۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هط' به 'هط') |
جز (جایگزینی متن - 'هک' به 'هک') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
دربارههاجر میگوید: نام هاجر با صراحت و کنایه در قرآن نیامده است، ولى لازم به ذکر نیست که در تمام این موارد، یعنى علت آمدن ابراهیم از فلسطین به حجاز و دعا براى فرزندانش و آنچه در سوره بقره و سوره ابراهیم از زبان ابراهیم و اسماعیل حکایت شده است، با زندگى هاجر بستگى دارد و در حقیقت داستان اوست که بدینگونه نقل مىشود و تردید نیست که مادر اسماعیل «هاجر» بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>. | دربارههاجر میگوید: نام هاجر با صراحت و کنایه در قرآن نیامده است، ولى لازم به ذکر نیست که در تمام این موارد، یعنى علت آمدن ابراهیم از فلسطین به حجاز و دعا براى فرزندانش و آنچه در سوره بقره و سوره ابراهیم از زبان ابراهیم و اسماعیل حکایت شده است، با زندگى هاجر بستگى دارد و در حقیقت داستان اوست که بدینگونه نقل مىشود و تردید نیست که مادر اسماعیل «هاجر» بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>. | ||
در مورد ساره مینویسد: وی دختر خاله حضرت ابراهیم خلیل بود. از نظر شرائطى که باید یک زن داشته باشد، نظیر نداشت. از اعتدال قامت و زیبایى | در مورد ساره مینویسد: وی دختر خاله حضرت ابراهیم خلیل بود. از نظر شرائطى که باید یک زن داشته باشد، نظیر نداشت. از اعتدال قامت و زیبایى خیرهکنندهاى برخوردار بود؛ به همین جهت نیز همسر او نظر به غیرت مردانگى در سفرهاى خود از بینالنهرین به سوریه و از آنجا به فلسطین و سرزمین کنعانیان و از آنجا به مصر، خاطرش از جانب او جمع نبود و همگى سعى خود را مبذول مىداشت تا چشم بیگانه به ساره نیفتد و دردسرى برایش به وجود نیاید. | ||
با همه احتیاطى که به عمل مىآورد، هنگامى که از فلسطین وارد مصر شد، مرزداران مصرى توانستند ساره را ببینند. زن و مرد را آوردند و به پادشاه مصر تحویل دادند؛ به این امید که در قبال آن کار جایزه خوبى از پادشاه خود بگیرند<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>. | با همه احتیاطى که به عمل مىآورد، هنگامى که از فلسطین وارد مصر شد، مرزداران مصرى توانستند ساره را ببینند. زن و مرد را آوردند و به پادشاه مصر تحویل دادند؛ به این امید که در قبال آن کار جایزه خوبى از پادشاه خود بگیرند<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>. |
ویرایش