۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مید' به 'مید') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
وی در یک جدول درختی شجره کلی عشایر ایران را به دو قسمت کلی عشایر ایرانیالاصل و عشایر بیرونی (مهاجر) تقسیم میکند؛ عشایر بیرونی همان عشایر عرب و ترک هستند و عشایر ایرانیالاصل، اکراد (کردها)، بلوچ، الوار (لرها)، و کوچیهای کهن هستند. خود لرها به دو قسمت لر بزرگ و لر کوچک تقسیم میشوند<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>. | وی در یک جدول درختی شجره کلی عشایر ایران را به دو قسمت کلی عشایر ایرانیالاصل و عشایر بیرونی (مهاجر) تقسیم میکند؛ عشایر بیرونی همان عشایر عرب و ترک هستند و عشایر ایرانیالاصل، اکراد (کردها)، بلوچ، الوار (لرها)، و کوچیهای کهن هستند. خود لرها به دو قسمت لر بزرگ و لر کوچک تقسیم میشوند<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>. | ||
لرهای بزرگ را، حیات داوودی، ممسنی، بختیاری (شامل ایل چهارلنگ و ایل هفت) و | لرهای بزرگ را، حیات داوودی، ممسنی، بختیاری (شامل ایل چهارلنگ و ایل هفت) و کهکیلویهایها تشکیل میدهند. لرهای کوچک به دو بخش اصلی لر پیشکوه (لرستان) و لر پشتکوه (ایلام) تقسیم میشود. لرستانیها، لرها و لکها هستند و ایلامیها هفت ایل میباشند<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>. | ||
ایل ممیوند از زیرمجموعههای اقوام لر بختیاری هستند و هیودیباب از زیرمجموعههای ممیوند میباشد<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>. | ایل ممیوند از زیرمجموعههای اقوام لر بختیاری هستند و هیودیباب از زیرمجموعههای ممیوند میباشد<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
«ممیوند، از نظر لغوی همان کلمه مؤمنوند میباشد که برای سهولت در تلفظ بهصورتهای ممیدوند، ممیوند و یا میون کاربرد دارد»<ref>همان، ص29</ref>. | «ممیوند، از نظر لغوی همان کلمه مؤمنوند میباشد که برای سهولت در تلفظ بهصورتهای ممیدوند، ممیوند و یا میون کاربرد دارد»<ref>همان، ص29</ref>. | ||
«علت نامگذاری این شعبه از بختیاری بهنام مؤمنوند، دقیقا بر کسی معلوم نشده... شاید یکی از علتهای اصلی نامگذاری این ایل به مؤمنوند، حکایت از این باشد که مردم و افراد ایل دارای ایمان قوی و تدین آنها به دین الهی بوده است و این تدین بهنحوی بوده که بهواسطه آن این ایل در کل بختیاریها به این نام موسوم و معروف | «علت نامگذاری این شعبه از بختیاری بهنام مؤمنوند، دقیقا بر کسی معلوم نشده... شاید یکی از علتهای اصلی نامگذاری این ایل به مؤمنوند، حکایت از این باشد که مردم و افراد ایل دارای ایمان قوی و تدین آنها به دین الهی بوده است و این تدین بهنحوی بوده که بهواسطه آن این ایل در کل بختیاریها به این نام موسوم و معروف گشتهاند»<ref>همان، ص30</ref>. | ||
سرسلسله طایفه هیودی، فردی به نام محمد بوده. او و | سرسلسله طایفه هیودی، فردی به نام محمد بوده. او و طایفهاش در نقاط مختلفی از دامنههای زاگرس جنوبی و بهطور مشخص از شمال دزفول تا دامنههای اشترانکوه در استان لرستان میزیستهاند<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>. | ||
احمد بن موسی(ع) در ورودش به ایران، میهمان محمد، سرسلسله آنان در دشت لاله میشود. ارادت محمد به آن حضرت در حدی بوده که به او لقب «وُرداشته شاهزاد احمد» داده | احمد بن موسی(ع) در ورودش به ایران، میهمان محمد، سرسلسله آنان در دشت لاله میشود. ارادت محمد به آن حضرت در حدی بوده که به او لقب «وُرداشته شاهزاد احمد» داده بودهاند. وُرداشته، به معنی پیرو و جاننثار و مورد تأیید و مورد حمایت آمده است<ref>ر.ک: همان، ص54-55</ref>. | ||
کلمه هیودی، به دو صورت هیودی و هیبدی کاربرد دارد... در محاورات محلی حرف «و» و یا «ب» که در بین دو کلمه «هی» و «دی» بهکار رفته، دقیقا به یک معنا است. «هی»، در لهجه بختیاری و هم در زبان فارسی به معنی قرابت و همراهی، آمده است. کلمه «دی» هم در اصل دین بوده و برای سهولت در تلفظ به این صورت درآمده است. حرف واو یا باء میان این دو کلمه هم برای ربط و اتصال میان آن دو است. پس «هیودی به معنای همیشه با دین، افراد باایمان و طوایف هی با دین میباشد. این بهخاطر آن است که این طوایف از ارادتمندان و پیروان خاص حضرت احمد بن موسی(ع) (شاهزاده احمد) بودند...»<ref>ر.ک: همان، ص59-60</ref>. | کلمه هیودی، به دو صورت هیودی و هیبدی کاربرد دارد... در محاورات محلی حرف «و» و یا «ب» که در بین دو کلمه «هی» و «دی» بهکار رفته، دقیقا به یک معنا است. «هی»، در لهجه بختیاری و هم در زبان فارسی به معنی قرابت و همراهی، آمده است. کلمه «دی» هم در اصل دین بوده و برای سهولت در تلفظ به این صورت درآمده است. حرف واو یا باء میان این دو کلمه هم برای ربط و اتصال میان آن دو است. پس «هیودی به معنای همیشه با دین، افراد باایمان و طوایف هی با دین میباشد. این بهخاطر آن است که این طوایف از ارادتمندان و پیروان خاص حضرت احمد بن موسی(ع) (شاهزاده احمد) بودند...»<ref>ر.ک: همان، ص59-60</ref>. | ||
نویسنده پس از ذکر نسبنامههای تیرههای مختلف این طایفه، به حضور شاهچراغ و حکایت بز گد (بز بدون شاخ) میپردازد: «روایت است «بز گد» حضرت را که بز عجیب و استثنائی بوده، [ننویان] به سرقت | نویسنده پس از ذکر نسبنامههای تیرههای مختلف این طایفه، به حضور شاهچراغ و حکایت بز گد (بز بدون شاخ) میپردازد: «روایت است «بز گد» حضرت را که بز عجیب و استثنائی بوده، [ننویان] به سرقت بردهاند، بعد از رسوا شدن، مورد نفرین حضرت قرار گرفته و همگی نابود گشتهاند. حکایت دزدیدن «بز گد» و از بین رفتن قوم ننویان در ابیاتی به نظم» ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص198</ref>. | ||
در باب پراکندگی جغرافیایی این طایفه در کتاب چنین میخوانیم: «زندگی طوایف هیودی نیز به طبع آن [عشایر بودن] از زمانهای بسیار دور بهصورت دووطنه بوده است که در فصل تابستان در مناطق ییلاقی و خوشآبوهوا در جنوب شهرهای ازنا و الیگودرز و زمستان در مناطق گرمسیری یا قشلاقی واقع در شمال و شمال شرقی شهرستان دزفول زندگی | در باب پراکندگی جغرافیایی این طایفه در کتاب چنین میخوانیم: «زندگی طوایف هیودی نیز به طبع آن [عشایر بودن] از زمانهای بسیار دور بهصورت دووطنه بوده است که در فصل تابستان در مناطق ییلاقی و خوشآبوهوا در جنوب شهرهای ازنا و الیگودرز و زمستان در مناطق گرمسیری یا قشلاقی واقع در شمال و شمال شرقی شهرستان دزفول زندگی کردهاند... اینگونه زندگی طی صدها سال ادامه داشته است، بهطور کلی ییلاق و قشلاق هیودی در ولایت بختیاری بوده است؛ چون قبل از حاکمیت پهلوی اول مناطق شرقی و جنوب شرقی استان لرستان فعلی تا نواحی شمال و شمال غربی خوزستان فعلی جزو ولایت بختیاری بوده» با اجرای سیاستها و برنامههای رضاخان اکثریت طوایف هیودی از روی اجبار، یکوطنه شدند که عمدتاً در شهرهای دزفول و اندیمشک و حومه آن دو مستقر شدند<ref>ر.ک: همان، ص62</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
تصویر نویسنده در صفحه «و» کتاب ذکر شده است. فهرست مطالب در ابتدای اثر و منابع در انتهای آن ذکر شده است. جز چند مورد انگشتشمار، کتاب، پاورقی خاصی ندارد. از ویژگیهای این اثر، ارائه جدول نسبنامههای قبایل و دیگر موارد بهصورت درختی است. [[رباني، اسد|ربانی]] درباره عدم ارائه تصویر افراد و بزرگان قبایل در کتاب مینویسد: «بعضی از عزیزان بختیاری که اخیرا موفق به چاپ کتاب | تصویر نویسنده در صفحه «و» کتاب ذکر شده است. فهرست مطالب در ابتدای اثر و منابع در انتهای آن ذکر شده است. جز چند مورد انگشتشمار، کتاب، پاورقی خاصی ندارد. از ویژگیهای این اثر، ارائه جدول نسبنامههای قبایل و دیگر موارد بهصورت درختی است. [[رباني، اسد|ربانی]] درباره عدم ارائه تصویر افراد و بزرگان قبایل در کتاب مینویسد: «بعضی از عزیزان بختیاری که اخیرا موفق به چاپ کتاب شدهاند، اقدام به چاپ عکسهای متعدد و یا به تعریف و توصیف افراد پرداختهاند؛ بهطوریکه عملا کتاب از محتوا و حالت معمولی خود خارج و بیشتر جنبه توصیفنامه و تمجیدنامه پیدا کرده است. برای جلوگیری از این نقیصه، حتیالامکان از ذکر نام و چاپ عکس عزیزان خودداری شده است و اطمینان دارم که بزرگان طوایف نیز بر ما میبخشند و در این خصوص با ما همرأی خواهند بود»<ref>پیشگفتار کتاب، ص2</ref>. | ||
صفحه 9 حاوی تصویر نقشه قلمرو تفکیکی ایلات مختلف لر و صفحه 61 دربردارنده نقشه جایگاه هیودی در پراکندگی طوایف مختلف سردسیری و گرمسیری بختیاری است. کتاب، علاوه بر تصاویر، حاوی ابیات متعددی نیز هست. | صفحه 9 حاوی تصویر نقشه قلمرو تفکیکی ایلات مختلف لر و صفحه 61 دربردارنده نقشه جایگاه هیودی در پراکندگی طوایف مختلف سردسیری و گرمسیری بختیاری است. کتاب، علاوه بر تصاویر، حاوی ابیات متعددی نیز هست. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
[[ | [[نامنامهایلات و عشایر و طوایف (ایران تاریخی و فرهنگی)]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش