پرش به محتوا

لفتة الكبد إلی نصیحة الولد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ها' به 'ه‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ت' به 'ه‌ت')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ها' به 'ه‌ها')
خط ۳۲: خط ۳۲:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
کتاب با مقدمه محقق آغاز شده است. وی در ابتدای مقدمه به آیات و روایات که اهمیت موضوع کتاب را می‌رساند استناد کرده است. استناد به آیه 6 سوره تحریم: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خود را با خانواده خویش از آتش دوزخ نگاه دارید چنان آتشی که مردم (دل‎سخت کافر) و سنگ (خارا) آتش‎افروز اوست». سپس به روایتی از [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] اشاره کرده است: «به خود و خانواده‌تان خیر بیاموزید». البته روایت تتمه‌ای دارد که «و ادبوهم» یعنی آن‎ها را ادب کنید که نیامده است. محقق تعلیم خیر به خود و خانواده را از اساس و پایه‎هایی دانسته که بنای اولین جامعه اسلامی بر آن بنا شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39752/1/4 ر.ک: مقدمه محقق، ص4]</ref>‎.
کتاب با مقدمه محقق آغاز شده است. وی در ابتدای مقدمه به آیات و روایات که اهمیت موضوع کتاب را می‌رساند استناد کرده است. استناد به آیه 6 سوره تحریم: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خود را با خانواده خویش از آتش دوزخ نگاه دارید چنان آتشی که مردم (دل‎سخت کافر) و سنگ (خارا) آتش‎افروز اوست». سپس به روایتی از [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] اشاره کرده است: «به خود و خانواده‌تان خیر بیاموزید». البته روایت تتمه‌ای دارد که «و ادبوهم» یعنی آن‎ها را ادب کنید که نیامده است. محقق تعلیم خیر به خود و خانواده را از اساس و پایه‌هایی دانسته که بنای اولین جامعه اسلامی بر آن بنا شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39752/1/4 ر.ک: مقدمه محقق، ص4]</ref>‎.


سپس به وصیت پیامبر(ص) به فاطمه(س) اشاره کرده است: «ای فاطمه! خود را [با ایمان و عمل صالح] از جهنم نجات بده دست من چیزی نیست که تو را نجات بدهم». پس‎ازآن وصیت آنحضرت به عبدالله بن عباس را متذکر شده و بهره عبدالله بن عباس از این وصیت را بسیار عظیم دانسته به‌گونه‌ای که او را تبدیل به عالم زمانه‎ و شارح قرآن و «ربانی هذه الامة» کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39752/1/4 ر.ک: همان، ص5-4]</ref>‎. در قرآن کریم واژه ربانی وجود دارد. کلمه‎ ربانی، منسوب به رب است که [[امام على(ع)|امام‎ علی(ع)]] می‎‎فرماید: «انا ربانی‎ هذه‎ الامه»؛ و در جای دیگری می‌فرمایند: «عالم ربانی و متعلم علی سبیل النجاة». راغب در مفردات درباره‎ این‎ واژه‎ می‌گوید: ربانی به کسی اطلاق می‌شود‎ که‎ نفسش‎ را‎ با عمل‎ پرورش بدهد و علم را به کمال برساند و درعین‎حال باعث توسعه علم و مسائل علمی بشود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/65921/69 ر.ک: شریعتی، سید صدرالدین، ص69]</ref>‎.
سپس به وصیت پیامبر(ص) به فاطمه(س) اشاره کرده است: «ای فاطمه! خود را [با ایمان و عمل صالح] از جهنم نجات بده دست من چیزی نیست که تو را نجات بدهم». پس‎ازآن وصیت آنحضرت به عبدالله بن عباس را متذکر شده و بهره عبدالله بن عباس از این وصیت را بسیار عظیم دانسته به‌گونه‌ای که او را تبدیل به عالم زمانه‎ و شارح قرآن و «ربانی هذه الامة» کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39752/1/4 ر.ک: همان، ص5-4]</ref>‎. در قرآن کریم واژه ربانی وجود دارد. کلمه‎ ربانی، منسوب به رب است که [[امام على(ع)|امام‎ علی(ع)]] می‎‎فرماید: «انا ربانی‎ هذه‎ الامه»؛ و در جای دیگری می‌فرمایند: «عالم ربانی و متعلم علی سبیل النجاة». راغب در مفردات درباره‎ این‎ واژه‎ می‌گوید: ربانی به کسی اطلاق می‌شود‎ که‎ نفسش‎ را‎ با عمل‎ پرورش بدهد و علم را به کمال برساند و درعین‎حال باعث توسعه علم و مسائل علمی بشود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/65921/69 ر.ک: شریعتی، سید صدرالدین، ص69]</ref>‎.
خط ۴۶: خط ۴۶:
او سپس با لفظ «بدان» باز بر ادای فرایض و اجتناب از محارم تأکید می‎‎کند و سزای تجاوز از حدود الهی را آتش جهنم می‌داند. پس‎ازآن با بدان سوم بر این نکته تأکید می‌کند که نهایت خواسته مجتهدین و تلاشگران، طلب فضائل است؛ لکن فضائل متفاوت است: گروهی از مردم فضائل را زهد در دنیا و گروهی از ایشان اشتغال به تعبد می‌دانند؛ اما در حقیقت فضیلت کامل جمع بین علم و عمل است که اگر حاصل شوند صاحبشان را تا رسیدن به شناخت خالق بالا می‎برند و او را به سمت محبت و خشیت و شوق به او حرکت می‌دهند و مقصد موردنظر همین است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39752/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>‎.
او سپس با لفظ «بدان» باز بر ادای فرایض و اجتناب از محارم تأکید می‎‎کند و سزای تجاوز از حدود الهی را آتش جهنم می‌داند. پس‎ازآن با بدان سوم بر این نکته تأکید می‌کند که نهایت خواسته مجتهدین و تلاشگران، طلب فضائل است؛ لکن فضائل متفاوت است: گروهی از مردم فضائل را زهد در دنیا و گروهی از ایشان اشتغال به تعبد می‌دانند؛ اما در حقیقت فضیلت کامل جمع بین علم و عمل است که اگر حاصل شوند صاحبشان را تا رسیدن به شناخت خالق بالا می‎برند و او را به سمت محبت و خشیت و شوق به او حرکت می‌دهند و مقصد موردنظر همین است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39752/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>‎.


اولین فصل کتاب به موضوع واجبات و فضائل اختصاص دارد. نویسنده اولین موضوعی که تفکر پیرامون آن را لازم دانسته معرفت خداوند با دلیل است. وی قرآن را بزرگ‎ترین دلیل بر صداقت رسول‌الله(ص) دانسته چراکه خلق از آوردن سوره‌ای مانند سوره‎های آن عاجز هستند. آنگاه‎که وجود خالق و صدق رسول(ص) برایش اثبات شد لازم است که هدایت خود را به شرع بسپارد؛ پس اگر این‎گونه عمل نکند دلالت بر خللی در اعتقاد اوست. پس‎ازآن باید وضو، نماز، زکات، حج و دیگر واجبات را بشناسد و عمل کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39752/1/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>‎.
اولین فصل کتاب به موضوع واجبات و فضائل اختصاص دارد. نویسنده اولین موضوعی که تفکر پیرامون آن را لازم دانسته معرفت خداوند با دلیل است. وی قرآن را بزرگ‎ترین دلیل بر صداقت رسول‌الله(ص) دانسته چراکه خلق از آوردن سوره‌ای مانند سوره‌های آن عاجز هستند. آنگاه‎که وجود خالق و صدق رسول(ص) برایش اثبات شد لازم است که هدایت خود را به شرع بسپارد؛ پس اگر این‎گونه عمل نکند دلالت بر خللی در اعتقاد اوست. پس‎ازآن باید وضو، نماز، زکات، حج و دیگر واجبات را بشناسد و عمل کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39752/1/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>‎.


ابن جوزی در فصل دوم کتاب با این عبارت که من برخی از سرگذشت خود را برای تو ذکر می‌کنم تا تلاش مرا در پرهیزکاری و علم‎آموزی مشاهده کنی. او البته این‎ها را تدبیر خداوند نسبت به خود می‌داند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39752/1/33 ر.ک: همان، ص33]</ref>‎. در بخشی از این فصل می‌نویسد: کودکان به دجله می‌رفتند و بر پل آن تفریح می‌کردند و من که کودک بودم جدا شده و از مردم کناره گرفته و به علم‎آموزی مشغول می‌شدم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39752/1/35 ر.ک: همان، ص35]</ref>‎.
ابن جوزی در فصل دوم کتاب با این عبارت که من برخی از سرگذشت خود را برای تو ذکر می‌کنم تا تلاش مرا در پرهیزکاری و علم‎آموزی مشاهده کنی. او البته این‎ها را تدبیر خداوند نسبت به خود می‌داند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39752/1/33 ر.ک: همان، ص33]</ref>‎. در بخشی از این فصل می‌نویسد: کودکان به دجله می‌رفتند و بر پل آن تفریح می‌کردند و من که کودک بودم جدا شده و از مردم کناره گرفته و به علم‎آموزی مشغول می‌شدم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39752/1/35 ر.ک: همان، ص35]</ref>‎.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش