پرش به محتوا

پایه‌های علمی و منطقی عقاید اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎و' به 'ه‌و')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
خط ۴۷: خط ۴۷:
عمده محتوای این بخش، در دو قسمت مهم مطرح شده است: قسمت اول، براهین اثبات وجود خداوند را به‌تفصیل مورد بررسی قرار داده و قسمت دوم، به ادله مثبته وحدانیت خداوند متعال اشاره کرده است.
عمده محتوای این بخش، در دو قسمت مهم مطرح شده است: قسمت اول، براهین اثبات وجود خداوند را به‌تفصیل مورد بررسی قرار داده و قسمت دوم، به ادله مثبته وحدانیت خداوند متعال اشاره کرده است.


در قسمت اول، هشت برهان بیان شده است. اولین آن‎ها برهان صدیقین است که در طی دو تقریر مطرح گردیده است. برهان دوم، امکان و وجوب است؛ با این تقریر که بالبداهه مى‎دانیم که موجودى در خارج وجود دارد؛ آن موجود یا واجب الوجود است که به‎حسب ذات، عدم او محال و ممتنع است و یا ممکن الوجود است که به‎حسب ذات، ممکن است موجود شود و ممکن است معدوم باشد که اگر به وجود آید نیاز به علت و به‌وجودآورنده دارد..<ref>ر.ک: همان، ص7-10</ref>.
در قسمت اول، هشت برهان بیان شده است. اولین آن‌ها برهان صدیقین است که در طی دو تقریر مطرح گردیده است. برهان دوم، امکان و وجوب است؛ با این تقریر که بالبداهه مى‎دانیم که موجودى در خارج وجود دارد؛ آن موجود یا واجب الوجود است که به‎حسب ذات، عدم او محال و ممتنع است و یا ممکن الوجود است که به‎حسب ذات، ممکن است موجود شود و ممکن است معدوم باشد که اگر به وجود آید نیاز به علت و به‌وجودآورنده دارد..<ref>ر.ک: همان، ص7-10</ref>.


برهان سوم، برهان حدوث است. این برهان، برهان متکلمین است و تقریر آن چنین است: عالم حادث است، پس در وجود خود نیاز به محدث و به‌وجودآورنده دارد که آن واجب الوجود است؛ زیرا اگر آن هم حادث باشد، مستلزم دور یا تسلسل است که هر دو باطل و محال است<ref>ر.ک: همان، ص10-12</ref>.
برهان سوم، برهان حدوث است. این برهان، برهان متکلمین است و تقریر آن چنین است: عالم حادث است، پس در وجود خود نیاز به محدث و به‌وجودآورنده دارد که آن واجب الوجود است؛ زیرا اگر آن هم حادث باشد، مستلزم دور یا تسلسل است که هر دو باطل و محال است<ref>ر.ک: همان، ص10-12</ref>.
خط ۵۷: خط ۵۷:
برهان حکمت، تنها اثبات وجود صانع نمى‎کند، بلکه علاوه بر اثبات وجود صانع، علم و تدبیر او را هم اثبات مى‎کند. از آثار حکمت الهی در جهان، ساختار بدن انسان، دستگاه گوارش، قلب، مغز، اعصاب و سایر تشکیلات بدن انسان و سایر مخلوقات الهی است<ref>ر.ک: همان، ص23-42</ref>.
برهان حکمت، تنها اثبات وجود صانع نمى‎کند، بلکه علاوه بر اثبات وجود صانع، علم و تدبیر او را هم اثبات مى‎کند. از آثار حکمت الهی در جهان، ساختار بدن انسان، دستگاه گوارش، قلب، مغز، اعصاب و سایر تشکیلات بدن انسان و سایر مخلوقات الهی است<ref>ر.ک: همان، ص23-42</ref>.


قسمت دوم این بخش، در باب اثبات وحدانیت حق تعالی است که در طی یازده برهان به آن پرداخته شده است. برهان اول، برهان فساد و نابودى عالم است که نگارنده با محور قرار دادن آیه شریفه '''لَوْ كٰانَ‎ فِيهِمٰا آلِهَةٌ‎ إِلاَّ اللّٰهُ‎ لَفَسَدَتٰا''' (انبیاء: ۲۲) (اگر در آسمان‎ها و زمین دو خدا وجود داشت، نابود مى‎شدند)، به تشریح این برهان پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص47-49</ref>.
قسمت دوم این بخش، در باب اثبات وحدانیت حق تعالی است که در طی یازده برهان به آن پرداخته شده است. برهان اول، برهان فساد و نابودى عالم است که نگارنده با محور قرار دادن آیه شریفه '''لَوْ كٰانَ‎ فِيهِمٰا آلِهَةٌ‎ إِلاَّ اللّٰهُ‎ لَفَسَدَتٰا''' (انبیاء: ۲۲) (اگر در آسمان‌ها و زمین دو خدا وجود داشت، نابود مى‎شدند)، به تشریح این برهان پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص47-49</ref>.


برهان دوم و سوم، برهان وحدت نظام و برهان هدایت و فیض تشریعی است که نویسنده با طرح آیاتی از قرآن در ارتباط با آنها به طرح و تفصیل این موضوع پرداخته است.
برهان دوم و سوم، برهان وحدت نظام و برهان هدایت و فیض تشریعی است که نویسنده با طرح آیاتی از قرآن در ارتباط با آنها به طرح و تفصیل این موضوع پرداخته است.
خط ۶۳: خط ۶۳:
از جمله براهین، برهان تعین است؛ بدین تقریر که: اگر دو واجب الوجود که در خارج غیر هم هستند و عین هم نیستند، فرض شود، هرکدام داراى عینیتى است که غیر عینیت دیگرى است و این موضوع از دو حال خارج نیست که هر دو محال و مخالف حکم عقل است..<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>.
از جمله براهین، برهان تعین است؛ بدین تقریر که: اگر دو واجب الوجود که در خارج غیر هم هستند و عین هم نیستند، فرض شود، هرکدام داراى عینیتى است که غیر عینیت دیگرى است و این موضوع از دو حال خارج نیست که هر دو محال و مخالف حکم عقل است..<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>.


از جمله براهین دیگر، برهان تمیز است؛ بدین تقریر که: اگر واجب الوجود بالذات متعدد باشد، باید هرکدام از دیگرى تمیز داشته باشد و تمیز دو واجب الوجود از یکدیگر محال است؛ زیرا اگر تمیز عین ذات آنها باشد، واجب الوجود بودن خارج از ذات آنهاست و بر ذات آنها عارض است، پس هیچ‎کدام از آن‎ها بذاته واجب الوجود نیست و اگر عین ذات آنها نباشد، ذات آنها متعدد نخواهد بود و اگر بالذات متعدد نباشند، ذات آنها واحد و یکتاست و تعین آن هم قهرا واحد یکتا خواهد بود و تعدد به آن راه ندارد<ref>ر.ک: همان، ص57-58</ref>.
از جمله براهین دیگر، برهان تمیز است؛ بدین تقریر که: اگر واجب الوجود بالذات متعدد باشد، باید هرکدام از دیگرى تمیز داشته باشد و تمیز دو واجب الوجود از یکدیگر محال است؛ زیرا اگر تمیز عین ذات آنها باشد، واجب الوجود بودن خارج از ذات آنهاست و بر ذات آنها عارض است، پس هیچ‎کدام از آن‌ها بذاته واجب الوجود نیست و اگر عین ذات آنها نباشد، ذات آنها متعدد نخواهد بود و اگر بالذات متعدد نباشند، ذات آنها واحد و یکتاست و تعین آن هم قهرا واحد یکتا خواهد بود و تعدد به آن راه ندارد<ref>ر.ک: همان، ص57-58</ref>.


در ادامه نگارنده براهین گوناگونی دال بر این مدعا مطرح می‌کند؛ براهینی چون: برهان اقتضاء، برهان ترکب، برهان بساطت و برهان فرجه.
در ادامه نگارنده براهین گوناگونی دال بر این مدعا مطرح می‌کند؛ براهینی چون: برهان اقتضاء، برهان ترکب، برهان بساطت و برهان فرجه.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش