پرش به محتوا

هیودی و میوند به انضمام فرازهایی از تاریخ بختیاری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
خط ۳۶: خط ۳۶:
نویسنده در پیشگفتار درباره علت نگارش کتاب می‌نویسد: «هرچه در مکتوبات تاریخی و معاصر تحقیق و تفحص نمودم، مطالب، اخبار مشروح و مبسوطی از سرگذشت و شجره‎نامه افراد طوایف هیودی نیافتم؛ کمااینکه برای اغلب طوایف بختیاری چنین کاری صورت نگرفته است. برای ثبت و ضبط نام افراد این طوایف در تاریخ بختیاری و تاریخ ایران‎زمین و نیز فتح بابی برای همه محققین و علاقه‎مندان به این موضوع و جویندگان مطالب ناب تاریخی، این کتاب را به رشته تحریر درآوردم...»<ref>پیشگفتار کتاب، ص1</ref>.
نویسنده در پیشگفتار درباره علت نگارش کتاب می‌نویسد: «هرچه در مکتوبات تاریخی و معاصر تحقیق و تفحص نمودم، مطالب، اخبار مشروح و مبسوطی از سرگذشت و شجره‎نامه افراد طوایف هیودی نیافتم؛ کمااینکه برای اغلب طوایف بختیاری چنین کاری صورت نگرفته است. برای ثبت و ضبط نام افراد این طوایف در تاریخ بختیاری و تاریخ ایران‎زمین و نیز فتح بابی برای همه محققین و علاقه‎مندان به این موضوع و جویندگان مطالب ناب تاریخی، این کتاب را به رشته تحریر درآوردم...»<ref>پیشگفتار کتاب، ص1</ref>.


نویسنده در فصل اول کتاب، منتخبی از تاریخ بختیاری را ارائه می‌کند. در فصل دوم، به ایل میوند، تعریف لغوی و اصطلاحی این کلمه و شجر‎ه‎نامه‎های طوایف آنها می‌پردازد. فصل سوم، خود، دارای سه بخش است که در بخش اول با گذری بر تاریخ و جغرافیای هیودی، به توضیحاتی درباره آنها پرداخته و برخی شهدای دفاع مقدس آنها را نام می‎برد. در بخش دوم، شجره کلی طوایف هیودی را بیان می‌دارد. در این بخش، شجره طایفه‎های جمشیدوند، علی‎دادی، ملایی، شاحسن، پاپی، پارسی، علی‎وند و جودکی ارائه می‎شود. در بخش سوم، نسب‎نامه هریک از این طوایف بیان می‌گردد. در فصل چهارم کتاب، مطالبی درباره احمد بن موسی الکاظم(ع) (شاهچراغ) و وابستگی شدید این طوایف به آن حضرت بیان می‌گردد. نویسنده در فصل اول، برخی تعاریف و مفاهیم را این‎گونه توضیح می‌دهد:
نویسنده در فصل اول کتاب، منتخبی از تاریخ بختیاری را ارائه می‌کند. در فصل دوم، به ایل میوند، تعریف لغوی و اصطلاحی این کلمه و شجر‎ه‎نامه‎های طوایف آنها می‌پردازد. فصل سوم، خود، دارای سه بخش است که در بخش اول با گذری بر تاریخ و جغرافیای هیودی، به توضیحاتی درباره آنها پرداخته و برخی شهدای دفاع مقدس آنها را نام می‎برد. در بخش دوم، شجره کلی طوایف هیودی را بیان می‌دارد. در این بخش، شجره طایفه‎های جمشیدوند، علی‎دادی، ملایی، شاحسن، پاپی، پارسی، علی‎وند و جودکی ارائه می‌شود. در بخش سوم، نسب‎نامه هریک از این طوایف بیان می‌گردد. در فصل چهارم کتاب، مطالبی درباره احمد بن موسی الکاظم(ع) (شاهچراغ) و وابستگی شدید این طوایف به آن حضرت بیان می‌گردد. نویسنده در فصل اول، برخی تعاریف و مفاهیم را این‎گونه توضیح می‌دهد:
«قوم: مجموعه چند ایل که از یک نژاد و دارای فرهنگ مشترک باشند را قوم می‌گویند.
«قوم: مجموعه چند ایل که از یک نژاد و دارای فرهنگ مشترک باشند را قوم می‌گویند.
ایل: اجتماع بزرگ، متصل و هم‎فرهنگ با وحدت جغرافیائی. رده دوم ایلی: مجموعه چند باب که دارای وحدت اجتماعی و... در محدوده‎های جغرافیایی معینی باشند.
ایل: اجتماع بزرگ، متصل و هم‎فرهنگ با وحدت جغرافیائی. رده دوم ایلی: مجموعه چند باب که دارای وحدت اجتماعی و... در محدوده‎های جغرافیایی معینی باشند.
خط ۴۴: خط ۴۴:
تیره: مجموع زیرشاخه‎های طایفه، در دسته‎های بزرگ خویشاوندی را تیره می‌گویند.
تیره: مجموع زیرشاخه‎های طایفه، در دسته‎های بزرگ خویشاوندی را تیره می‌گویند.


تش (دسته): [به] زیرتیره‎های خویشاوند که در روابط اجتماعی با هم مرتبط هستند، تش یا دسته می‌گویند. اولاد: رده‎های کوچک خویشاوندی که فرزندان یک نفر باشند (از یک یا چند اولاد تش یا دسته تشکیل می‎شود).
تش (دسته): [به] زیرتیره‎های خویشاوند که در روابط اجتماعی با هم مرتبط هستند، تش یا دسته می‌گویند. اولاد: رده‎های کوچک خویشاوندی که فرزندان یک نفر باشند (از یک یا چند اولاد تش یا دسته تشکیل می‌شود).
خانواده: کوچک‎ترین واحد ایلی، متشکل از چندین نفر که به نام ریش‎سفید و بزرگ آنها خوانده می‎شود»<ref>متن کتاب، ص4</ref>.
خانواده: کوچک‎ترین واحد ایلی، متشکل از چندین نفر که به نام ریش‎سفید و بزرگ آنها خوانده می‌شود»<ref>متن کتاب، ص4</ref>.


وی در یک جدول درختی شجره کلی عشایر ایران را به دو قسمت کلی عشایر ایرانی‌الاصل و عشایر بیرونی (مهاجر) تقسیم می‌کند؛ عشایر بیرونی همان عشایر عرب و ترک هستند و عشایر ایرانی‌الاصل، اکراد (کردها)، بلوچ، الوار (لرها)، و کوچی‎های کهن هستند. خود لرها به دو قسمت لر بزرگ و لر کوچک تقسیم می‎شوند<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>.
وی در یک جدول درختی شجره کلی عشایر ایران را به دو قسمت کلی عشایر ایرانی‌الاصل و عشایر بیرونی (مهاجر) تقسیم می‌کند؛ عشایر بیرونی همان عشایر عرب و ترک هستند و عشایر ایرانی‌الاصل، اکراد (کردها)، بلوچ، الوار (لرها)، و کوچی‎های کهن هستند. خود لرها به دو قسمت لر بزرگ و لر کوچک تقسیم می‌شوند<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>.


لرهای بزرگ را، حیات داوودی، ممسنی، بختیاری (شامل ایل چهارلنگ و ایل هفت) و کهکیلویه‌ای‎ها تشکیل می‌دهند. لرهای کوچک به دو بخش اصلی لر پیش‎کوه (لرستان) و لر پشت‎کوه (ایلام) تقسیم می‎شود. لرستانی‎ها، لرها و لک‎ها هستند و ایلامی‎ها هفت ایل می‎باشند<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>.
لرهای بزرگ را، حیات داوودی، ممسنی، بختیاری (شامل ایل چهارلنگ و ایل هفت) و کهکیلویه‌ای‎ها تشکیل می‌دهند. لرهای کوچک به دو بخش اصلی لر پیش‎کوه (لرستان) و لر پشت‎کوه (ایلام) تقسیم می‌شود. لرستانی‎ها، لرها و لک‎ها هستند و ایلامی‎ها هفت ایل می‎باشند<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>.


ایل ممیوند از زیرمجموعه‎های اقوام لر بختیاری هستند و هیودی‎باب از زیرمجموعه‎های ممیوند می‎باشد<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>.
ایل ممیوند از زیرمجموعه‎های اقوام لر بختیاری هستند و هیودی‎باب از زیرمجموعه‎های ممیوند می‎باشد<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>.
خط ۵۹: خط ۵۹:
سرسلسله طایفه هیودی، فردی به نام محمد بوده. او و طایفه‌اش در نقاط مختلفی از دامنه‎های زاگرس جنوبی و به‎طور مشخص از شمال دزفول تا دامنه‎های اشتران‎کوه در استان لرستان می‎زیسته‌اند<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>.
سرسلسله طایفه هیودی، فردی به نام محمد بوده. او و طایفه‌اش در نقاط مختلفی از دامنه‎های زاگرس جنوبی و به‎طور مشخص از شمال دزفول تا دامنه‎های اشتران‎کوه در استان لرستان می‎زیسته‌اند<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>.


احمد بن موسی(ع) در ورودش به ایران، میهمان محمد، سرسلسله آنان در دشت لاله می‎شود. ارادت محمد به آن حضرت در حدی بوده که به او لقب «وُرداشته شاهزاد احمد» داده بوده‌اند. وُرداشته، به معنی پیرو و جان‎نثار و مورد تأیید و مورد حمایت آمده است<ref>ر.ک: همان، ص54-55</ref>.
احمد بن موسی(ع) در ورودش به ایران، میهمان محمد، سرسلسله آنان در دشت لاله می‌شود. ارادت محمد به آن حضرت در حدی بوده که به او لقب «وُرداشته شاهزاد احمد» داده بوده‌اند. وُرداشته، به معنی پیرو و جان‎نثار و مورد تأیید و مورد حمایت آمده است<ref>ر.ک: همان، ص54-55</ref>.


کلمه هیودی، به دو صورت هیودی و هیبدی کاربرد دارد... در محاورات محلی حرف «و» و یا «ب» که در بین دو کلمه «هی» و «دی» به‎کار رفته، دقیقا به یک معنا است. «هی»، در لهجه بختیاری و هم در زبان فارسی به معنی قرابت و همراهی، آمده است. کلمه «دی» هم در اصل دین بوده و برای سهولت در تلفظ به این صورت درآمده است. حرف واو یا باء میان این دو کلمه هم برای ربط و اتصال میان آن دو است. پس «هیودی به معنای همیشه با دین، افراد باایمان و طوایف هی با دین می‎باشد. این به‎خاطر آن است که این طوایف از ارادتمندان و پیروان خاص حضرت احمد بن موسی(ع) (شاهزاده احمد) بودند...»<ref>ر.ک: همان، ص59-60</ref>.
کلمه هیودی، به دو صورت هیودی و هیبدی کاربرد دارد... در محاورات محلی حرف «و» و یا «ب» که در بین دو کلمه «هی» و «دی» به‎کار رفته، دقیقا به یک معنا است. «هی»، در لهجه بختیاری و هم در زبان فارسی به معنی قرابت و همراهی، آمده است. کلمه «دی» هم در اصل دین بوده و برای سهولت در تلفظ به این صورت درآمده است. حرف واو یا باء میان این دو کلمه هم برای ربط و اتصال میان آن دو است. پس «هیودی به معنای همیشه با دین، افراد باایمان و طوایف هی با دین می‎باشد. این به‎خاطر آن است که این طوایف از ارادتمندان و پیروان خاص حضرت احمد بن موسی(ع) (شاهزاده احمد) بودند...»<ref>ر.ک: همان، ص59-60</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش