۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هن' به 'هن') |
جز (جایگزینی متن - 'شه' به 'شه') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
«یکی از جمله موضوعهایی که در حوزه فرهنگ اسلامی از جایگاه بسیار مهم و قابل تأملی برخوردار است، موضوع «اسرائیلیات» است. در اصطلاح علما، «اسرائیلیات»» به افسانههای قدیمی گفته میشود که از یهودیان و مسیحیان و مانند آنها سرچشمه گرفته و احادیث و تفاسیر اسلامی را تحت تأثیر خود قرار داده است. برخی مفسران و محدثان، «اسرائیلیات» را به تمام اخبار بیاساسی اطلاق کردهاند که دشمنان اسلام - اعم از یهود و سایرین - آنها را با سوء نیت و غرضورزی جعل کرده و برای فاسد کردن عقاید مسلمانان این مجعولات را وارد تفاسیر و احادیث کردهاند. | «یکی از جمله موضوعهایی که در حوزه فرهنگ اسلامی از جایگاه بسیار مهم و قابل تأملی برخوردار است، موضوع «اسرائیلیات» است. در اصطلاح علما، «اسرائیلیات»» به افسانههای قدیمی گفته میشود که از یهودیان و مسیحیان و مانند آنها سرچشمه گرفته و احادیث و تفاسیر اسلامی را تحت تأثیر خود قرار داده است. برخی مفسران و محدثان، «اسرائیلیات» را به تمام اخبار بیاساسی اطلاق کردهاند که دشمنان اسلام - اعم از یهود و سایرین - آنها را با سوء نیت و غرضورزی جعل کرده و برای فاسد کردن عقاید مسلمانان این مجعولات را وارد تفاسیر و احادیث کردهاند. | ||
در این تحقیق پس از مباحث مقدماتی همچون تعریف اسرائیلیات و مصادر اسرائیلیات، تلاش شده تا تاریخچه مختصری از اسرائیلیات ارائه شود و آنگاه به عوامل و زمینههایی که باعث نفوذ اسرائیلیات به تفاسیر شده، اشاره و در بخش سوم که مهمترین و مفصلترین | در این تحقیق پس از مباحث مقدماتی همچون تعریف اسرائیلیات و مصادر اسرائیلیات، تلاش شده تا تاریخچه مختصری از اسرائیلیات ارائه شود و آنگاه به عوامل و زمینههایی که باعث نفوذ اسرائیلیات به تفاسیر شده، اشاره و در بخش سوم که مهمترین و مفصلترین بخشهای این تحقیق را تشکیل میدهد، به جمعآوری و نقد و تحلیل اسرائیلیاتی پرداخته شده که در داستانهای پیامبران الهی وارد شده است. در همین بخش نیز فصل مهمی به مقایسه ویژگیهای داستانهای قرآن با ویژگیهای روایات اسرائیلی اختصاص یافته است و در خاتمه، تأثیر سوء اسرائیلیات بر فرهنگ اسلامی طرح شده و از وظیفه علمای اسلام و مفسران در قبال اسرائیلیات سخن به میان آمده است»<ref>ر.ک: اشاره، ص1</ref>. | ||
پس از ظهور اسلام، معاندان توان خود را بهکار گرفتند تا شاید بتوانند مانع از پرتوافشانی خورشید مشعشع اسلام شوند. گروهی به زور متوسل شدند و چون نتیجه نگرفتند، تصمیم به مشوش نمودن چهره اسلام گرفتند. یکی از شگردهای یهودیان که ظهور و گسترش اسلام هیمنه و ابهت آنان را درهم شکسته بود، آلوده ساختن معارف دینی با اباطیل و افسانههای خرافی و پیرایههایی بود که یا زاییده ذهن بیمارشان بود یا ریشه در کتب تحریفشده آنان داشت. اینان برای مسخ مفاهیم دینی و تحریف تعالیم و احکام اسلامی به القای انواع شبهات و دروغپراکنیها در میان مسلمانان مبادرت ورزیدند و بخش قابل توجی از مفاهیم دینی را مشوب به خرافات و مجعولات خود کردند. این قبیل مجعولات و افسانههای خرافی و داستانهای ساختگی را - خواه از ناحیه یهودیان باشد یا دیگران - در اصطلاح «اسرائیلیات» مینامیم. گفتنی است، یهودیان بسیار زیرکتر و مکارتر از آن بودند که بخواهند در هیبت یهودیگری مبادرت به اجرای نقشههای شوم خود کنند؛ ازاینرو عالمنمایان یهود با درآمدن به کسوت اسلام و جا زدن خود بهعنوان مسلمانانی مقدسمآب به نشر خرافات و ترهات خود در میان مسلمانان پرداختند و با حسن ظنّی که پارهای از خلفا و حکام جور به آنها داشتند، بازار دروغپردازیهایشان روزبهروز رونق گرفت و آنان از این فرصت مغتنم، نهایت بهره را بردند و داستانهای ساختگی خود را به نام تفسیر قرآن میان مسلمانان پراکنده ساختند. | پس از ظهور اسلام، معاندان توان خود را بهکار گرفتند تا شاید بتوانند مانع از پرتوافشانی خورشید مشعشع اسلام شوند. گروهی به زور متوسل شدند و چون نتیجه نگرفتند، تصمیم به مشوش نمودن چهره اسلام گرفتند. یکی از شگردهای یهودیان که ظهور و گسترش اسلام هیمنه و ابهت آنان را درهم شکسته بود، آلوده ساختن معارف دینی با اباطیل و افسانههای خرافی و پیرایههایی بود که یا زاییده ذهن بیمارشان بود یا ریشه در کتب تحریفشده آنان داشت. اینان برای مسخ مفاهیم دینی و تحریف تعالیم و احکام اسلامی به القای انواع شبهات و دروغپراکنیها در میان مسلمانان مبادرت ورزیدند و بخش قابل توجی از مفاهیم دینی را مشوب به خرافات و مجعولات خود کردند. این قبیل مجعولات و افسانههای خرافی و داستانهای ساختگی را - خواه از ناحیه یهودیان باشد یا دیگران - در اصطلاح «اسرائیلیات» مینامیم. گفتنی است، یهودیان بسیار زیرکتر و مکارتر از آن بودند که بخواهند در هیبت یهودیگری مبادرت به اجرای نقشههای شوم خود کنند؛ ازاینرو عالمنمایان یهود با درآمدن به کسوت اسلام و جا زدن خود بهعنوان مسلمانانی مقدسمآب به نشر خرافات و ترهات خود در میان مسلمانان پرداختند و با حسن ظنّی که پارهای از خلفا و حکام جور به آنها داشتند، بازار دروغپردازیهایشان روزبهروز رونق گرفت و آنان از این فرصت مغتنم، نهایت بهره را بردند و داستانهای ساختگی خود را به نام تفسیر قرآن میان مسلمانان پراکنده ساختند. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
# بههیچروی جایز نیست که مفسر قرآن، در شرح مجملات و تبیین مبهمات قرآنی از روایات صحیحی که از رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) وارده شده، روی برتابد و به اقاویل اهل کتاب روی آورد و به منقولات آنان اعتماد کند؛ چراکه روایات اسرائیلی به دلیل ماهیتشان فکر و اندیشه آدمی را از اهداف اصلی نزول قرآن و تدبر در حکمتها و تعالیم حیاتبخش آن بازمیدارد. | # بههیچروی جایز نیست که مفسر قرآن، در شرح مجملات و تبیین مبهمات قرآنی از روایات صحیحی که از رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) وارده شده، روی برتابد و به اقاویل اهل کتاب روی آورد و به منقولات آنان اعتماد کند؛ چراکه روایات اسرائیلی به دلیل ماهیتشان فکر و اندیشه آدمی را از اهداف اصلی نزول قرآن و تدبر در حکمتها و تعالیم حیاتبخش آن بازمیدارد. | ||
# بر مفسر قرآن لازم است تا حکایتها و داستانهایی را که دیگران در تفسیر و توضیح آیات قرآنی مورد استناد قرار دادهاند، با سیاق آیات و روح حاکم بر قرآن کریم بسنجد و از غور کردن در جزئیات و تفاصیلی که دانستن آنها سودی به حال مخاطبان نداشته و ندانستن آنها نیز زیانی به حال کسی ندارد، پرهیز کند. | # بر مفسر قرآن لازم است تا حکایتها و داستانهایی را که دیگران در تفسیر و توضیح آیات قرآنی مورد استناد قرار دادهاند، با سیاق آیات و روح حاکم بر قرآن کریم بسنجد و از غور کردن در جزئیات و تفاصیلی که دانستن آنها سودی به حال مخاطبان نداشته و ندانستن آنها نیز زیانی به حال کسی ندارد، پرهیز کند. | ||
# چنانچه یک مفسر در تشریح و توضیح داستانهای قرآن یا سایر نکتهها و ابهامهای قرآنی خود را با اقوال و آرای گوناگونی مواجه میبیند، میتواند این وجوه مختلف را نقل کرده، از آن میان به قول صحیح اشاره دارد و بطلان سایر وجوه را آشکار سازد. بدیهی است که نقل تمام نظرها و اقوال بدون نقد و بررسی آنها و بدون گزینش قول صحیح، سبب میشود تا ذهن خواننده را هالهای از ابهام و تشویش احاطه کند و حتی موجبات لغزش فکری وی را فراهم آورد. | # چنانچه یک مفسر در تشریح و توضیح داستانهای قرآن یا سایر نکتهها و ابهامهای قرآنی خود را با اقوال و آرای گوناگونی مواجه میبیند، میتواند این وجوه مختلف را نقل کرده، از آن میان به قول صحیح اشاره دارد و بطلان سایر وجوه را آشکار سازد. بدیهی است که نقل تمام نظرها و اقوال بدون نقد و بررسی آنها و بدون گزینش قول صحیح، سبب میشود تا ذهن خواننده را هالهای از ابهام و تشویش احاطه کند و حتی موجبات لغزش فکری وی را فراهم آورد. روشهای مذکور - یعنی انتخاب وجه احسن از میان وجوه محتمل، نپرداختن به تفاصیل بیفایده و روی نکردن به اقوال اهل کتاب - خود ملهم از اسلوب قرآن کریم در چگونگی پردازش داستانهاست<ref>ر.ک: همان، ص521-522</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش