۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یت' به 'یت') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'ین' به 'ین') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
او سپس با اشاره به مباحث این دو جلد، انتشار جلد دوم اثرش را به بعد موکول میکند: «مجلد اول به زیستنامه و کلیات و آراء منطقی شیخ اختصاص دارد و در زمینه منطق به ترجمه و شرح اجمالی منطق از کتاب «[[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق]]» پرداختهام و مجلد دوم را به آراء فلسفی و کلامی او اختصاص دادهام، که با عنایت و فضل الهی بهزودی در معرض دید قرار خواهد گرفت»<ref>ر.ک: مقدمه، ص2-1</ref>. | او سپس با اشاره به مباحث این دو جلد، انتشار جلد دوم اثرش را به بعد موکول میکند: «مجلد اول به زیستنامه و کلیات و آراء منطقی شیخ اختصاص دارد و در زمینه منطق به ترجمه و شرح اجمالی منطق از کتاب «[[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق]]» پرداختهام و مجلد دوم را به آراء فلسفی و کلامی او اختصاص دادهام، که با عنایت و فضل الهی بهزودی در معرض دید قرار خواهد گرفت»<ref>ر.ک: مقدمه، ص2-1</ref>. | ||
نویسنده در اولین بخش کتاب، پس از اشاره مختصر به زندگانی [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، زیستنامه او را در منظر مریدش مطرح کرده و | نویسنده در اولین بخش کتاب، پس از اشاره مختصر به زندگانی [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، زیستنامه او را در منظر مریدش مطرح کرده و مینویسد: «گرچه شرح حال او در بسیاری از کتب رجال اسلامی و سیره و تراجم و تاریخ فلسفه آمده است، اما حکیم شهرزوری که خود از اعاظم حکما است، مانند مریدی که خود از حالات درونی مراد و استاد خودش خبر دارد، چهره معنوی و صوری او را به قلم آورده و به گفته [[نصر، حسین|استاد حسین نصر]]، شاید بهترین شرح حیات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] همان کتاب شهرزوری باشد و شاید در تاریخ رجال اسلامی بینظیر باشد»؛ لذا شرح حال او را عیناً نقل میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>. | ||
ترجمه متن حکیم شهرزوری، به قلم مقصودعلی تبریزی است و از مجموعه مصنفات [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص16، پاورقی 2</ref>. | ترجمه متن حکیم شهرزوری، به قلم مقصودعلی تبریزی است و از مجموعه مصنفات [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص16، پاورقی 2</ref>. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
گرچه [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروری]] از منابع مختلف بهره برده است، اما هرگز نباید پنداشت که او نوعی مکتب التقاطی تأسیس کرده است. [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] خود را کسی میداند که آنچه را که «الحكمة اللدنية» و «الحكمة العتيقة» نامیده، از نو حالت وحدتی بخشیده است<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>. | گرچه [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروری]] از منابع مختلف بهره برده است، اما هرگز نباید پنداشت که او نوعی مکتب التقاطی تأسیس کرده است. [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] خود را کسی میداند که آنچه را که «الحكمة اللدنية» و «الحكمة العتيقة» نامیده، از نو حالت وحدتی بخشیده است<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>. | ||
ضرورت بحث از حکمت اشراق، مطلب دیگری است که به آن پرداخته شده است. مؤلف در پاسخ به این سؤال که چرا باید از فیلسوفی سخن بگوییم که هشت قرن از حیات او میگذرد؟ چنین | ضرورت بحث از حکمت اشراق، مطلب دیگری است که به آن پرداخته شده است. مؤلف در پاسخ به این سؤال که چرا باید از فیلسوفی سخن بگوییم که هشت قرن از حیات او میگذرد؟ چنین مینویسد: | ||
# همان گونه که از مباحث این حکمت به دست میآید، با آشنایی و مطالعه و مباحثه پیرامون آن، به هر دو حکمت «بحثی و استدلالی» و «ذوقی و کشفی» آشنا خواهیم شد. | # همان گونه که از مباحث این حکمت به دست میآید، با آشنایی و مطالعه و مباحثه پیرامون آن، به هر دو حکمت «بحثی و استدلالی» و «ذوقی و کشفی» آشنا خواهیم شد. | ||
# این حکمت، موجب صفای باطن و پاکی درون خواهد شد که البته نیل به این هدف در سایه عمل به وصایای شیخ و آنچه در کلام او آمده است، میباشد. | # این حکمت، موجب صفای باطن و پاکی درون خواهد شد که البته نیل به این هدف در سایه عمل به وصایای شیخ و آنچه در کلام او آمده است، میباشد. |
ویرایش