پرش به محتوا

دیوان مهستی گنجوی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ق' به 'ه‌ق'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎م' به 'ه‌م')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ق' به 'ه‌ق')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۷: خط ۳۷:
محقق دیوان حاضر در مورد جمع‎آوری این دیوان بیان می‌دارد که رباعیات این بانوی دانشمند و فاضله با ذوق، دارای سبک و طعم مخصوصی هستند که با آثار دیگران به‎سهولت مشتبه نمی‌شوند؛ اگرچه رباعیاتی به نام او در کتب تذکره و جنگ‎های کهن، ثبت است، نمی‌توان بی‌تحقیق اغلب آن‌ها را از [[مهستي گنجوي|مهستی]] دانست و به وی منسوب داشت، ولی تا جایی که سبک سخن یکدستی گفتار را مسلم می‌داشت، به جمع‎آوری آثار او کوشیده و آنچه را هم که منافی با اخلاق و عفت بوده از لحاظ تدوین کلیه آثار او بدون هیچ‎گونه تغییری ثبت و آثار وی را تااندازه‌ای که در اصالت آن‌ها اطمینان داشتم انتخاب و گردآوری نمودم<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص‎29-30</ref>.
محقق دیوان حاضر در مورد جمع‎آوری این دیوان بیان می‌دارد که رباعیات این بانوی دانشمند و فاضله با ذوق، دارای سبک و طعم مخصوصی هستند که با آثار دیگران به‎سهولت مشتبه نمی‌شوند؛ اگرچه رباعیاتی به نام او در کتب تذکره و جنگ‎های کهن، ثبت است، نمی‌توان بی‌تحقیق اغلب آن‌ها را از [[مهستي گنجوي|مهستی]] دانست و به وی منسوب داشت، ولی تا جایی که سبک سخن یکدستی گفتار را مسلم می‌داشت، به جمع‎آوری آثار او کوشیده و آنچه را هم که منافی با اخلاق و عفت بوده از لحاظ تدوین کلیه آثار او بدون هیچ‎گونه تغییری ثبت و آثار وی را تااندازه‌ای که در اصالت آن‌ها اطمینان داشتم انتخاب و گردآوری نمودم<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص‎29-30</ref>.


به عقیده [[فرامرزي، عبدالرحمن|عبدالرحمن فرامرزی]]، هیچ‎کس رباعی را مثل [[مهستي گنجوي|مهستی]] نساخته، حتی خیام. رباعیات مهستی به‎قدری روان و لطیف و بی‎حشو است که شبیه به یک زر خالصی می‎باشد که ابدا بار ندارد. به یک کلمه از کلمات [[مهستي گنجوي|مهستی]] نمی‌توان اعتراض کرد که بی‎جا استعمال گشته یا برخلاف فصاحت یا بلاغت انتخاب شده است.
به عقیده [[فرامرزي، عبدالرحمن|عبدالرحمن فرامرزی]]، هیچ‎کس رباعی را مثل [[مهستي گنجوي|مهستی]] نساخته، حتی خیام. رباعیات مهستی به‌قدری روان و لطیف و بی‎حشو است که شبیه به یک زر خالصی می‎باشد که ابدا بار ندارد. به یک کلمه از کلمات [[مهستي گنجوي|مهستی]] نمی‌توان اعتراض کرد که بی‎جا استعمال گشته یا برخلاف فصاحت یا بلاغت انتخاب شده است.
اشعارش به‎قدری روان و شیرین است که بااینکه در بسیاری از آن‌ها صنایع بدیعی به‌کار برده، ابدا این تکلف در آن معلوم نیست و از این بابت شباهت تامی به گفته‌های سعدی دارد<ref>ر.ک: مقدمه عبدالرحمن فرامرزی، ص‎8</ref>.
اشعارش به‌قدری روان و شیرین است که بااینکه در بسیاری از آن‌ها صنایع بدیعی به‌کار برده، ابدا این تکلف در آن معلوم نیست و از این بابت شباهت تامی به گفته‌های سعدی دارد<ref>ر.ک: مقدمه عبدالرحمن فرامرزی، ص‎8</ref>.


