۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یا' به 'یا') |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
محقق، در مقدمهاش بر کتاب پس از حمد الهی و ذکر آیاتی از قرآن کریم با مضمون هدف از خلقت و ذکر اسما و صفات الهی، علم به الله تعالی و اسماء و صفاتش را از اشرف علوم و مطلوب لنفسه | محقق، در مقدمهاش بر کتاب پس از حمد الهی و ذکر آیاتی از قرآن کریم با مضمون هدف از خلقت و ذکر اسما و صفات الهی، علم به الله تعالی و اسماء و صفاتش را از اشرف علوم و مطلوب لنفسه میشمارد<ref>ر.ک: مقدمه تحقیق، ص13</ref>. | ||
او در ادامه مینویسد: برای بنده، قدمی در معرفت (بلکه در ایمان) استوار نمیگردد، مگر اینکه به صفات رب ایمان بیاورد و این صفات را در حدی بشناسد که وی را از حد جهل به پروردگارش خارج کند<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | او در ادامه مینویسد: برای بنده، قدمی در معرفت (بلکه در ایمان) استوار نمیگردد، مگر اینکه به صفات رب ایمان بیاورد و این صفات را در حدی بشناسد که وی را از حد جهل به پروردگارش خارج کند<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
علت حمله هواپرستان جهمیه و معتزله و سایر موافقانشان از اهل تعطیل، عدم توانشان در پاسخ دادن به اشکالات بیامان ابن خزیمه بر آنان است<ref>ر.ک: همان، ص14-15</ref>. | علت حمله هواپرستان جهمیه و معتزله و سایر موافقانشان از اهل تعطیل، عدم توانشان در پاسخ دادن به اشکالات بیامان ابن خزیمه بر آنان است<ref>ر.ک: همان، ص14-15</ref>. | ||
مؤلف، در مقدمهاش بر کتاب، پس از حمد مفصل الهی و شهادت به وحدانیت او و نبوت محمد مصطفی(ص)، مینویسد: من در برههای از زمان از نگاشتن کتابی که بوی مباحث کلامی بدهد کراهت داشتم و بیشتر به تصنیف کتابهای فقهی مشغول بودم. آن هنگام میپنداشتم همین مقدار از مباحث کلامی شفاهی که در مجالس بحث میان ما و مخالفانمان و در حضور شاگردانم برگزار | مؤلف، در مقدمهاش بر کتاب، پس از حمد مفصل الهی و شهادت به وحدانیت او و نبوت محمد مصطفی(ص)، مینویسد: من در برههای از زمان از نگاشتن کتابی که بوی مباحث کلامی بدهد کراهت داشتم و بیشتر به تصنیف کتابهای فقهی مشغول بودم. آن هنگام میپنداشتم همین مقدار از مباحث کلامی شفاهی که در مجالس بحث میان ما و مخالفانمان و در حضور شاگردانم برگزار میشود در اظهار حقانیت ما بر بطلان مخالفان در مناظره کفایت میکند و نیازی به تصنیف کتاب در صحت مذهب ما و بطلان اعتقاد مخالفان نیست. اما هنگامی که شنیدم برخی از جوانان از میان طلاب علم و حدیث در برخی از مجالس اهل زیغ و ضلالت، یعنی جهمیه معطله و قدریه و معتزله و امثالهم حاضر میشوند، ترسیدم که به آنان تمایل پیدا کنند و از راه حق و صواب به قول بهت و ضلال بیفتند. ازاینرو شروع به نوشتن کتابی کردم که شامل این دو صنف از علم (علم به قضای پیشین و علم به صفات رب) شود... تا خواننده دقیق این کتاب، به حقانیت اهل آثار در این دو علم و بطلان مذاهب هواپرستان بدعتگر پی ببرد<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص38-42</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش