پرش به محتوا

رسائل الجاحظ: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'مدرك' به 'مدرک '
جز (جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند')
جز (جایگزینی متن - 'مدرك' به 'مدرک ')
خط ۴۷: خط ۴۷:
#:اين رساله هم مانند كتاب القيان، به مسأله حجاب و جايگاه زن مربوط مى‌شود، لذا نمى‌توان آن را از رسائل كلامى به حساب آورد.
#:اين رساله هم مانند كتاب القيان، به مسأله حجاب و جايگاه زن مربوط مى‌شود، لذا نمى‌توان آن را از رسائل كلامى به حساب آورد.
#مقدمة المسائل و الجوابات فى المعرفة
#مقدمة المسائل و الجوابات فى المعرفة
#:اين رساله يكى از رسائل كهن است كه در موضوع معرفت و علم نوشته شده و مورد استفادۀ متكلمين بعدى قرار گرفته است. در اين رساله جاحظ به سه نظريه در مورد علم و معرفت اشاره مى‌كند. يكى از آنها نظريۀ بشر بن معتمر معتزلى است كه قائل است، تمام معارف و علوم انسان، اكتسابى است، مگر آنچه را كه حواس دفعتا ادراك مى‌كند و يا در حال عجز و غفلت بر انسان عارض مى‌شود؛ اما آنچه را كه گوش مى‌شنود و چشم مى‌بيند و ديگر قوا و حواس در حال عادى احساس مى‌كنند، همۀ آنها از علوم اكتسابى است. نظريۀ دوم مربوط به استاد جاحظ؛ يعنى نظّام مى‌باشد كه او هم معتزلى است و قائل است، معارف و مدركات انسان هشت نوع هستند، هفت قسم آن ضرورى است و آنها مدركات حواس خمس و اخبار و قصد مخاطب مى‌باشد و يك قسم آن اكتسابى است كه عبارتست از معارفى كه از راه نظر و فكر اكتساب مى‌شود، همچون علم به خداوند و پيامبر و... نظريه سوم مربوط به معمر بن عباد السلمى است كه اقسام ادراكات را ده نوع دانسته مى‌داند. جاحظ بعد از تقرير اين سه نظريه همۀ آنها را فاسد دانسته و قول اين سه نفر را كه قائل به اكتسابى بودن معرفت الله هستند، مخدوش دانسته و اثبات كرده است كه علم به خداوند از علوم ضرورى مى‌باشد.
#:اين رساله يكى از رسائل كهن است كه در موضوع معرفت و علم نوشته شده و مورد استفادۀ متكلمين بعدى قرار گرفته است. در اين رساله جاحظ به سه نظريه در مورد علم و معرفت اشاره مى‌كند. يكى از آنها نظريۀ بشر بن معتمر معتزلى است كه قائل است، تمام معارف و علوم انسان، اكتسابى است، مگر آنچه را كه حواس دفعتا ادراك مى‌كند و يا در حال عجز و غفلت بر انسان عارض مى‌شود؛ اما آنچه را كه گوش مى‌شنود و چشم مى‌بيند و ديگر قوا و حواس در حال عادى احساس مى‌كنند، همۀ آنها از علوم اكتسابى است. نظريۀ دوم مربوط به استاد جاحظ؛ يعنى نظّام مى‌باشد كه او هم معتزلى است و قائل است، معارف و مدرک ات انسان هشت نوع هستند، هفت قسم آن ضرورى است و آنها مدرک ات حواس خمس و اخبار و قصد مخاطب مى‌باشد و يك قسم آن اكتسابى است كه عبارتست از معارفى كه از راه نظر و فكر اكتساب مى‌شود، همچون علم به خداوند و پيامبر و... نظريه سوم مربوط به معمر بن عباد السلمى است كه اقسام ادراكات را ده نوع دانسته مى‌داند. جاحظ بعد از تقرير اين سه نظريه همۀ آنها را فاسد دانسته و قول اين سه نفر را كه قائل به اكتسابى بودن معرفت الله هستند، مخدوش دانسته و اثبات كرده است كه علم به خداوند از علوم ضرورى مى‌باشد.
#:اين رساله و مطالب مورد بحث در آن توسط متكلمين بعد از جاحظ مورد بحث و بررسى و نقد قرار گرفته است، به عنوان نمونه قاضى عبدالجبار معتزلى در كتاب المغنى ذيل همين بحث، نظريه جاحظ را مورد انتقاد قرار مى‌دهد.
#:اين رساله و مطالب مورد بحث در آن توسط متكلمين بعد از جاحظ مورد بحث و بررسى و نقد قرار گرفته است، به عنوان نمونه قاضى عبدالجبار معتزلى در كتاب المغنى ذيل همين بحث، نظريه جاحظ را مورد انتقاد قرار مى‌دهد.
#:در اين رساله، علاوه بر بحث معرفت بحثى هم از حريّت و اختيار انسان صورت گرفته است، جاحظ نظريۀ متكلمين را كه قائل به مكلف بودن انسان هستند تنها در صورتى مى‌پذيرد كه بگوئيم انسان مستطيع است و در استطاعت هم قائل است. انسان بايد از حيث جسم و مزاج سالم و به موضوع و حقيقت افعال آگاه باشد، لذا كسى كه قوۀ شهوت او غالب بر قوۀ عاقله است، مستطيع نيست.
#:در اين رساله، علاوه بر بحث معرفت بحثى هم از حريّت و اختيار انسان صورت گرفته است، جاحظ نظريۀ متكلمين را كه قائل به مكلف بودن انسان هستند تنها در صورتى مى‌پذيرد كه بگوئيم انسان مستطيع است و در استطاعت هم قائل است. انسان بايد از حيث جسم و مزاج سالم و به موضوع و حقيقت افعال آگاه باشد، لذا كسى كه قوۀ شهوت او غالب بر قوۀ عاقله است، مستطيع نيست.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش