۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ىک' به 'ىک') |
جز (جایگزینی متن - 'هخ' به 'هخ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
محقق، در پیشگفتار درباره این اثر، براین باور است که متن تاریخ بوشهر از همان اولین تورق، متنی استثنایی برای تاریخ و فرهنگ بوشهر و فارس به نظر میرسد؛ اثری که پس از گذشت حدود صد سال هنوز بوی تازگی میدهد و چهره نویسنده را بهعنوان مؤلفی آگاه به تاریخ و روشهای تاریخنگاری میشناساند. وی علاوه بر آنکه | محقق، در پیشگفتار درباره این اثر، براین باور است که متن تاریخ بوشهر از همان اولین تورق، متنی استثنایی برای تاریخ و فرهنگ بوشهر و فارس به نظر میرسد؛ اثری که پس از گذشت حدود صد سال هنوز بوی تازگی میدهد و چهره نویسنده را بهعنوان مؤلفی آگاه به تاریخ و روشهای تاریخنگاری میشناساند. وی علاوه بر آنکه بهخوبی به ریشهیابی مسائل پرداخته و ارتباط وقایع ملی و بینالمللی را با حوادث منطقه روشن میکند، برای پیجویی برخی مسائل، چون مورخی امروزی، حتی به سراغ اسناد و تلگرافهای ردوبدلشده در حوادث میرود. وی از منابع غیر فارسی نیز بهخوبی بهره گرفته است. | ||
متن موجود متأسفانه ناتمام است و به نظر میرسد بخشهای موجود تدوین نهایی کتاب نباشد. ابتدای متن دارای مقدمه و فصلبندی منظم است، اما پس از چهار فصل، متن بهصورت ذکر وقایع و حوادث پیش میرود که دارای ترتیب نسبی تاریخی است.<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه نوزده</ref>. | متن موجود متأسفانه ناتمام است و به نظر میرسد بخشهای موجود تدوین نهایی کتاب نباشد. ابتدای متن دارای مقدمه و فصلبندی منظم است، اما پس از چهار فصل، متن بهصورت ذکر وقایع و حوادث پیش میرود که دارای ترتیب نسبی تاریخی است.<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه نوزده</ref>. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
فصل دوم کتاب در باب تاریخ بنا و تأسیس بوشهر و موقعیت جغرافیایی آن است. بوشهر که آن را ابوشهر نیز گویند، از بنادر نوآباد و بلاد مستحدثه در قرن یازدهم هجری میباشد. در تاریخ و جغرافی و اطلسهای قدیم، بههیچوجه از بوشهر ذکری و اسمی نیست و نیز گفتهاند که قدیمالایام در این شبهجزیره مثلثمانند سه آبادی بوده است و عده نفوس تمام سکنه این شبهجزیره، تقریبا به سی هزار نفر میرسیده است. مردمانش از بلاد مختلف ایران و عربستان و قلیلی از هندوستان بودهاند که در اینجا اختیار مسکن نمودهاند و حرفه اغلب آنها، ملاحی و نجاری و تجارت و قلیلی زراعت بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص17-18</ref>. | فصل دوم کتاب در باب تاریخ بنا و تأسیس بوشهر و موقعیت جغرافیایی آن است. بوشهر که آن را ابوشهر نیز گویند، از بنادر نوآباد و بلاد مستحدثه در قرن یازدهم هجری میباشد. در تاریخ و جغرافی و اطلسهای قدیم، بههیچوجه از بوشهر ذکری و اسمی نیست و نیز گفتهاند که قدیمالایام در این شبهجزیره مثلثمانند سه آبادی بوده است و عده نفوس تمام سکنه این شبهجزیره، تقریبا به سی هزار نفر میرسیده است. مردمانش از بلاد مختلف ایران و عربستان و قلیلی از هندوستان بودهاند که در اینجا اختیار مسکن نمودهاند و حرفه اغلب آنها، ملاحی و نجاری و تجارت و قلیلی زراعت بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص17-18</ref>. | ||
فصل سوم درباره جغرافیای طبیعی و مدنی بوشهر است، که بهاختصار به برخی از مطالب مهم آن شاره میشود: از قدیمالایام این شهر به چهار محله اصلی تقسیم میشده است: محله بهبهانیها که از جمیع محلات آبادتر و بزرگتر بوده است؛ محله شنبدی، محله دهدشتی، محله کوتی. عدد مساجد این شهر بیستویک مسجد بوده است. مساجد این شهر از حیث بنا و شکل، کمتر شباهتی به مساجد داخله ایران دارد و در هندسه آن رعایت گرما شده است. به تکایای شهر که در آن اقامه تعزیهداری و | فصل سوم درباره جغرافیای طبیعی و مدنی بوشهر است، که بهاختصار به برخی از مطالب مهم آن شاره میشود: از قدیمالایام این شهر به چهار محله اصلی تقسیم میشده است: محله بهبهانیها که از جمیع محلات آبادتر و بزرگتر بوده است؛ محله شنبدی، محله دهدشتی، محله کوتی. عدد مساجد این شهر بیستویک مسجد بوده است. مساجد این شهر از حیث بنا و شکل، کمتر شباهتی به مساجد داخله ایران دارد و در هندسه آن رعایت گرما شده است. به تکایای شهر که در آن اقامه تعزیهداری و روضهخوانی برای حضرت سیدالشهدا میشود، برحه میگویند که تعداد آنها به هفت تکیه میرسد. از بدو دادن امتیاز تأسیس بانک شاهنشاهی در ایران یک شعبه از آن هم در بوشهر تأسیس شده و در آن عمل صرافی و براتفروشی منحصر انجام میگرفته است. از بدو ایجاد این بانک تاکنون صدها ملیون و بالاخص جواهر و طلا از ثروت ایران کاسته شد. از ابتدای تأسیس دولت مشروطه در این شهر، بعضی ادارات قانونی از قبیل عدلیه، مالیه، نظمیه، بلدیه و غیره تشکیل شده، ولی تماما اسم بلارسم است و فایدهای برآن مترتب نیست<ref>ر.ک: همان، ص19-40</ref>. | ||
فصل چهارم و نهایی کتاب در بیان وقایع گذشته و حوادث جاریه است. نگارنده بهتریب و اختصار به حکومت خاندان زندیه بر مناطق جنوبی ایران و دستبهدست شدن این حکمرانی اشاره میکند؛ تا زمان سلطنت آقامحمد خان و اوایل جلوس فتحعلى شاه که مصادف شد با اتفاقاتی که زمینه حضور انگلیسیها را در ایران فراهم ساخت و برحسب اتفاقاتی که در منطقه افتاد، قراردادها و تعهداتی در طول زمان بین انگلیسیها و دولت ایران نوشته شد که نگارنده به ماجرا و مفاد آنها میپردازد. | فصل چهارم و نهایی کتاب در بیان وقایع گذشته و حوادث جاریه است. نگارنده بهتریب و اختصار به حکومت خاندان زندیه بر مناطق جنوبی ایران و دستبهدست شدن این حکمرانی اشاره میکند؛ تا زمان سلطنت آقامحمد خان و اوایل جلوس فتحعلى شاه که مصادف شد با اتفاقاتی که زمینه حضور انگلیسیها را در ایران فراهم ساخت و برحسب اتفاقاتی که در منطقه افتاد، قراردادها و تعهداتی در طول زمان بین انگلیسیها و دولت ایران نوشته شد که نگارنده به ماجرا و مفاد آنها میپردازد. |
ویرایش