نکته‌ای که از مطالعه رباعیات مهستی شایان دقت است، رباعیاتی است که در وصف کسبه بازار ساخته و حکایاتی که به‌مناسبت همین رباعیات درباره معاشقه سراینده با اصناف مختلف پرداخته شده، که از آن جمله اشخاص رباعیات او را راجع به پسر قصاب موضوع داستانی قرار داده و حدس زده‌اند که مهستی عاشق قصاب‎پسری بوده، ولی پس از مطالعه باقی رباعیات او که در وصف باقی کسبه بازار ساخته است معلوم می‌شود که این معاشقه شاعرانه منحصر به پسر قصاب نبوده و سایرین نیز از آن نصیبی برده‌اند و این رباعیات را شاعره فقط محظ مناسباتی که میان کلمات کلاه‌دوز و پاره‌دوز و غیره بوده و زمینه تشبیه و ایهام در آن‌ها مهیا بوده است، می‌ساخته و در اغلب آنها با کلمات بازی شده و معانی تاریک دور از ذهنی پرورده شده است که البته عاشق شیفته به این نکات نمی‌پردازد و برای بیان احساسات سرکش این تصنیفات را به‌کار نمی‎برد و مناسبت پیدا کردن با یار را بهتر می‌داند از مناسبت پیدا کردن میان الفاظ و معانی<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص30</ref>.
نکته‌ای که از مطالعه رباعیات مهستی شایان دقت است، رباعیاتی است که در وصف کسبه بازار ساخته و حکایاتی که به‌مناسبت همین رباعیات درباره معاشقه سراینده با اصناف مختلف پرداخته شده، که از آن جمله اشخاص رباعیات او را راجع به پسر قصاب موضوع داستانی قرار داده و حدس زده‌اند که مهستی عاشق قصاب‎پسری بوده، ولی پس از مطالعه باقی رباعیات او که در وصف باقی کسبه بازار ساخته است معلوم می‌شود که این معاشقه شاعرانه منحصر به پسر قصاب نبوده و سایرین نیز از آن نصیبی برده‌اند و این رباعیات را شاعره فقط محظ مناسباتی که میان کلمات کلاه‌دوز و پاره‌دوز و غیره بوده و زمینه تشبیه و ایهام در آن‌ها مهیا بوده است، می‌ساخته و در اغلب آنها با کلمات بازی شده و معانی تاریک دور از ذهنی پرورده شده است که البته عاشق شیفته به این نکات نمی‌پردازد و برای بیان احساسات سرکش این تصنیفات را به‌کار نمی‎برد و مناسبت پیدا کردن با یار را بهتر می‌داند از مناسبت پیدا کردن میان الفاظ و معانی<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص30</ref>.
خط ۵۰: خط ۵۰:
تدوین و انتشار اشعار [[مهستي گنجوي|مهستی]] برای ادبیات ایران نعمتی است و سبکی را زنده می‌کند که هیچ‎یک از شعرای نامدار قدیم به تقلید آن دست نیافته‌اند و به آن پایه از ملاحت و حلاوت گفتار نتوانسته‌اند برسند. روی این منظور به تهیه این دیوان اقدام شد<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>.
تدوین و انتشار اشعار [[مهستي گنجوي|مهستی]] برای ادبیات ایران نعمتی است و سبکی را زنده می‌کند که هیچ‎یک از شعرای نامدار قدیم به تقلید آن دست نیافته‌اند و به آن پایه از ملاحت و حلاوت گفتار نتوانسته‌اند برسند. روی این منظور به تهیه این دیوان اقدام شد<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>.


پروفسور ژان ریپکا (استاد السنه شرقیه دانشگاه پراک)، درباره اشعار [[مهستي گنجوي|مهستی]] بیان می‌دارد که ورود دیوان اشعار [[مهستي گنجوي|مهستی]] به دنیای ادبیات فارسی، موجب آن شد که دری گران‎بها بر گنجینه ادب پارسی افزوده شود و شیفتگان شعر اصیل دری از این سرچشمه زلال سیراب و روح افسرده را سیراب نمایند. قدرت بیان و تسلط کامل مهستی در تلفیق الفاظ به‎قدری استادانه و شیواست که مانند نغمات دلکش موسیقی و صدای آبشار و نوای هزاردستان گوش جان آدمی را نوازشگر و خاطر پژمرده را نشاط‎آور است. همت والای شما ([[طاهري شهاب، محمد|شهاب طاهری]]) در جمع‎آوری این گلبرگ‎های پراکنده که دست تصاریف زمان هر برگ آن را به گوشه‌ای و هر شاخه آن را در بیغوله‌ای افکنده بود به‌صورت دسته‌گلی زیبا با بهترین وجهی آراسته و به دست مشتاقان حقیقی سپرده است تا مشام جان را از عطر جان‎فزای آن عبیرآگین و دیده دل را از تماشای آن مشعوف و مسرور سازد و مانند پروانه به گرد چنین گلی در سماع آیند.
پروفسور ژان ریپکا (استاد السنه شرقیه دانشگاه پراک)، درباره اشعار [[مهستي گنجوي|مهستی]] بیان می‌دارد که ورود دیوان اشعار [[مهستي گنجوي|مهستی]] به دنیای ادبیات فارسی، موجب آن شد که دری گران‎بها بر گنجینه ادب پارسی افزوده شود و شیفتگان شعر اصیل دری از این سرچشمه زلال سیراب و روح افسرده را سیراب نمایند. قدرت بیان و تسلط کامل مهستی در تلفیق الفاظ به‌قدری استادانه و شیواست که مانند نغمات دلکش موسیقی و صدای آبشار و نوای هزاردستان گوش جان آدمی را نوازشگر و خاطر پژمرده را نشاط‎آور است. همت والای شما ([[طاهري شهاب، محمد|شهاب طاهری]]) در جمع‎آوری این گلبرگ‎های پراکنده که دست تصاریف زمان هر برگ آن را به گوشه‌ای و هر شاخه آن را در بیغوله‌ای افکنده بود به‌صورت دسته‌گلی زیبا با بهترین وجهی آراسته و به دست مشتاقان حقیقی سپرده است تا مشام جان را از عطر جان‎فزای آن عبیرآگین و دیده دل را از تماشای آن مشعوف و مسرور سازد و مانند پروانه به گرد چنین گلی در سماع آیند.


در بین شعرای مغرب‎زمین تنها کسی که توانسته است از عهده تجسم مناظر طبیعت و روحیات جامعه برآید و به قول شما ایرانیان که می‌گویید: «جانا سخن از زبان ما می‌گویی» را به وجه احسن ادا نماید شخص «اندره شنیه» سراینده فرانسوی است، ولی با همه طراوتی که در بیان اوست در مقابل سخنان ازدل‎برخاسته [[مهستي گنجوي|مهستی]] مانند قیاس قطره با دریاست. من وقتی این رباعی مهستی را که می‌گوید:
در بین شعرای مغرب‎زمین تنها کسی که توانسته است از عهده تجسم مناظر طبیعت و روحیات جامعه برآید و به قول شما ایرانیان که می‌گویید: «جانا سخن از زبان ما می‌گویی» را به وجه احسن ادا نماید شخص «اندره شنیه» سراینده فرانسوی است، ولی با همه طراوتی که در بیان اوست در مقابل سخنان ازدل‎برخاسته [[مهستي گنجوي|مهستی]] مانند قیاس قطره با دریاست. من وقتی این رباعی مهستی را که می‌گوید:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش