۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نه' به 'نه') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'یز' به 'یز') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
نویسنده در این کتاب سعی کرده است تا اصول و فروع مذهب اسماعیلیان را مطابق با نظام خلقت از افلاک و اجرام عالم طبیعت و عوالم عقول مجرد و نفوس و همچنین محاسبات دقیق در یک چهارچوب قرار دهد که قابل کم و زیاد شدن و خدشه نباشد؛ زیرا در آن زمان کسی نمیتوانست نظام خلقتی را که بر اساس هیئت بطلمیوسی و نظام مجردات عقل و نفس ارسطویی و یا مثل افلاطونی بود، منکر شود یا خدشهای در آن وارد کند؛ زیرا میدانیم که فلسفه مشاء بر اساس نظام ارسطویی است و حتی فلسفه افلاطونی در آن روزگار، یعنی قرن پنجم، غیر قابل رخنه و خدشه بود و فلاسفه عموما و بهراحتی مدعی بودند که این نظام فکری غیر قابل خدشه است؛ حتی فارابی، نظام «مدینه فاضله» خود را بر اساس نظام خلقت مخروطیشکل جهان هستی قرار میدهد که این سازندگی نظام مدینه فاضله بر اساس فلسفه نظامیافته طبقاتی ارسطویی یا مثل افلاطونی، کاری بسیار سهل و آسان است؛ لکن کار سازندگی نظام شریعت اسماعیلیان بر اساس نظام فلسفه ارسطویی و افکار فلسفی افلاطونیان کار بسیار دشواری است<ref>ر.ک: کرمانی، حمیدالدین؛ ساجدی، سید جعفر، ص105-106</ref>. | نویسنده در این کتاب سعی کرده است تا اصول و فروع مذهب اسماعیلیان را مطابق با نظام خلقت از افلاک و اجرام عالم طبیعت و عوالم عقول مجرد و نفوس و همچنین محاسبات دقیق در یک چهارچوب قرار دهد که قابل کم و زیاد شدن و خدشه نباشد؛ زیرا در آن زمان کسی نمیتوانست نظام خلقتی را که بر اساس هیئت بطلمیوسی و نظام مجردات عقل و نفس ارسطویی و یا مثل افلاطونی بود، منکر شود یا خدشهای در آن وارد کند؛ زیرا میدانیم که فلسفه مشاء بر اساس نظام ارسطویی است و حتی فلسفه افلاطونی در آن روزگار، یعنی قرن پنجم، غیر قابل رخنه و خدشه بود و فلاسفه عموما و بهراحتی مدعی بودند که این نظام فکری غیر قابل خدشه است؛ حتی فارابی، نظام «مدینه فاضله» خود را بر اساس نظام خلقت مخروطیشکل جهان هستی قرار میدهد که این سازندگی نظام مدینه فاضله بر اساس فلسفه نظامیافته طبقاتی ارسطویی یا مثل افلاطونی، کاری بسیار سهل و آسان است؛ لکن کار سازندگی نظام شریعت اسماعیلیان بر اساس نظام فلسفه ارسطویی و افکار فلسفی افلاطونیان کار بسیار دشواری است<ref>ر.ک: کرمانی، حمیدالدین؛ ساجدی، سید جعفر، ص105-106</ref>. | ||
[[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] در مقابل مقادیر زیادی از اصطلاحات واقع شده است. امام هفتم (و بالجمله عدد هفت)، یعنی محمد بن اسماعیل و طبق عقیده آنها مقام امام بسیار عالی است و ولایت مطلقه دارد؛ واضع شریعت است و هم حافظ آن. در نظام طبیعت و خلقت، مجردات و مادیات باید یک مرتبه هفتم را بیابند و آن را منطبق با آن بدانند و چون او را در رأس عدد هفت میدانند و شارع، باید در نظام شریعتها دستکاری کنند و ادوار شرایع را هفتهفت کنند، از آدم ابوالبشر تا پیامبر اسلام(ص) که قهرا حاجت آنها برآورده نمیشود. پس باید هفت دور بیابند که دور هفتم و در پایان آن، محمد بن اسماعیل کاملکننده و مکمل آن باشد. خوب مقام و جایگاه او در نظام شرایع باید با کدام یک از انبیا و اوصیا مطابق باشد؟ این هم یک مشکل است و ناگزیر میشوند که انبیا و اوصیای آنها را طبقهبندی و نامها و عناوین خاصی که نمودار جایگاه هرکدام است، جعل کنند یا از آیات و روایات الهام بگیرند و این است که اساس، وصی، متم و لواحق به وجود میآید که همه در محور نطقا، یعنی انبیای صاحب شریعت، دور | [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] در مقابل مقادیر زیادی از اصطلاحات واقع شده است. امام هفتم (و بالجمله عدد هفت)، یعنی محمد بن اسماعیل و طبق عقیده آنها مقام امام بسیار عالی است و ولایت مطلقه دارد؛ واضع شریعت است و هم حافظ آن. در نظام طبیعت و خلقت، مجردات و مادیات باید یک مرتبه هفتم را بیابند و آن را منطبق با آن بدانند و چون او را در رأس عدد هفت میدانند و شارع، باید در نظام شریعتها دستکاری کنند و ادوار شرایع را هفتهفت کنند، از آدم ابوالبشر تا پیامبر اسلام(ص) که قهرا حاجت آنها برآورده نمیشود. پس باید هفت دور بیابند که دور هفتم و در پایان آن، محمد بن اسماعیل کاملکننده و مکمل آن باشد. خوب مقام و جایگاه او در نظام شرایع باید با کدام یک از انبیا و اوصیا مطابق باشد؟ این هم یک مشکل است و ناگزیر میشوند که انبیا و اوصیای آنها را طبقهبندی و نامها و عناوین خاصی که نمودار جایگاه هرکدام است، جعل کنند یا از آیات و روایات الهام بگیرند و این است که اساس، وصی، متم و لواحق به وجود میآید که همه در محور نطقا، یعنی انبیای صاحب شریعت، دور میزنند، ولذا انبیایی که نام آنان در قرآن مجید آمده است، به نطقای صاحب شرع و نطقای غیر صاحب شرع و نطقای اولوالعزم و نطقای غیر اولوالعزم طبقهبندی میشوند. هریک از نطقا اساسی دارند و متم و لاحق و... همه اینها برای یافتن مقام و جایگاه امام اصلی خودشان است که در کجای نظام خلقت میتوان جای داد<ref>ر.ک: همان، ص106-107</ref>. | ||
از اینها که بگذریم، مسئله امامت است که از دیدگاه آنها ولایت مطلقه هم دارد و صاحت عزم و امر و نهی است و باید مقام و جایگاه آنها هم مشخص شود و امامان باید از نسل حسین بن علی(ع) باشند و آنها هم در ادوار اسبوع، اسبوع قرار گیرند و یک نظام گسترده شریعتی که از نظر آنها جزو اصول است، به وجود آید تا همه آنها، با نظام تأویلی و نظام خلقت و در جهت نظام مجرداتی و هم عالم طبیعت انطباق داده شود. مسئله دیگر، فروع این اصول است که نظام دعوت و تبلیغی باشد که آنهم باید در یک نظام معین غیر قابل خدشه باشد و بدین ترتیب روشن میشود که توجه نویسنده به فلسفه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و احیانا [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] چیست<ref>ر.ک: همان، ص107</ref>. | از اینها که بگذریم، مسئله امامت است که از دیدگاه آنها ولایت مطلقه هم دارد و صاحت عزم و امر و نهی است و باید مقام و جایگاه آنها هم مشخص شود و امامان باید از نسل حسین بن علی(ع) باشند و آنها هم در ادوار اسبوع، اسبوع قرار گیرند و یک نظام گسترده شریعتی که از نظر آنها جزو اصول است، به وجود آید تا همه آنها، با نظام تأویلی و نظام خلقت و در جهت نظام مجرداتی و هم عالم طبیعت انطباق داده شود. مسئله دیگر، فروع این اصول است که نظام دعوت و تبلیغی باشد که آنهم باید در یک نظام معین غیر قابل خدشه باشد و بدین ترتیب روشن میشود که توجه نویسنده به فلسفه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و احیانا [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] چیست<ref>ر.ک: همان، ص107</ref>. |
ویرایش