پرش به محتوا

مرزبان وحی و خرد: یادنامه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبایی قدس‌سره: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}  
}}  


'''مرزبان وحی و خرد: یادنامه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبایی قدس‌سره''' مجموعه مقالاتی است در یادمان فیلسوف فرزانه علامه طباطبایی (متوفی 1360ش) که عمری را در راه نشر و گسترش علوم آل‌محمد(ص) به سر آورد. این کتاب توسط مؤسسه بوستان کتاب، وابسته به انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم که در سال 1381، منتشر شده است.
'''مرزبان وحی و خرد: یادنامه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبایی قدس‌سره''' مجموعه مقالاتی است در یادمان فیلسوف فرزانه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] (متوفی 1360ش) که عمری را در راه نشر و گسترش علوم آل‌محمد(ص) به سر آورد. این کتاب توسط مؤسسه بوستان کتاب، وابسته به انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم که در سال 1381، منتشر شده است.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب با یادداشتی از ناشر و سال‌شمار زندگی علامه طباطبایی آغاز گردیده و مطالب بدون تبویب یا فصل‌بندی خاصی، دربردارنده مجموعاً 32 مقاله از مؤلفان مختلف درباره علامه طباطبایی است.
کتاب با یادداشتی از ناشر و سال‌شمار زندگی [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] آغاز گردیده و مطالب بدون تبویب یا فصل‌بندی خاصی، دربردارنده مجموعاً 32 مقاله از مؤلفان مختلف درباره [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] است.


این کتاب، جزو سلسله کتاب‌هایی است که دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، طی سال‌های گذشته، به مناسبت تجلیل از خدمات عالمان و دانشمندان اسلامی، تحت عنوان «یادنامه»، در تدارک تهیه و انتشار آن بوده است و در میان آن‌ها، می‌توان به یادنامه بزرگانی چون حاج شیخ عبدالکریم حائری، آیت‌الله بروجردی، شعرانی و محمدتقی فلسفی اشاره کرد. کتاب حاضر، به مناسبت یکصدمین سالگرد ولادت علامه طباطبایی روانه بازار نشر گردیده است و با دو پیام تسلیت آیت‌الله خامنه‌ای، به مناسبت رحلت آن علامه گران‌قدر آغاز شده و با اشعاری در رثای علامه، ادامه یافته و در نهایت، اشعار و دست‌نوشته‌هایی از خود ایشان به این مجموعه، زینت بخشیده است<ref>علوی، محسن، ص35</ref>.
این کتاب، جزو سلسله کتاب‌هایی است که دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، طی سال‌های گذشته، به مناسبت تجلیل از خدمات عالمان و دانشمندان اسلامی، تحت عنوان «یادنامه»، در تدارک تهیه و انتشار آن بوده است و در میان آن‌ها، می‌توان به یادنامه بزرگانی چون حاج [[حائری یزدی، عبدالکریم|شیخ عبدالکریم حائری]]، [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردی]]، [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانی]] و [[فلسفی، محمدتقی|محمدتقی فلسفی]] اشاره کرد. کتاب حاضر، به مناسبت یکصدمین سالگرد ولادت [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] روانه بازار نشر گردیده است و با دو پیام تسلیت [[خامنه‌ای، سید علی|آیت‌الله خامنه‌ای]]، به مناسبت رحلت آن علامه گران‌قدر آغاز شده و با اشعاری در رثای علامه، ادامه یافته و در نهایت، اشعار و دست‌نوشته‌هایی از خود ایشان به این مجموعه، زینت بخشیده است<ref>علوی، محسن، ص35</ref>.


