۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') |
جز (جایگزینی متن - 'هد' به 'هد') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
او بعد از ذکر تعاریف متفاوت از علمایی چون [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]]، میر سید شریف، قاضی عضدالدین ایجی، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]]، [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|لاهیجی]]، [[مطهری، مرتضی|شهید مطهری]] و... و نقص هرکدام از این تعاریف، تعریف خود را از علم کلام عرضه میکند و میگوید: علم کلام، علمی است که اصول و عقاید دینی را تبیین نموده و با استفاده از روشهای مختلف استدلال به اثبات آنها و پاسخگویی به شبهات و اعتراضات مخالفان میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>. | او بعد از ذکر تعاریف متفاوت از علمایی چون [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]]، میر سید شریف، قاضی عضدالدین ایجی، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]]، [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|لاهیجی]]، [[مطهری، مرتضی|شهید مطهری]] و... و نقص هرکدام از این تعاریف، تعریف خود را از علم کلام عرضه میکند و میگوید: علم کلام، علمی است که اصول و عقاید دینی را تبیین نموده و با استفاده از روشهای مختلف استدلال به اثبات آنها و پاسخگویی به شبهات و اعتراضات مخالفان میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>. | ||
فصل چهارم، درباره اهداف علم کلام و منزلت متکلمان است. نویسنده چهار فایده برای علم کلام ذکر میکند، سپس میگوید: متکلمان راستین، پرچمداران دفاع از مرزهای اعتقادی اسلام بوده و | فصل چهارم، درباره اهداف علم کلام و منزلت متکلمان است. نویسنده چهار فایده برای علم کلام ذکر میکند، سپس میگوید: متکلمان راستین، پرچمداران دفاع از مرزهای اعتقادی اسلام بوده و عهدهدار رسالت تبلیغی و ارشادی پیامبران هستند و این منصب، بار سنگینی از مسئولیت را بر دوش آنان میگذارد که هرگاه با تعهد لازم به انجام آن همت گمارند، پاداشی عظیم را از جانب خداوند بزرگ دریافت خواهند نمود<ref>ر.ک: همان، ص52-53</ref>. | ||
او روایاتی را که در مذمت متکلمین آمده، ناظر به کلام جدلی میداند و میگوید: گروهی ناآزموده و فاقد صلاحیت کافی که خود را متکلم دانسته، به خود اجازه میدادند که در همه زمینهها به تفکر و مناظره بپردازند و این روش نادرستی بود که از آن در منابع روایی نهی شده است<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>. | او روایاتی را که در مذمت متکلمین آمده، ناظر به کلام جدلی میداند و میگوید: گروهی ناآزموده و فاقد صلاحیت کافی که خود را متکلم دانسته، به خود اجازه میدادند که در همه زمینهها به تفکر و مناظره بپردازند و این روش نادرستی بود که از آن در منابع روایی نهی شده است<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>. |
ویرایش