ابن نحاس، مردى دیندار، پارسا و وارسته و پایبند دعا و ذکر بود. بسیار قرآن تلاوت مىکرد و بسیار نماز مىخواند. طبعى بلند، رویى گشاده و دستى دهنده داشت و هیچگاه طعامى در تنهایى نخورد و پیوسته در پى | ابن نحاس، مردى دیندار، پارسا و وارسته و پایبند دعا و ذکر بود. بسیار قرآن تلاوت مىکرد و بسیار نماز مىخواند. طبعى بلند، رویى گشاده و دستى دهنده داشت و هیچگاه طعامى در تنهایى نخورد و پیوسته در پى گرشایى از مشکلات مردم و رفع نیاز این و آن بود. در نظر مردم جلالت و ابهت خاصى داشت و بعضى از قضات از فرط وثوق و اعتماد به دیانت و صداقت وى، شهادتش را به تنهایى بهجاى دو گواه مىپذیرفتند. | ||
ابن نحاس، بسیار فروتن، بىپیرایه و بىآلایش بود. همواره به همان عمامه کوچکى که زىّ مردم عادى حلب بود، اکتفا مىکرد و از بستن عمامه بزرگ که نشان دانشمندان بود، پرهیز داشت. یک بار امیرى به وى اشارت کرد که برای شرکت در مراسم افتتاح مدرسه منصوریه در حضور ملک منصور قلاوون، عمامه بزرگترى بر سر نهد، او بر سخن امیر وقعى ننهاد و با همان عمامه کوچک و لباس ساده در مراسم حضور یافت و از قضا در جمع علما و ادبا و شعرا تنها وى مورد تجلیل ملک منصور قرار گرفت. | ابن نحاس، بسیار فروتن، بىپیرایه و بىآلایش بود. همواره به همان عمامه کوچکى که زىّ مردم عادى حلب بود، اکتفا مىکرد و از بستن عمامه بزرگ که نشان دانشمندان بود، پرهیز داشت. یک بار امیرى به وى اشارت کرد که برای شرکت در مراسم افتتاح مدرسه منصوریه در حضور ملک منصور قلاوون، عمامه بزرگترى بر سر نهد، او بر سخن امیر وقعى ننهاد و با همان عمامه کوچک و لباس ساده در مراسم حضور یافت و از قضا در جمع علما و ادبا و شعرا تنها وى مورد تجلیل ملک منصور قرار گرفت. |
ویرایش