پرش به محتوا

قاعده لاحرج: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ص' به 'ه‌ص'
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ص' به 'ه‌ص')
خط ۴۰: خط ۴۰:


===تاریخچه===
===تاریخچه===
در آثار قدمای فقهای امامیه، برای این قاعده اثری مستقل نگاشته نشده؛ بلکه به‎صورت پراکنده و ضمن برخی از فروعات فقهیه مطرح شده است. در دویست سال اخیر، برخی از بزرگان همچون مرحوم نراقی و [[آشتیانی، محمدحسن|میرزا حسن آشتیانی]] این قاعده را به‎صورت رساله‌ای مستقل ذکر نموده‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27623/1/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>.
در آثار قدمای فقهای امامیه، برای این قاعده اثری مستقل نگاشته نشده؛ بلکه به‌صورت پراکنده و ضمن برخی از فروعات فقهیه مطرح شده است. در دویست سال اخیر، برخی از بزرگان همچون مرحوم نراقی و [[آشتیانی، محمدحسن|میرزا حسن آشتیانی]] این قاعده را به‌صورت رساله‌ای مستقل ذکر نموده‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27623/1/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>.


===دیدگاه فقها نسبت به این قاعده===
===دیدگاه فقها نسبت به این قاعده===
دیدگاه فقهای امامیه در مورد این قاعده متفاوت است که برخی از آن‌ها چنین است:
دیدگاه فقهای امامیه در مورد این قاعده متفاوت است که برخی از آن‌ها چنین است:
# بزرگانی چون صاحب فصول معتقدند: «قاعده لاحرج»، جزء قواعد مسلمی است که عقل به‎صورت مستقل آن‌ها را درک و به آن حکم می‌کند و به‎ هیچ ‎عنوان تخصیص بردار نیست.
# بزرگانی چون صاحب فصول معتقدند: «قاعده لاحرج»، جزء قواعد مسلمی است که عقل به‌صورت مستقل آن‌ها را درک و به آن حکم می‌کند و به‎ هیچ ‎عنوان تخصیص بردار نیست.
# برخی دیگر از علما می‌گویند: مواردی که از این قاعده به‎وسیله تخصیص خارج می‌شود، بسیار فراوان است؛ به همین جهت، این قاعده دیگر قابلیت استدلال ندارد و فقط در مواردی که فقها به آن عمل کرده‌اند، قابل تمسک است.
# برخی دیگر از علما می‌گویند: مواردی که از این قاعده به‎وسیله تخصیص خارج می‌شود، بسیار فراوان است؛ به همین جهت، این قاعده دیگر قابلیت استدلال ندارد و فقط در مواردی که فقها به آن عمل کرده‌اند، قابل تمسک است.
# بزرگانی چون [[حر عاملی، محمد بن حسن|شیخ حر عاملی]] و [[مقدس اردبیلی، احمد بن محمد|مقدس اردبیلی]] معتقدند: ازآنجاکه کلمه «حرج» اجمال دارد، بنابراین قاعده‌ای به نام «قاعده لاحرج» نداریم. از سوی دیگر این قاعده مستلزم آن است که تمام تکالیف شارع از بین برود.
# بزرگانی چون [[حر عاملی، محمد بن حسن|شیخ حر عاملی]] و [[مقدس اردبیلی، احمد بن محمد|مقدس اردبیلی]] معتقدند: ازآنجاکه کلمه «حرج» اجمال دارد، بنابراین قاعده‌ای به نام «قاعده لاحرج» نداریم. از سوی دیگر این قاعده مستلزم آن است که تمام تکالیف شارع از بین برود.
خط ۵۵: خط ۵۵:
برای اعتبار و حجیت قاعده لاحرج به ادله اربعه به شرح ذیل استدلال شده است:
برای اعتبار و حجیت قاعده لاحرج به ادله اربعه به شرح ذیل استدلال شده است:
# قرآن: مهم‎ترین دلیل از ادله اربعه، قرآن کریم است که در مجموع به پنج آیه از قرآن برای این مدعا استدلال شده است. یکی از آن‌ها، آیه 78 از سوره حج است. خداوند در این آیه پس ‎از آنکه مؤمنان را ملزم می‌کند برای گشایش راه‌های رستگاری، به رکوع و سجود و پرستش پروردگارشان قیام کنند و فاعل خیر شوند، در آیه بعد می‌فرماید: '''وَ جٰاهِدُوا فِي اَللٰهِ حَق جِهٰادِهِ هُوَ اِجْتَبٰاكمْ وَ مٰا جَعَلَ عَلَيكمْ فِي الدينِ مِنْ حَرَجٍ''' (و در راه خدا چنان‎که شایسته جهاد است، جهاد کنید؛ او شما را برگزید و بر شما در دین هیچ مشقت و سختی قرار نداد)<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27623/1/32 ر.ک: همان، ص32]</ref>. به نظر نویسنده دلالت آیه شریفه بر مدعی، تمام است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27623/1/63 ر.ک: همان، ص63]</ref>.
# قرآن: مهم‎ترین دلیل از ادله اربعه، قرآن کریم است که در مجموع به پنج آیه از قرآن برای این مدعا استدلال شده است. یکی از آن‌ها، آیه 78 از سوره حج است. خداوند در این آیه پس ‎از آنکه مؤمنان را ملزم می‌کند برای گشایش راه‌های رستگاری، به رکوع و سجود و پرستش پروردگارشان قیام کنند و فاعل خیر شوند، در آیه بعد می‌فرماید: '''وَ جٰاهِدُوا فِي اَللٰهِ حَق جِهٰادِهِ هُوَ اِجْتَبٰاكمْ وَ مٰا جَعَلَ عَلَيكمْ فِي الدينِ مِنْ حَرَجٍ''' (و در راه خدا چنان‎که شایسته جهاد است، جهاد کنید؛ او شما را برگزید و بر شما در دین هیچ مشقت و سختی قرار نداد)<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27623/1/32 ر.ک: همان، ص32]</ref>. به نظر نویسنده دلالت آیه شریفه بر مدعی، تمام است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27623/1/63 ر.ک: همان، ص63]</ref>.
# روایات: نویسنده برخی از روایات را ضمن دلیل اول مورد بررسی قرار داده است؛ همچون اینکه شخصی از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] سؤال می‌کند که مُحرمی هنگام وضو، آب را به‎صورت کامل به چهره و دست‎های خود می‎رساند و این امر سبب می‌شود که یک یا دو مو از ریشش بیفتد، آیا اشکال دارد؟ امام در پاسخ او فرمودند: کار حرامی نکرده و کفاره نیز ندارد؛ چراکه در دین حرج جعل نشده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27623/1/42 ر.ک: همان، ص42-43]</ref>. مؤلف، دو روایت را نیز به‎صورت مستقل مورد بحث و بررسی قرار داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27623/1/85 ر.ک: همان، ص85-87]</ref>.
# روایات: نویسنده برخی از روایات را ضمن دلیل اول مورد بررسی قرار داده است؛ همچون اینکه شخصی از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] سؤال می‌کند که مُحرمی هنگام وضو، آب را به‌صورت کامل به چهره و دست‎های خود می‎رساند و این امر سبب می‌شود که یک یا دو مو از ریشش بیفتد، آیا اشکال دارد؟ امام در پاسخ او فرمودند: کار حرامی نکرده و کفاره نیز ندارد؛ چراکه در دین حرج جعل نشده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27623/1/42 ر.ک: همان، ص42-43]</ref>. مؤلف، دو روایت را نیز به‌صورت مستقل مورد بحث و بررسی قرار داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27623/1/85 ر.ک: همان، ص85-87]</ref>.
# اجماع: در این دلیل بیان شده که اجماع مسلمین بر نفی حکم حرجی در شریعت اسلام است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27623/1/95 ر.ک: همان، ص93-94]</ref>.
# اجماع: در این دلیل بیان شده که اجماع مسلمین بر نفی حکم حرجی در شریعت اسلام است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27623/1/95 ر.ک: همان، ص93-94]</ref>.
# عقل: چهار بیان و تقریر مختلف برای این دلیل ذکر شده است که یکی از آن‌ها بیان مرحوم [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|نراقی]] است. ایشان می‌گوید: دلیل عقلی بر قاعده لاحرج، این است که تحمیل اموری که در آن‌ها عسر و حرج و مشقت وجود دارد، قبیح است؛ لکن این قبح در بعضی از افراد حرج که خارج از وسع و طاقت باشند، وجود دارد؛ در این صورت، تکلیف به مالایطاق است که امکان انجامش نیست و عقلا قبیح است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27623/1/94 ر.ک: همان، ص94-95]</ref>.
# عقل: چهار بیان و تقریر مختلف برای این دلیل ذکر شده است که یکی از آن‌ها بیان مرحوم [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|نراقی]] است. ایشان می‌گوید: دلیل عقلی بر قاعده لاحرج، این است که تحمیل اموری که در آن‌ها عسر و حرج و مشقت وجود دارد، قبیح است؛ لکن این قبح در بعضی از افراد حرج که خارج از وسع و طاقت باشند، وجود دارد؛ در این صورت، تکلیف به مالایطاق است که امکان انجامش نیست و عقلا قبیح است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27623/1/94 ر.ک: همان، ص94-95]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش