۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نر' به 'نر') |
جز (جایگزینی متن - 'نگ' به 'نگ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
در بخش دوازده، سخن از انسان هادی (معصوم) و شناخت اوست و استاد تأکید دارد که راه یافتن انسان با سه عامل صورت میگیرد: حجت باطنی (عقل)، حجت ظاهری (کتاب هادی، انسان هادی) و البته منظور از عقل، عقل عام بشری است، نه عقل صناعی یا فلسفی یا فیزیکی یا صاحب تخصصهای دیگر و تنها انسان هادی است که میتواند انسان را «از عقل عام سطحی به عقل کامل دفائنی» برساند<ref>ر.ک: همان</ref>. | در بخش دوازده، سخن از انسان هادی (معصوم) و شناخت اوست و استاد تأکید دارد که راه یافتن انسان با سه عامل صورت میگیرد: حجت باطنی (عقل)، حجت ظاهری (کتاب هادی، انسان هادی) و البته منظور از عقل، عقل عام بشری است، نه عقل صناعی یا فلسفی یا فیزیکی یا صاحب تخصصهای دیگر و تنها انسان هادی است که میتواند انسان را «از عقل عام سطحی به عقل کامل دفائنی» برساند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در بخش سیزده، تأکید استاد بر این است که شناخت باید ناب و خالص باشد، نه التقاطی و | در بخش سیزده، تأکید استاد بر این است که شناخت باید ناب و خالص باشد، نه التقاطی و اینگونه شناخت فقط از دو مشعل فروزان هدایت («بهترین و مطمئنترین منبع به تصدیق و تصریح همه عالمان بزرگ اسلام») به دست میآید: قرآن و عترت و در بخش چهارده، سخن از خطابهای عام «يا أيها الناس»، خطاب خاص «يا أيها الذين آمنوا»، خطابهای اخص «يا أهل يثرب»، خطابهای فردی «يا موسی، يا يحيی...» است و نتیجه اینکه مخاطب باید به مفهوم روشن آیات توجه کند تا هدایتی جاودانه نصیب او شود و البته در این راه از معلم راستین کتاب (معصومان) نباید غافل باشد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
بخش پانزدهم، سخن از«نفخه ازلی (دمش نخستین) و حقایق ابدی» است که «مجلای بسیط آن [نفخه] فطرت و مجلای منشرح آن، «قلب» است و انسان فقط با کلام الهی به حقایق دست خواهد یافت و ضرورت یافتن وحی الهی نیز از اینجاست و نخستین کار ضروری در رسیدن به سرچشمه حقایق وحیانی «محو الموهوم و صحو المعلوم» (دور ریختن موهومات ذهنی و معلومات فضلی) است. بخش شانزدهم «حرکت تسبیحی کائنات» (حرکت جلالی) است که به عقیده استاد، انسان با تصفیه درونی و تدبر دل میتواند این تسبیح را بشنود و بخش هفدهم «حرکت تقدیسی انسان» است؛ یعنی همان حرکت جاودانه ('''إنا إليه راجعون''' (بقره: 156)) و همان سیر الی الله که معرفت خالص، پایه اصلی آن است<ref>ر.ک: همان</ref>. | بخش پانزدهم، سخن از«نفخه ازلی (دمش نخستین) و حقایق ابدی» است که «مجلای بسیط آن [نفخه] فطرت و مجلای منشرح آن، «قلب» است و انسان فقط با کلام الهی به حقایق دست خواهد یافت و ضرورت یافتن وحی الهی نیز از اینجاست و نخستین کار ضروری در رسیدن به سرچشمه حقایق وحیانی «محو الموهوم و صحو المعلوم» (دور ریختن موهومات ذهنی و معلومات فضلی) است. بخش شانزدهم «حرکت تسبیحی کائنات» (حرکت جلالی) است که به عقیده استاد، انسان با تصفیه درونی و تدبر دل میتواند این تسبیح را بشنود و بخش هفدهم «حرکت تقدیسی انسان» است؛ یعنی همان حرکت جاودانه ('''إنا إليه راجعون''' (بقره: 156)) و همان سیر الی الله که معرفت خالص، پایه اصلی آن است<ref>ر.ک: همان</ref>. |
ویرایش