این کتاب که حاوی مجموعه مقالاتی در ابعاد زندگی علامه طباطبایی است، به موضوعاتی از جمله «المیزان» و پرسش‌ها نو، گوشه‌ای از ویژگی‌های «تفسیر المیزان»، اندیشه‌های قرآن‌شناختی علامه طباطبایی، تأملاتی در آفاق علمی علامه طباطبایی، عصمت در تفکر اسلامی، فلسفه فقه از دیدگاه علامه طباطبایی، رهیافتی بر روش‌شناسی علامه طباطبایی در احیای دین و... پرداخته است<ref>همان</ref>.
این کتاب که حاوی مجموعه مقالاتی در ابعاد زندگی [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] است، به موضوعاتی از جمله «[[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]]» و پرسش‌ها نو، گوشه‌ای از ویژگی‌های «[[الميزان في تفسير القرآن|تفسیر المیزان]]»، اندیشه‌های قرآن‌شناختی [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]]، تأملاتی در آفاق علمی [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]]، عصمت در تفکر اسلامی، فلسفه فقه از دیدگاه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]]، رهیافتی بر روش‌شناسی [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] در احیای دین و... پرداخته است<ref>همان</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۴۵: خط ۴۵:
درخواست دستورالعمل و برنامه برای خودسازی و خویشتن‌نگری در اسلام، سابقه‌ای دیرینه دارد و روایات فراوانی حاکی از آن است که جویندگان کمال و سعادت، از پیامبر(ص) و ائمه(ع)، تقاضای برنامه برای خودسازی کرده و آن بزرگواران، مناسب حال درخواست کننده، برنامه‌ای به وی داده‌اند. ازاین‌رو در مقاله نخست که توسط حسین واثقی نوشته شده است، به سه درخواست خودسازی به همراه دستورالعمل علامه، اشاره شده است<ref>متن کتاب، ص47</ref>.
درخواست دستورالعمل و برنامه برای خودسازی و خویشتن‌نگری در اسلام، سابقه‌ای دیرینه دارد و روایات فراوانی حاکی از آن است که جویندگان کمال و سعادت، از پیامبر(ص) و ائمه(ع)، تقاضای برنامه برای خودسازی کرده و آن بزرگواران، مناسب حال درخواست کننده، برنامه‌ای به وی داده‌اند. ازاین‌رو در مقاله نخست که توسط حسین واثقی نوشته شده است، به سه درخواست خودسازی به همراه دستورالعمل علامه، اشاره شده است<ref>متن کتاب، ص47</ref>.


مقاله دوم، نوشتاری است از محمدتقی مصباح یزدی تحت عنوان «مربی بزرگ علم و عرفان» در بیان شخصیت علامه و اشاره به برخی از آثار ایشان، از جمله «بدایة الحکمة»، «نهایة الحکمة» و «سنن النبی»<ref>همان، ص63- 66</ref>.
مقاله دوم، نوشتاری است از [[مصباح یزدی، محمدتقی|محمدتقی مصباح یزدی]] تحت عنوان «مربی بزرگ علم و عرفان» در بیان شخصیت علامه و اشاره به برخی از آثار ایشان، از جمله «[[بداية الحكمة|بدایة الحکمة]]»، «[[نهاية الحكمة (ط. جامعه مدرسین)|نهایة الحکمة]]» و «[[سنن النبي صلی‌الله‌علیه‌و‌آله (ترجمه فقهی)|سنن النبی]]»<ref>همان، ص63- 66</ref>.


مقاله سوم که زندگی‌نامه علامه می‌باشد، توسط فرزند بزرگ ایشان، سید عبدالباقی طباطبایی نوشته شده<ref>همان، ص67</ref> و مقاله چهارم نیز، تحت عنوان «اقیانوس حکمت»، نوشته سید محمدرضا غیاثی کرمانی، دربردارنده زندگی‌نامه علامه است<ref>همان، ص79</ref>.
مقاله سوم که زندگی‌نامه علامه می‌باشد، توسط فرزند بزرگ ایشان، سید عبدالباقی طباطبایی نوشته شده<ref>همان، ص67</ref> و مقاله چهارم نیز، تحت عنوان «اقیانوس حکمت»، نوشته سید محمدرضا غیاثی کرمانی، دربردارنده زندگی‌نامه علامه است<ref>همان، ص79</ref>.


در مقاله پنجم که توسط محمدرضا حکیمی نوشته شده، به آزادگی علمی علامه اشاره شده است. نویسنده معتقد است با اظهارنظرهایی چند که در آثار علامه طباطبایی می‌بینیم، به این نتیجه می‌رسیم که این دانشمند صاحب‌نظر و فیلسوف و مفسر گران‌قدر، از حریت علمی و آزادگی در اظهارنظر و اجتهاد در مباحث فلسفی و علوم عقلی برخوردار بوده است. این‌گونه نظرها را دانشمندان بزرگ در خلال آثار و نوشته‌های خویش ابراز می‌دارند که باید آن‌ها را سرسری نگرفت، بلکه مورد ژرف‌بینی قرار داد و از اهمیت آن‌ها غفلت نکرد. به اعتقاد وی، از تأمل در این نظرها به‌خوبی روشن می‌شود که علامه با همه تبحری که در فلسفه اسلامی داشتند و خدمتی که به فلسفه کردند، هیچ‌گاه یک مقلد و ناقل فلسفی نبودند<ref>همان، ص101</ref>.
در مقاله پنجم که توسط [[حکیمی، محمدرضا|محمدرضا حکیمی]] نوشته شده، به آزادگی علمی علامه اشاره شده است. نویسنده معتقد است با اظهارنظرهایی چند که در آثار [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] می‌بینیم، به این نتیجه می‌رسیم که این دانشمند صاحب‌نظر و فیلسوف و مفسر گران‌قدر، از حریت علمی و آزادگی در اظهارنظر و اجتهاد در مباحث فلسفی و علوم عقلی برخوردار بوده است. این‌گونه نظرها را دانشمندان بزرگ در خلال آثار و نوشته‌های خویش ابراز می‌دارند که باید آن‌ها را سرسری نگرفت، بلکه مورد ژرف‌بینی قرار داد و از اهمیت آن‌ها غفلت نکرد. به اعتقاد وی، از تأمل در این نظرها به‌خوبی روشن می‌شود که علامه با همه تبحری که در فلسفه اسلامی داشتند و خدمتی که به فلسفه کردند، هیچ‌گاه یک مقلد و ناقل فلسفی نبودند<ref>همان، ص101</ref>.


«مهر تابان» یکی از آثار بسیار سودمند در سرگذشت و آرا و افکار علامه طباطبایی است. در مقاله ششم، چکیده‌ای از این کتاب، با اندکی تقدیم و تأخر و تصرف لفظی غیر مغیر معنا، برای کسانی که فرصت یا حوصله مطالعه تمام کتاب را ندارند، ارائه شده است<ref>همان، ص117</ref>.
«[[مهر تابان: یادنامه و مصاحبات تلمیذ و علامه عالم ربانی علامه سید محمدحسین طباطبائی تبریزی (طبع جدید)|مهر تابان]]» یکی از آثار بسیار سودمند در سرگذشت و آرا و افکار [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] است. در مقاله ششم، چکیده‌ای از این کتاب، با اندکی تقدیم و تأخر و تصرف لفظی غیر مغیر معنا، برای کسانی که فرصت یا حوصله مطالعه تمام کتاب را ندارند، ارائه شده است<ref>همان، ص117</ref>.


علامه طباطبایی از تبار و دودمان سادات عبدالوهابی طباطبایی آذربایجان بوده و نسب پاکشان با سی‌ویک واسطه، به امام حسن مجتبی(ع) می‌رسید. مقاله هفتم، وصیت‌نامه امیر عبدالوهاب طباطبایی، جد سیزدهم علامه طباطبایی است که به کوشش علی صدرایی خویی، ارائه شده است<ref>همان، ص133</ref>.
[[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] از تبار و دودمان سادات عبدالوهابی طباطبایی آذربایجان بوده و نسب پاکشان با سی‌ویک واسطه، به امام حسن مجتبی(ع) می‌رسید. مقاله هفتم، وصیت‌نامه امیر عبدالوهاب طباطبایی، جد سیزدهم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] است که به کوشش علی صدرایی خویی، ارائه شده است<ref>همان، ص133</ref>.


مقاله هشتم، نوشته احمد واعظی، به «المیزان و پرسش‌های نو» ی پیرامون آن، اختصاص یافته است. به اعتقاد نویسنده، از ویژگی‌های این اثر شریف، سه امر بیشتر جلب‌توجه می‌کند که نخست، اسلوب تفسیری آن است. «المیزان» با روش تفسیر قرآن به قرآن، بر آن است که آیات قرآنی را در ارتباط با هم بنگرد و ابهامات فهم هر آیه را به مدد وضوح آیات دیگر، برطرف سازد. خصوصیت دوم، اشتمال بر مباحث مستقل روایی است. علامه به ذکر روایات مربوط به هر آیه اکتفا نکرده، بلکه روایت را با درایت در می‌آمیزد و میزان ارتباط مضمون آن‌ها را با ظاهر آیات بررسی کرده و صحیح و سقیم آن را از هم باز می‌شناسد. افزون بر این‌که در موارد فراوانی با بیانی لطیف و دقیق، میان مضامین به‌ظاهر مختلف آن‌ها، الفت و وفاق ایجاد می‌کند. ویژگی سوم آن است که «المیزان» فقط به بر کشیدن نقاب از چهره معانی آیات اکتفا نکرده، در کنار اهتمام برای برطرف نمودن ابهامات و معضلات تفسیری و ایضاح معانی آیات قرآنی، به پاسخگویی مسائل اعتقادی، فقهی، فلسفی و اجتماعی، همت گماشته است<ref>همان، ص141</ref>.
مقاله هشتم، نوشته احمد واعظی، به «المیزان و پرسش‌های نو» ی پیرامون آن، اختصاص یافته است. به اعتقاد نویسنده، از ویژگی‌های این اثر شریف، سه امر بیشتر جلب‌توجه می‌کند که نخست، اسلوب تفسیری آن است. «المیزان» با روش تفسیر قرآن به قرآن، بر آن است که آیات قرآنی را در ارتباط با هم بنگرد و ابهامات فهم هر آیه را به مدد وضوح آیات دیگر، برطرف سازد. خصوصیت دوم، اشتمال بر مباحث مستقل روایی است. علامه به ذکر روایات مربوط به هر آیه اکتفا نکرده، بلکه روایت را با درایت در می‌آمیزد و میزان ارتباط مضمون آن‌ها را با ظاهر آیات بررسی کرده و صحیح و سقیم آن را از هم باز می‌شناسد. افزون بر این‌که در موارد فراوانی با بیانی لطیف و دقیق، میان مضامین به‌ظاهر مختلف آن‌ها، الفت و وفاق ایجاد می‌کند. ویژگی سوم آن است که «المیزان» فقط به بر کشیدن نقاب از چهره معانی آیات اکتفا نکرده، در کنار اهتمام برای برطرف نمودن ابهامات و معضلات تفسیری و ایضاح معانی آیات قرآنی، به پاسخگویی مسائل اعتقادی، فقهی، فلسفی و اجتماعی، همت گماشته است<ref>همان، ص141</ref>.


در مقاله نهم که توسط محمدهادی معرفت نوشته شده است، به گوشه‌هایی از ویژگی‌های تفسیر «المیزان» اشاره شده است که از جمله آن‌ها عبارتند از:
در مقاله نهم که توسط [[معرفت، محمد هادی|محمدهادی معرفت]] نوشته شده است، به گوشه‌هایی از ویژگی‌های تفسیر «[[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]]» اشاره شده است که از جمله آن‌ها عبارتند از:
# جمع میان دو شیوه تفسیری ترتیبی و موضوعی؛
# جمع میان دو شیوه تفسیری ترتیبی و موضوعی؛
# مطرح نمودن مسئله وحدت موضوعی هر سوره؛
# مطرح نمودن مسئله وحدت موضوعی هر سوره؛
خط ۶۴: خط ۶۴:
# نحوه و چگونگی رسیدن به حقایق تفسیری و دقایق تأویلی قرآن کریم<ref>همان، ص157- 168</ref>.
# نحوه و چگونگی رسیدن به حقایق تفسیری و دقایق تأویلی قرآن کریم<ref>همان، ص157- 168</ref>.


در مقاله دهم، تحت عنوان «گنجینه المیزان و گوهرهای جاودان»، نوشته جواد محدثی، نگاهی شده است به مباحث مبسوط و ژرف در مجلدات تفسیر «المیزان». هدف از نگارش این مقاله، تبیین و تبویب محتوای کتاب است. در آغاز، نگاهی به شیوه تفسیری علامه در این کتاب و قلم سلیس و پخته‌ای که مؤلف در نگارش کتاب به کار برده، شده است<ref>همان، ص169- 170</ref>.
در مقاله دهم، تحت عنوان «گنجینه المیزان و گوهرهای جاودان»، نوشته [[محدثی، جواد|جواد محدثی]]، نگاهی شده است به مباحث مبسوط و ژرف در مجلدات تفسیر «المیزان». هدف از نگارش این مقاله، تبیین و تبویب محتوای کتاب است. در آغاز، نگاهی به شیوه تفسیری علامه در این کتاب و قلم سلیس و پخته‌ای که مؤلف در نگارش کتاب به کار برده، شده است<ref>همان، ص169- 170</ref>.


در مقاله یازدهم، نوشته هاشم زاده هریسی، اندیشه‌های قرآن‌شناختی علامه طباطبایی، موردبحث و بررسی قرار گرفته است. به اعتقاد نویسنده، اندیشه‌های قرآنی علامه را می‌توان به دو بخش کلی تقسیم کرد: قسمتی از آن‌ها الهامات و شناخت‌ها و حقایقی است که او از قرآن و آیات گرفته و برداشت نموده است؛ یعنی چگونه قرآن را فهمیده و چگونه تفسیر کرده و چه تحولی در تفسیر قرآن به وجود آورده و چه اسراری از آن کشف کرده و چه حقایق و مسائل جدیدی از آن درک و ارائه کرده است. قسمت دوم، اندیشه‌ها و شناخت‌هایی در مورد خود قرآن است؛ یعنی قرآن را چگونه می‌شناسد و به ما معرفی می‌کند. قسمت اول، مسائل مهمی است که در تفسیر «المیزان» آورده شده و لذا در این مقاله، به بخش دوم پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص185</ref>.
در مقاله یازدهم، نوشته [[هاشم‌زاده هریسی، هاشم|هاشم زاده هریسی]]، اندیشه‌های قرآن‌شناختی [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]]، موردبحث و بررسی قرار گرفته است. به اعتقاد نویسنده، اندیشه‌های قرآنی علامه را می‌توان به دو بخش کلی تقسیم کرد: قسمتی از آن‌ها الهامات و شناخت‌ها و حقایقی است که او از قرآن و آیات گرفته و برداشت نموده است؛ یعنی چگونه قرآن را فهمیده و چگونه تفسیر کرده و چه تحولی در تفسیر قرآن به وجود آورده و چه اسراری از آن کشف کرده و چه حقایق و مسائل جدیدی از آن درک و ارائه کرده است. قسمت دوم، اندیشه‌ها و شناخت‌هایی در مورد خود قرآن است؛ یعنی قرآن را چگونه می‌شناسد و به ما معرفی می‌کند. قسمت اول، مسائل مهمی است که در تفسیر «[[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]]» آورده شده و لذا در این مقاله، به بخش دوم پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص185</ref>.


از جمله موضوعاتی که به‌تفصیل یا اجمال در موارد چندی از تفسیر «المیزان» آمده است، مبارزه اسلام با اختلاف طبقات و فاصله مفرط بین دو قشر غنی و فقیر و مفاسد بی‌شمار ناشی از آن می‌باشد. در مقاله دوازدهم، ارزیابی و جمع‌بندی کوتاهی درباره این مطلب با توجه به نظریات علامه انجام گرفته و آنگاه به ذکر اصولی در دستیابی به این مهم پرداخته شده است<ref>همان، ص201</ref>.
از جمله موضوعاتی که به‌تفصیل یا اجمال در موارد چندی از تفسیر «[[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]]» آمده است، مبارزه اسلام با اختلاف طبقات و فاصله مفرط بین دو قشر غنی و فقیر و مفاسد بی‌شمار ناشی از آن می‌باشد. در مقاله دوازدهم، ارزیابی و جمع‌بندی کوتاهی درباره این مطلب با توجه به نظریات علامه انجام گرفته و آنگاه به ذکر اصولی در دستیابی به این مهم پرداخته شده است<ref>همان، ص201</ref>.


مقاله سیزدهم نوشته مسعود امید، تأملی است در آفاق علمی علامه طباطبایی<ref>همان، ص219</ref> و در مقاله چهاردهم، «بدا» از دیدگاه علامه، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است<ref>همان، ص269</ref>.
مقاله سیزدهم نوشته مسعود امید، تأملی است در آفاق علمی [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]]<ref>همان، ص219</ref> و در مقاله چهاردهم، «بدا» از دیدگاه علامه، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است<ref>همان، ص269</ref>.


