پرش به محتوا

قصه حی بن یقظان و قصه سلامان و ابسال: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎خ' به 'ی‌خ'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎خ' به 'ی‌خ')
خط ۴۲: خط ۴۲:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده کتاب در مقدمه‎، سیر آشنایی با قصه حي بن یقظان و تحقیقات خود در این زمینه را به‎تفصیل توضیح داده است. در بخشی از این نوشتار چنین می‎خوانیم: «در دوران دانشجویى با مطالعه کتاب جامى‏، تألیف [[حکمت، علی‌اصغر|مرحوم على‎اصغر حکمت]]، مثنوى سلامان و ابسال جامى را، که دومین مثنوى هفت اورنگ اوست، شناختم. در آن کتاب با اشاره به اصل قصه در کتاب [[الإشارات و التنبيهات (انتزاعي)|اشارات]] [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سینا]] و شرح [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیر]]، این قصه به‌اختصار نقل شده و در حواشى از ترجمه انگلیسى آن به قلم فیتز جرالد، نیز از ترجمه [[حنین بن اسحاق]] از یونانى، نام برده و ابیاتى از مثنوى [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] برگزیده و در متن کتاب آورده است. همچنین اسرار حکمة المشرقیه در حالات حى بن یقظان از ابن طفیل اندلسى جزء مآخذ قابل مطالعه آمده و به سلامان و ابسال، با تصحیح و مقدمه مرحوم غلامرضا رشید یاسمى، نیز اشاره کرده است»<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>.
نویسنده کتاب در مقدمه‎، سیر آشنایی با قصه حي بن یقظان و تحقیقات خود در این زمینه را به‎تفصیل توضیح داده است. در بخشی از این نوشتار چنین می‌خوانیم: «در دوران دانشجویى با مطالعه کتاب جامى‏، تألیف [[حکمت، علی‌اصغر|مرحوم على‎اصغر حکمت]]، مثنوى سلامان و ابسال جامى را، که دومین مثنوى هفت اورنگ اوست، شناختم. در آن کتاب با اشاره به اصل قصه در کتاب [[الإشارات و التنبيهات (انتزاعي)|اشارات]] [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سینا]] و شرح [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیر]]، این قصه به‌اختصار نقل شده و در حواشى از ترجمه انگلیسى آن به قلم فیتز جرالد، نیز از ترجمه [[حنین بن اسحاق]] از یونانى، نام برده و ابیاتى از مثنوى [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] برگزیده و در متن کتاب آورده است. همچنین اسرار حکمة المشرقیه در حالات حى بن یقظان از ابن طفیل اندلسى جزء مآخذ قابل مطالعه آمده و به سلامان و ابسال، با تصحیح و مقدمه مرحوم غلامرضا رشید یاسمى، نیز اشاره کرده است»<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>.


سپس ادامه تحقیقاتش را چنین توضیح می‌دهد: «در این مدت باز [تا سال 1356ش]، در زمینه اصل و مأخذ دو قصه و تجزیه و تحلیل آنها، همچنین تطبیق اجزای مختلف و قصه‏‌هاى فرعى با سایر داستان‎ها و روایات ملل و اقوام، تحقیقات دیگرى انجام گرفت. در این حال، چند نسخه خطى، در فهرست‎ها و تحقیقات استاد ارجمند محمدتقى دانش‏‌پژوه جلب توجه کرد، که همه را در این تألیف آورده و از آنها استفاده کرده‌‏ام؛ از آن جمله، قصیده حىّ بن یقظان به عربى است و یک شرح فارسى سلامان و ابسال که نسخه منحصربه‌‏فرد آن را ایشان معرفى کرده‌‏اند و پیش از سلامان و ابسال جامی‌آورده‏‌ام»<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>.
سپس ادامه تحقیقاتش را چنین توضیح می‌دهد: «در این مدت باز [تا سال 1356ش]، در زمینه اصل و مأخذ دو قصه و تجزیه و تحلیل آنها، همچنین تطبیق اجزای مختلف و قصه‏‌هاى فرعى با سایر داستان‎ها و روایات ملل و اقوام، تحقیقات دیگرى انجام گرفت. در این حال، چند نسخه خطى، در فهرست‎ها و تحقیقات استاد ارجمند محمدتقى دانش‏‌پژوه جلب توجه کرد، که همه را در این تألیف آورده و از آنها استفاده کرده‌‏ام؛ از آن جمله، قصیده حىّ بن یقظان به عربى است و یک شرح فارسى سلامان و ابسال که نسخه منحصربه‌‏فرد آن را ایشان معرفى کرده‌‏اند و پیش از سلامان و ابسال جامی‌آورده‏‌ام»<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>.
خط ۶۲: خط ۶۲:
در بخش پنجم توضیحات و حواشی داستان سلامان و ابسال ذکر شده است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] در نمط نهم اشارات در مقامات عارفان درباره سلامان و ابسال می‌نویسد: «اگر عارف و اهل بصیرت و صاحبدل هستى و چنانچه داستان سلامان و ابسال را شنیده‏‌اى، بدان که منظور از سلامان مثل و سرگذشت تو است و مراد از ابسال مقام و درجه تو در مراحل و مقامات عرفان؛ بنابراین بکوش و تا جایى که توانایى دارى رمز و معمائى را که در این داستان مندرج و مستتر است دریابى و راز آن را بگشایى»<ref>ر.ک: همان، ص138-137</ref>.  
در بخش پنجم توضیحات و حواشی داستان سلامان و ابسال ذکر شده است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] در نمط نهم اشارات در مقامات عارفان درباره سلامان و ابسال می‌نویسد: «اگر عارف و اهل بصیرت و صاحبدل هستى و چنانچه داستان سلامان و ابسال را شنیده‏‌اى، بدان که منظور از سلامان مثل و سرگذشت تو است و مراد از ابسال مقام و درجه تو در مراحل و مقامات عرفان؛ بنابراین بکوش و تا جایى که توانایى دارى رمز و معمائى را که در این داستان مندرج و مستتر است دریابى و راز آن را بگشایى»<ref>ر.ک: همان، ص138-137</ref>.  


در ابتدای ششمین بخش کتاب نیز پیرامون این قصه چنین می‎خوانیم: «سلامان و ابسال ابن طفیل با دیگر قصّه‏‌ها تفاوت‏هاى بسیار دارد و در حقیقت دو مظهر و دو نماینده عقیدتى و روش زندگى اجتماعى است. حىّ بن یقظان در پنجاه سالگى خود که به کمال رسیده، ناگهان با ابسال برخورد می‌‏کند که از جزیره نزدیک جزیره مولد او آمده و بسیار از دیدن یکدیگر دچار شگفتى می‌شوند.
در ابتدای ششمین بخش کتاب نیز پیرامون این قصه چنین می‌خوانیم: «سلامان و ابسال ابن طفیل با دیگر قصّه‏‌ها تفاوت‏هاى بسیار دارد و در حقیقت دو مظهر و دو نماینده عقیدتى و روش زندگى اجتماعى است. حىّ بن یقظان در پنجاه سالگى خود که به کمال رسیده، ناگهان با ابسال برخورد می‌‏کند که از جزیره نزدیک جزیره مولد او آمده و بسیار از دیدن یکدیگر دچار شگفتى می‌شوند.


سلامان و ابسال دو جوانند که هر دو به شریعت پایبندند، اما سلامان ظاهر شرع را در نظر دارد و زندگانى اجتماعى و معاشرت با مردمان را مى‌‏پسندد و به همین جهت رئیس آن جزیره هم هست و ابسال به باطن دین پاى‏بند است و به عزلت و گوشه‌‏نشینى علاقه دارد که در آیین مردم آن جزیره مورد پسند و قبول بوده است»<ref>ر.ک: همان، ص159</ref>.
سلامان و ابسال دو جوانند که هر دو به شریعت پایبندند، اما سلامان ظاهر شرع را در نظر دارد و زندگانى اجتماعى و معاشرت با مردمان را مى‌‏پسندد و به همین جهت رئیس آن جزیره هم هست و ابسال به باطن دین پاى‏بند است و به عزلت و گوشه‌‏نشینى علاقه دارد که در آیین مردم آن جزیره مورد پسند و قبول بوده است»<ref>ر.ک: همان، ص159</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش