پرش به محتوا

قاعده ید مالکیت: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۰: خط ۳۰:


==ساختار==
==ساختار==
کتاب با دیباچه‎ای از مؤلف آغاز گردیده و مطالب در ده بخش و مجموعا 31 عنوان فرعی، ارائه شده است.
کتاب با دیباچه‌ای از مؤلف آغاز گردیده و مطالب در ده بخش و مجموعا 31 عنوان فرعی، ارائه شده است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۵۸: خط ۵۸:
بخش ششم، در تسری قاعده ید به ماسوای ملک و منابع آن است. جریان قاعده در اعراض، از دو جهت قابل بحث است:
بخش ششم، در تسری قاعده ید به ماسوای ملک و منابع آن است. جریان قاعده در اعراض، از دو جهت قابل بحث است:
# آنکه اعراض هم مانند ملک و منابع آن، قابل این هستند که تحت استیلا واقع شوند یا نه؟ به اعتقاد نویسنده در اینجا باید گفت در اینکه مقتضی بر استیلا بر اعراض در مقام ثبوت، موجود بوده و مانع هم مفقود است، تردیدی نیست و همچنین وقوع این استیلا در نزد عرف، در مقام اثبات جای شبهه نمی‎باشد؛ چون استیلا بر زوجه نزد عرف، یکی از مسلمات است.
# آنکه اعراض هم مانند ملک و منابع آن، قابل این هستند که تحت استیلا واقع شوند یا نه؟ به اعتقاد نویسنده در اینجا باید گفت در اینکه مقتضی بر استیلا بر اعراض در مقام ثبوت، موجود بوده و مانع هم مفقود است، تردیدی نیست و همچنین وقوع این استیلا در نزد عرف، در مقام اثبات جای شبهه نمی‎باشد؛ چون استیلا بر زوجه نزد عرف، یکی از مسلمات است.
# آنکه باید دید این استیلا از نظر شرع هم معتبر شناخته شده و این عمل عرف، امضا شده است یا نه و در صورت اول، دلیل آن چیست؟ بعضی گفته‎اند روایت مسعده، چه دلیل برائت باشد و چه از اخبار باب بشمار رود، مفید صحت نفس استیلا بر اعراض از نظر شرع است؛ زیرا این روایت، صریح بر صحت استیلا در اعراض است، مانند اموال و اما درصورتی‎که این روایت را جزء ادله ید بشمار بیاوریم، نه‎تنها دلیل بر صحت استیلا خواهد بود، بلکه دلیل و حجت بر اماره بودن ید است بر اعراض و صریح است در امضا عمل عرف در مقام اثبات، ولو اینکه به اعتبار انتفاع از بضع باشد و در این صورت منظور از ملک اعم از اموال و منافع و انتفاعات خواهد بود. به نظر نویسنده، اقوی دلیل بر مسئله، عموم می‎باشد؛ زیرا اطلاق این روایت، دلیل بر امضای استیلا نزد عرف است و چون عرف استیلا بر اعراض را ثابت می‌داند، پس در نتیجه، قاعده در اعراض مانند اموال و منافع از نظر شرع و عرف معتبر شناخته می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص92-‎93</ref>.
# آنکه باید دید این استیلا از نظر شرع هم معتبر شناخته شده و این عمل عرف، امضا شده است یا نه و در صورت اول، دلیل آن چیست؟ بعضی گفته‌اند روایت مسعده، چه دلیل برائت باشد و چه از اخبار باب بشمار رود، مفید صحت نفس استیلا بر اعراض از نظر شرع است؛ زیرا این روایت، صریح بر صحت استیلا در اعراض است، مانند اموال و اما درصورتی‎که این روایت را جزء ادله ید بشمار بیاوریم، نه‎تنها دلیل بر صحت استیلا خواهد بود، بلکه دلیل و حجت بر اماره بودن ید است بر اعراض و صریح است در امضا عمل عرف در مقام اثبات، ولو اینکه به اعتبار انتفاع از بضع باشد و در این صورت منظور از ملک اعم از اموال و منافع و انتفاعات خواهد بود. به نظر نویسنده، اقوی دلیل بر مسئله، عموم می‎باشد؛ زیرا اطلاق این روایت، دلیل بر امضای استیلا نزد عرف است و چون عرف استیلا بر اعراض را ثابت می‌داند، پس در نتیجه، قاعده در اعراض مانند اموال و منافع از نظر شرع و عرف معتبر شناخته می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص92-‎93</ref>.


در بخش هفتم، به اثبات این موضوع پرداخته شده است که شرایطی که در قبول خبر واحد معتبر است، در قبول قول ذوالید، لازم نیست؛ زیرا خبر ذوالید راجع به آنچه در ید اوست، به‎عنوان ذوالید، قابل پذیرش و قبول است، نه به‎عنوان خبر واحد و از این جهت، قهرا شرایطی که در قبول خبر واحد معتبر است، از قبیل عدالت، وثوق و تعدد در بعضی مقامات، در اینجا لازم شناخته نشده است<ref>ر.ک: همان، ص108</ref>.
در بخش هفتم، به اثبات این موضوع پرداخته شده است که شرایطی که در قبول خبر واحد معتبر است، در قبول قول ذوالید، لازم نیست؛ زیرا خبر ذوالید راجع به آنچه در ید اوست، به‎عنوان ذوالید، قابل پذیرش و قبول است، نه به‎عنوان خبر واحد و از این جهت، قهرا شرایطی که در قبول خبر واحد معتبر است، از قبیل عدالت، وثوق و تعدد در بعضی مقامات، در اینجا لازم شناخته نشده است<ref>ر.ک: همان، ص108</ref>.


نویسنده پس از اثبات حجیت ید، در بخش هشتم، به طرح این موضوع پرداخته است که آیا می‌شود به مجرد مشاهده ید، به مالکیت ذوالید شهادت داد یا نه. مشهور در این مسئله، جواز آن است و بعضی دعوی اتفاق بر صحت آن نموده‎اند، به شرط آنکه استیلا مقرون به تصرفاتی نیز باشد که برحسب نوع، قابل انفکاک از ملک نیست و برخی دیگر، اقتران ید را به تصرفات، لازم ندانسته و شهادت را به مجرد مشاهده ید، جایز شمرده‎اند و در مقابل، عده‎ای به‎طور مطلق، به عدم جواز، گرویده‎اند. نویسنده در این بخش، ابتدا معانی شهادت را مورد بررسی قرار داده و سپس، به نقض و ابرام اقوال، پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص126</ref>.
نویسنده پس از اثبات حجیت ید، در بخش هشتم، به طرح این موضوع پرداخته است که آیا می‌شود به مجرد مشاهده ید، به مالکیت ذوالید شهادت داد یا نه. مشهور در این مسئله، جواز آن است و بعضی دعوی اتفاق بر صحت آن نموده‌اند، به شرط آنکه استیلا مقرون به تصرفاتی نیز باشد که برحسب نوع، قابل انفکاک از ملک نیست و برخی دیگر، اقتران ید را به تصرفات، لازم ندانسته و شهادت را به مجرد مشاهده ید، جایز شمرده‌اند و در مقابل، عده‌ای به‎طور مطلق، به عدم جواز، گرویده‌اند. نویسنده در این بخش، ابتدا معانی شهادت را مورد بررسی قرار داده و سپس، به نقض و ابرام اقوال، پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص126</ref>.


در بخش نهم، به اثبات این موضوع پرداخته شده است که وضع ید بر مال غیر، موجب ضمان ذوالید است و اثر ضمان، رد عین مال است به مالک در صورت بقای آن و رد بدل است در صورت تلف<ref>ر.ک: همان، ص142</ref>.
در بخش نهم، به اثبات این موضوع پرداخته شده است که وضع ید بر مال غیر، موجب ضمان ذوالید است و اثر ضمان، رد عین مال است به مالک در صورت بقای آن و رد بدل است در صورت تلف<ref>ر.ک: همان، ص142</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش