۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هع' به 'هع') |
جز (جایگزینی متن - 'هو' به 'هو') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مؤلف در مقدمه، در مورد اهمیت وحی بیان میدارد که وحی، پایه و اساس نبوت و از امور ضروری ادیان است؛ و آن ارتباط ویژهای است بین خداوند و پیامبران. دراینارتباط ویژه خداوند بهصورت مستقیم یا | مؤلف در مقدمه، در مورد اهمیت وحی بیان میدارد که وحی، پایه و اساس نبوت و از امور ضروری ادیان است؛ و آن ارتباط ویژهای است بین خداوند و پیامبران. دراینارتباط ویژه خداوند بهصورت مستقیم یا بهوسیله فرشته وحی با پیامبر سخن میگوید<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11</ref>. | ||
وحی پدیدهای است برتر از افق فکر بشر که شناخت حقیقت آن برای ما امکان ندارد. تجربه درونی پیامبر در قالب الفاظ نمیگنجد و قابلانتقال نیست اما محتوای غنی وحی و پیام خداوند متعال قابلانتقال به دیگران است. پیامبر از حال وحی خبر میدهد نه اینکه پدیده وحی را بر دیگران عرضه کند؛ بنابراین بهصراحت اعلام میکنیم که توان شناخت حقیقت وحی نداریم و نمیتوانیم از این پدید فوق بشری تعریفی جامع و کامل ارائه دهیم<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11-12</ref>. | وحی پدیدهای است برتر از افق فکر بشر که شناخت حقیقت آن برای ما امکان ندارد. تجربه درونی پیامبر در قالب الفاظ نمیگنجد و قابلانتقال نیست اما محتوای غنی وحی و پیام خداوند متعال قابلانتقال به دیگران است. پیامبر از حال وحی خبر میدهد نه اینکه پدیده وحی را بر دیگران عرضه کند؛ بنابراین بهصراحت اعلام میکنیم که توان شناخت حقیقت وحی نداریم و نمیتوانیم از این پدید فوق بشری تعریفی جامع و کامل ارائه دهیم<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11-12</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
مؤلف در ادامه موارد گوناگون استعمال شده در معنای کلام را بیان میکند: کلام ملفوظ و دارای صوت، کلام نفسی که معانی و مفاهیم ملفوظات است، قدرت بر تکلم، انشاء حروف، اطلاق کلمه به غیر الفاظ. | مؤلف در ادامه موارد گوناگون استعمال شده در معنای کلام را بیان میکند: کلام ملفوظ و دارای صوت، کلام نفسی که معانی و مفاهیم ملفوظات است، قدرت بر تکلم، انشاء حروف، اطلاق کلمه به غیر الفاظ. | ||
نگارنده درباره حدوث یا قدم کلام میگوید پیروان ادیان آسمانی، برای خدا بهنوعی کلاً عقیده دارند و تکلیم و تکلم را از صفات خدا میدانند. عقیده دارند که خدای متعال با پیامبرانش تکلم کرده و | نگارنده درباره حدوث یا قدم کلام میگوید پیروان ادیان آسمانی، برای خدا بهنوعی کلاً عقیده دارند و تکلیم و تکلم را از صفات خدا میدانند. عقیده دارند که خدای متعال با پیامبرانش تکلم کرده و بهوسیله آنان پیامهایی را برای مردم فرستاده است. در این جهت تردید ندارند، آنچه مورد بحث قرار گرفته حدوث یا قدم کلام خداست. بحث حدوث یا قدم کلام، یکی از مباحثی قدیمی و پرسروصدای علم کلام است که در طول تاریخ اسلام همواره مورد بحث بوده است و این مسئله، اختصاص به مسلمین ندارد؛ بلکه قبل از آن در بین مسیحیان نیز بسیار مرود بحث بوده است. ایشان در ادامه نظرات فرق اسلامی را درباره قدیم یا حادث بودن کلام الهی نقل مینماید<ref>ر.ک: همان، ص47-48</ref>. | ||
امامیه و معتزله قائل به حدوث کلام خدا شدهاند و میگویند: کلام خدا مانند کلام انسان، عبارت است از حروف و اصواتی که بر معانی مخصوص دلالت دارد و در لوح محفوظ یا قلب جبرئیل یا در هوا یا جای دیگر به وجود میآید. با این تفاوت که انسان در ایجاد کلام نیاز به زبان و دهان و مخارج حروف دارد ولی خدای متعال چنین نیازی را ندارد<ref>همان، ص53</ref>. | امامیه و معتزله قائل به حدوث کلام خدا شدهاند و میگویند: کلام خدا مانند کلام انسان، عبارت است از حروف و اصواتی که بر معانی مخصوص دلالت دارد و در لوح محفوظ یا قلب جبرئیل یا در هوا یا جای دیگر به وجود میآید. با این تفاوت که انسان در ایجاد کلام نیاز به زبان و دهان و مخارج حروف دارد ولی خدای متعال چنین نیازی را ندارد<ref>همان، ص53</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
سپس به نظر برخی فلاسفه بزرگ اسلامی در مورد وحی اشاره شده است: | سپس به نظر برخی فلاسفه بزرگ اسلامی در مورد وحی اشاره شده است: | ||
# [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]]: هنگامیکه انسان نفس خود را از کدورت معاصی و لذتجویی و وسوسههای شیطان پاک سازد و برای مشاهده آیات بزرگ الهی بهسوی او هجرت کند نور ایمان در قلبش | # [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]]: هنگامیکه انسان نفس خود را از کدورت معاصی و لذتجویی و وسوسههای شیطان پاک سازد و برای مشاهده آیات بزرگ الهی بهسوی او هجرت کند نور ایمان در قلبش شعلهور گشته و بهواسطه نور شدید عقلی اسرار جهان را میفهمد. | ||
# [[سبزواری، هادی|حکیم سبزواری]]: به هنگام رؤیت، صورتی از شیء مرئی در حاسّه، تمثل پیدا میکند و نفس درواقع آن را مشاهده میکند. | # [[سبزواری، هادی|حکیم سبزواری]]: به هنگام رؤیت، صورتی از شیء مرئی در حاسّه، تمثل پیدا میکند و نفس درواقع آن را مشاهده میکند. | ||
# [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلی سینا]]: نفس انسان وقتی چیزی از ملکوت را مشاهده میکند از قوه وهم و خیال، مجرد شده و در همین حال عقل فعال معانی کلی را بدون تفصیل و تنظیم بر آن افاضه میکند. | # [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلی سینا]]: نفس انسان وقتی چیزی از ملکوت را مشاهده میکند از قوه وهم و خیال، مجرد شده و در همین حال عقل فعال معانی کلی را بدون تفصیل و تنظیم بر آن افاضه میکند. |
ویرایش