پرش به محتوا

سلسله مباحث اخلاق نظری: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ط' به 'ه‌ط'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎آ' به 'ی‌آ')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ط' به 'ه‌ط')
خط ۵۴: خط ۵۴:
تعریف اخلاق الهی از دیگر سرفصل‎های مباحث است. از نظر لغت، خُلق، شکل درونی انسان است؛ لذا حضرت حق تبارک و تعالی می‌فرماید: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-17/pageNum-290/ قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ] ﴿الإسراء: 84﴾؛ یعنی هر انسانی بر اساس شاکله درونی خود عمل می‌کند. بنابراین اخلاق، صفات درونی است که در همه اعمال نقش زیربنایی و فرماندهی دارد. همان‎ گونه که خَلق، شکل برونی انسان است. بنابراین، غرائز، ملکات و صفات باطنی انسان، اخلاق و رفتاری که از آن ناشی می‌شود، رفتار اخلاقی نامیده می‌شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/70 ر.ک: همان، ج2، ص‎70]</ref>‎.
تعریف اخلاق الهی از دیگر سرفصل‎های مباحث است. از نظر لغت، خُلق، شکل درونی انسان است؛ لذا حضرت حق تبارک و تعالی می‌فرماید: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-17/pageNum-290/ قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ] ﴿الإسراء: 84﴾؛ یعنی هر انسانی بر اساس شاکله درونی خود عمل می‌کند. بنابراین اخلاق، صفات درونی است که در همه اعمال نقش زیربنایی و فرماندهی دارد. همان‎ گونه که خَلق، شکل برونی انسان است. بنابراین، غرائز، ملکات و صفات باطنی انسان، اخلاق و رفتاری که از آن ناشی می‌شود، رفتار اخلاقی نامیده می‌شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/70 ر.ک: همان، ج2، ص‎70]</ref>‎.


سپس در ادامه در تفسیر کلمه اخلاق چنین می‌گوید: علمای اخلاق، اخلاق را به دو قسمت فطری و طبیعی و اکتسابی و اختیاری تقسیم کرده‌اند. اخلاق فطری آن است که کسب در آن دخیل نیست؛ مانند فطرت خداجویی، کمال‎جویی، عرفان، معرفت، حس ماورایی، حس کنجکاوی، حس حق‎طلبی و... که اینها فصل ممیز انسان از سایر حیوانات است. اما اخلاق اکتسابی و اختیاری، آنهایی هستند که در مقام عمل و اکتساب به‌تدریج برای انسان حاصل می‌شوند؛ مانند: ایمان قوی، اخلاص لله، صدق و راستی، ثبات و استقامت و امثال آن. لذا به این‎گونه صفات، اخلاق عملی و اکتسابی می‌گویند. به‎طور کلی به این خلقیات، حکمت عملی - در مقابل حکمت نظری - ‎می‌گویند.  
سپس در ادامه در تفسیر کلمه اخلاق چنین می‌گوید: علمای اخلاق، اخلاق را به دو قسمت فطری و طبیعی و اکتسابی و اختیاری تقسیم کرده‌اند. اخلاق فطری آن است که کسب در آن دخیل نیست؛ مانند فطرت خداجویی، کمال‎جویی، عرفان، معرفت، حس ماورایی، حس کنجکاوی، حس حق‎طلبی و... که اینها فصل ممیز انسان از سایر حیوانات است. اما اخلاق اکتسابی و اختیاری، آنهایی هستند که در مقام عمل و اکتساب به‌تدریج برای انسان حاصل می‌شوند؛ مانند: ایمان قوی، اخلاص لله، صدق و راستی، ثبات و استقامت و امثال آن. لذا به این‎گونه صفات، اخلاق عملی و اکتسابی می‌گویند. به‌طور کلی به این خلقیات، حکمت عملی - در مقابل حکمت نظری - ‎می‌گویند.  


علمای علم اخلاق فرموده‌اند: اگر آنچه حضرت حق بدون اکتساب، بلکه از طریق فطرت و سرشت انسانی، به انسان داده است، درست به‌کار گرفته شود و مشغول کسب اخلاق اختیاری و اکتسابی شویم، می‌توانیم به تمام ارزش‎های والای انسانی برسیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/72 ر.ک: همان، ص‎73-72]</ref>‎.  
علمای علم اخلاق فرموده‌اند: اگر آنچه حضرت حق بدون اکتساب، بلکه از طریق فطرت و سرشت انسانی، به انسان داده است، درست به‌کار گرفته شود و مشغول کسب اخلاق اختیاری و اکتسابی شویم، می‌توانیم به تمام ارزش‎های والای انسانی برسیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/72 ر.ک: همان، ص‎73-72]</ref>‎.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش