۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هس' به 'هس') |
جز (جایگزینی متن - 'مع' به 'مع') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
{{ب|''زهی روایح جودت ز راه استعداد ''|2=''امید شرکت احیا فکنده موتی را''<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/27243/44 ر.ک: همان]</ref>}}{{پایان شعر}} | {{ب|''زهی روایح جودت ز راه استعداد ''|2=''امید شرکت احیا فکنده موتی را''<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/27243/44 ر.ک: همان]</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
وی شاعری متفاضل و مداح است که خصیصه مشترک بیشتر شاعران | وی شاعری متفاضل و مداح است که خصیصه مشترک بیشتر شاعران همعصر اوست. با توجه به سلیقه حاکمان آن روزگار که علاقه داشتند شاعران آنها را مدح و ستایش کنند و به سبب بیتوجهی به فضل و دانش و وضعیت اقتصادی نابسامان، شاعران ناگزیر بودند با مداحی امرار معاش کنند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64389/46 ر.ک: محسنینیا، ناصر؛ حکیما، فاطمه، ص46]</ref>. | ||
انوری اذعان میکند به دلیل مدح «هرکس» شعر او باطل است. «انوری ناگاه درمییابد که تمام ذوق و اندیشهاش بهناچار حول سه موضوع مدح، عشق جسمانی و هزل چرخیده است؛ با تلخی و تندی تمام میگوید که مردمان! مرا پیامبر شعرهای باطل بدانید؛ چراکه سی سال تمام شعر بیهوده گفتم و بیهوده شعر گفتم و دریغا که کیمیای شعر فروختم و افلاس گرفتم«. | انوری اذعان میکند به دلیل مدح «هرکس» شعر او باطل است. «انوری ناگاه درمییابد که تمام ذوق و اندیشهاش بهناچار حول سه موضوع مدح، عشق جسمانی و هزل چرخیده است؛ با تلخی و تندی تمام میگوید که مردمان! مرا پیامبر شعرهای باطل بدانید؛ چراکه سی سال تمام شعر بیهوده گفتم و بیهوده شعر گفتم و دریغا که کیمیای شعر فروختم و افلاس گرفتم«. |
ویرایش