مباهله پیامبر(ص) با نصارای نجران که از درخشنده‌ترین فرازهای تاریخ پرفراز و نشیب اسلام است در وقتی رخ نمود که آوازه اسلام در سراسر جزیرة‌العرب طنین انداخته بود. در این فراز نورانی، ارزش‌های عقیدتی، معرفتی، نکات ژرف، برجسته و یک درس عرفانی اخلاقی بزرگ، به منصه ظهور رسید. در مقاله پانزدهم، نوشته علی زمانی قمشه‌ای، به بررسی برخی از دست‌آوردهای این موضوع، پرداخته شده است<ref>همان، ص287</ref>.
مباهله پیامبر(ص) با نصارای نجران که از درخشنده‌ترین فرازهای تاریخ پرفراز و نشیب اسلام است در وقتی رخ نمود که آوازه اسلام در سراسر جزیرة‌العرب طنین انداخته بود. در این فراز نورانی، ارزش‌های عقیدتی، معرفتی، نکات ژرف، برجسته و یک درس عرفانی اخلاقی بزرگ، به منصه ظهور رسید. در مقاله پانزدهم، نوشته علی زمانی قمشه‌ای، به بررسی برخی از دست‌آوردهای این موضوع، پرداخته شده است<ref>همان، ص287</ref>.


عنوان سایر مقالات کتاب، به ترتیب عبارت است از: «صفات خداوند در کلام اسلامی» علی ربانی گلپایگانی؛ «عصمت در تفکر اسلامی» سید علی‌رضا سید کباری؛ «شفاعت تکوینی و تشریعی واسطه بین خدا و مخلوقات» محمدجواد سلمانپور؛ «اثبات نبوت» به کوشش علی صدرایی خویی؛ «گفتمان فلسفی نوصدرایی»؛ «بسیط الحقیقة «زبدة القواعد» در حکمت متعالیه» و مقاله «الظفرة علی الطفرة» سید محمدشاکر تقوی؛ «تنفید قول العوال بقدم الکلام للشیخ آغابزرگ الطهرانی» محمدجواد حسینی جلالی؛ «معیارهای نقد محتوایی حدیث از نظر علامه طباطبایی» علی نصیری؛ «فلسفه فقه از دیدگاه علامه طباطبایی» سید مهدی طباطبایی؛ «نگاهی به تعلیقات علامه طباطبایی بر بحارالانوار» احمد عابدی؛ «رهیافتی بر روش‌شناسی علامه طباطبایی در احیای دین» محمدجواد حیدری کاشانی و «خاطراتی از علامه طباطبایی» عبدالله امینی و امیر بهرامپور<ref>همان، ص353- 703</ref>.
عنوان سایر مقالات کتاب، به ترتیب عبارت است از: «صفات خداوند در کلام اسلامی» [[ربانی گلپایگانی، علی|علی ربانی گلپایگانی]]؛ «عصمت در تفکر اسلامی» سید علی‌رضا سید کباری؛ «شفاعت تکوینی و تشریعی واسطه بین خدا و مخلوقات» محمدجواد سلمانپور؛ «اثبات نبوت» به کوشش علی صدرایی خویی؛ «گفتمان فلسفی نوصدرایی»؛ «بسیط الحقیقة «زبدة القواعد» در حکمت متعالیه» و مقاله «الظفرة علی الطفرة» سید محمدشاکر تقوی؛ «تنفید قول العوال بقدم الکلام للشیخ آغابزرگ الطهرانی» محمدجواد حسینی جلالی؛ «معیارهای نقد محتوایی حدیث از نظر علامه طباطبایی» علی نصیری؛ «فلسفه فقه از دیدگاه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]]» سید مهدی طباطبایی؛ «نگاهی به تعلیقات علامه طباطبایی بر بحارالانوار» احمد عابدی؛ «رهیافتی بر روش‌شناسی [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] در احیای دین» محمدجواد حیدری کاشانی و «خاطراتی از [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]]» عبدالله امینی و امیر بهرامپور<ref>همان، ص353- 703</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش