پرش به محتوا

سفرنامه منظوم حج: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ز' به 'ی‌ز'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ب' به 'ی‌ب')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ز' به 'ی‌ز')
خط ۳۷: خط ۳۷:
# سفرنامه حاضر، طبق معمول سفرنامه‌ها، یک اثر جغرافیایی است؛ زیرا نویسنده بخش مهمی از گزارش خود را به شرح و وصف توقفگاه‌های خود از شهر و روستا اختصاص داده و با نیم‎نگاهی به هریک، به شرح برخی از ویژگی‎های آن پرداخته است و در همین راستا در هر مرحله از سفر، نقشه‌ای فراهم شده و همراه آن چاپ شده است.
# سفرنامه حاضر، طبق معمول سفرنامه‌ها، یک اثر جغرافیایی است؛ زیرا نویسنده بخش مهمی از گزارش خود را به شرح و وصف توقفگاه‌های خود از شهر و روستا اختصاص داده و با نیم‎نگاهی به هریک، به شرح برخی از ویژگی‎های آن پرداخته است و در همین راستا در هر مرحله از سفر، نقشه‌ای فراهم شده و همراه آن چاپ شده است.
# این اثر یک متن ادبی منظوم است و در تاریخ ادبیات فارسی، آن‌هم با توجه به موضوع و محتوای آن، اثری بکر و بدیع و بسا منحصربه‎فرد است و اشعار سروده‌شده آن بسیار روان، آرام و بدون اغلاق و درشتی و زمختی است؛ آن‎گونه که عموم فارسی‌دانان به‎آسانی می‌توانند از پوسته الفاظ عبور کرده، محتوای آن را در آغوش گیرند. این روانی به‌هیچ‎وجه سطح اشعار را پایین نیاورده و وزانت و سنگینی آنها درهرحال حفظ شده است. تنها گاه به دلیل یاد از نام شهرها، مشکل سلاست دارد که با توجه به ضرورت یاد از نام شهرها چنین امری به‎راحتی قابل پذیرش است.
# این اثر یک متن ادبی منظوم است و در تاریخ ادبیات فارسی، آن‌هم با توجه به موضوع و محتوای آن، اثری بکر و بدیع و بسا منحصربه‎فرد است و اشعار سروده‌شده آن بسیار روان، آرام و بدون اغلاق و درشتی و زمختی است؛ آن‎گونه که عموم فارسی‌دانان به‎آسانی می‌توانند از پوسته الفاظ عبور کرده، محتوای آن را در آغوش گیرند. این روانی به‌هیچ‎وجه سطح اشعار را پایین نیاورده و وزانت و سنگینی آنها درهرحال حفظ شده است. تنها گاه به دلیل یاد از نام شهرها، مشکل سلاست دارد که با توجه به ضرورت یاد از نام شهرها چنین امری به‎راحتی قابل پذیرش است.
# یک نکته مهم، صداقت و و خلوصی است که در این اشعار موج می‎زند. حس و عشق پاک نویسنده به راهی که می‌رود و مقصدی که دارد، چنان جدی و از سر خلوص است که خواننده را به‌طور کامل به‎سوی خود جذب می‌کند؛ به دیگر سخن، هیچ‎گونه تصنعی در اشعار نبوده و نوعی روح عرفانی در آن دمیده شده و دل خواننده را به دل سراینده پیوند می‌دهد.
# یک نکته مهم، صداقت و و خلوصی است که در این اشعار موج می‌زند. حس و عشق پاک نویسنده به راهی که می‌رود و مقصدی که دارد، چنان جدی و از سر خلوص است که خواننده را به‌طور کامل به‎سوی خود جذب می‌کند؛ به دیگر سخن، هیچ‎گونه تصنعی در اشعار نبوده و نوعی روح عرفانی در آن دمیده شده و دل خواننده را به دل سراینده پیوند می‌دهد.
# سراینده، خود به‌طور کامل تحث تأثیر این سفر معنوی و روحانی بوده و احساس خود را در حد توان در اشعارش بازتاب داده است. او بارها یادآور می‌شود که در حال حرکت به‎سوی خانه حق است. بنابراین سفرش یک سفر عرفانی و معنوی است و می‌داند و آگاه است که باید در این سفر همه دشواری‎ها را تحمل کند. درست زمانی که به مدینه و سپس به مکه می‌رسد، گویی به تمام آرزو‎های خود دست یافته است. وی در لحظه‎لحظه حضورش در حرمین شریفین، آنی از بازگو کردن احساسات پاک خود خودداری نکرده و سفره دلش را در برابر درگاه خدا و رسول باز می‌کند. زمانی که در برابر کعبه قرار می‌گیرد، با تمام وجود به وصف آنچه بر وی گذشته پرداخته است، که این بخش یکی از زیباترین بخش‎های این مثنوی است. نکته دیگر وصف آثاری است که که به چشم خویش دیده است. وی در ابتدا به مدینه مشرف گشته و به‌جز وصف حرم نبوی، به وصف بقیع می‌نشیند و به‌طور دقیق آنچه را در آنجا دیده، بیان می‌کند. نگارنده محترم وقتی به شام می‌رسد، اشک از چشمانش سرازیر می‌شود؛ زیرا به یاد اسیران کربلا می‌افتد و اینکه آنان را از همین دروازه، وارد شام کردند. بااین‌همه، حس او در این سفر بیش از هر چیز یک حس عرفانی است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه ‎یک - ‎شش</ref>.
# سراینده، خود به‌طور کامل تحث تأثیر این سفر معنوی و روحانی بوده و احساس خود را در حد توان در اشعارش بازتاب داده است. او بارها یادآور می‌شود که در حال حرکت به‎سوی خانه حق است. بنابراین سفرش یک سفر عرفانی و معنوی است و می‌داند و آگاه است که باید در این سفر همه دشواری‎ها را تحمل کند. درست زمانی که به مدینه و سپس به مکه می‌رسد، گویی به تمام آرزو‎های خود دست یافته است. وی در لحظه‎لحظه حضورش در حرمین شریفین، آنی از بازگو کردن احساسات پاک خود خودداری نکرده و سفره دلش را در برابر درگاه خدا و رسول باز می‌کند. زمانی که در برابر کعبه قرار می‌گیرد، با تمام وجود به وصف آنچه بر وی گذشته پرداخته است، که این بخش یکی از زیباترین بخش‎های این مثنوی است. نکته دیگر وصف آثاری است که که به چشم خویش دیده است. وی در ابتدا به مدینه مشرف گشته و به‌جز وصف حرم نبوی، به وصف بقیع می‌نشیند و به‌طور دقیق آنچه را در آنجا دیده، بیان می‌کند. نگارنده محترم وقتی به شام می‌رسد، اشک از چشمانش سرازیر می‌شود؛ زیرا به یاد اسیران کربلا می‌افتد و اینکه آنان را از همین دروازه، وارد شام کردند. بااین‌همه، حس او در این سفر بیش از هر چیز یک حس عرفانی است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه ‎یک - ‎شش</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش