۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یر' به 'یر') |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
«تصحیح انتقادی دیوان استاد [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیرالدین فاریابی]] و بحث در احوال و آثار و حل مشکلات اشعار وی» موضوع رساله دکتری مرحوم یزدگردی در زبان و ادبیات فارسی بوده است که در تاریخ 1/8/1336، از آن دفاع شده است، ولی آن مرحوم از 1336ش تا واپسین روز زندگی خود (چهارم فروردین 1365) -به مدت سیودو سال- در هر فرصتی در باب محتوای این رساله کار کرده است تا آن را به حد کمال نزدیک گرداند. نگاهی گذرا به فهرست رسالههای تحصیلی دانشگاه طهران (زیر نظر حسین بنیآدم، ج1، طهران 1356ش) و نیز بررسی اصل مهمترین آنها، خواننده و جستجوگر کنجکاو را به این نتیجه میرساند که نظیر رساله یزدگردی، از نظر دقت و عمق و وسواس علمی، در میان آنهمه رساله انگشتشمار است<ref>ر.ک: همان</ref>. | «تصحیح انتقادی دیوان استاد [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیرالدین فاریابی]] و بحث در احوال و آثار و حل مشکلات اشعار وی» موضوع رساله دکتری مرحوم یزدگردی در زبان و ادبیات فارسی بوده است که در تاریخ 1/8/1336، از آن دفاع شده است، ولی آن مرحوم از 1336ش تا واپسین روز زندگی خود (چهارم فروردین 1365) -به مدت سیودو سال- در هر فرصتی در باب محتوای این رساله کار کرده است تا آن را به حد کمال نزدیک گرداند. نگاهی گذرا به فهرست رسالههای تحصیلی دانشگاه طهران (زیر نظر حسین بنیآدم، ج1، طهران 1356ش) و نیز بررسی اصل مهمترین آنها، خواننده و جستجوگر کنجکاو را به این نتیجه میرساند که نظیر رساله یزدگردی، از نظر دقت و عمق و وسواس علمی، در میان آنهمه رساله انگشتشمار است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] باآنکه انسجام دارد گاه به سبب اینکه شاعر در مدیحهگویی و مبالغه پردازی از حد طبیعت و عادت، زیاده از اندازه خارج | شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] باآنکه انسجام دارد گاه به سبب اینکه شاعر در مدیحهگویی و مبالغه پردازی از حد طبیعت و عادت، زیاده از اندازه خارج میشود، خالی از رکاکت و زشتی نیست. گاهی فخریههای [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]]، یادآور شعری از (متنبّی) است<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>. | ||
مطالعه شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] به ما میفهماند که وی گذشته از قرآن مجید و مسائل قرآنی، از ادب عربی نیز کاملاً بهرهمند بوده است. وقتی میگوید: | مطالعه شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] به ما میفهماند که وی گذشته از قرآن مجید و مسائل قرآنی، از ادب عربی نیز کاملاً بهرهمند بوده است. وقتی میگوید: | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
استشهاد نویسندگان و مؤلفان کتابهایی از قبیل مرزبان نامه، المعجم في معايير أشعار العجم، سلجوق نامه بن بی بی، [[نفثة المصدور]]، [[تاریخنامه هرات|تاریخ نامه هرات]] (بیش از دیگران)، [[تاریخ جهانگشاى جوینى|جهانگشای جوینی]]، [[روضات الجنات في أوصاف مدينة هرات|روضات الجنات]]، تاریخ وصاف، [[تاریخ گزیده]]، انوار سهیلی، تاریخ معجم، [[أشعة اللمعات (شرح لمعات)|أشعة اللمعات]]، [[تاریخ طبرستان (آشتيانی)|تاریخ طبرستان]] و… به شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]]، حاکی از ارزش و اهمیت این اشعار است و توجه اهلقلم از هر دسته به آن است<ref>ر.ک: هنر، علیمحمد، ص30</ref>. | استشهاد نویسندگان و مؤلفان کتابهایی از قبیل مرزبان نامه، المعجم في معايير أشعار العجم، سلجوق نامه بن بی بی، [[نفثة المصدور]]، [[تاریخنامه هرات|تاریخ نامه هرات]] (بیش از دیگران)، [[تاریخ جهانگشاى جوینى|جهانگشای جوینی]]، [[روضات الجنات في أوصاف مدينة هرات|روضات الجنات]]، تاریخ وصاف، [[تاریخ گزیده]]، انوار سهیلی، تاریخ معجم، [[أشعة اللمعات (شرح لمعات)|أشعة اللمعات]]، [[تاریخ طبرستان (آشتيانی)|تاریخ طبرستان]] و… به شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]]، حاکی از ارزش و اهمیت این اشعار است و توجه اهلقلم از هر دسته به آن است<ref>ر.ک: هنر، علیمحمد، ص30</ref>. | ||
شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر فاریابی]]، شعری روان و با انسجام است و قصاید او معمولاً با تغزل شروع | شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر فاریابی]]، شعری روان و با انسجام است و قصاید او معمولاً با تغزل شروع میشود؛ تغزلی که از الفاظ خوشآهنگ به وجود آمده است. سپس با «تخلص» استادانه به ستایش ممدوح میپردازد و در پایان با «شریطه»ای روان و خاصپسند و عامفهم، وی را دعا میکند. گاهی قصیده بدون داشتن «تشبیب» و «نسیب» با پند و اندرز و تنبیه شروع میشود. گاه نیز، قصیده، نه با تشبیب شروع میشود و نه با پند و عبرت، بلکه شاعر که از ناکامی خود نسبت به دیگر قصیدهسرایان مدحگستر در به دست آوردن مالومنال، دچار دردمندی و رنجوری شده، به شکایت و شکوه میپردازد. چون به عیان میبیند با آنکه از نظر علم و اطلاع و قدرت شاعرانه و ستایشگری، از دیگران پای کمی ندارد، مزدش -مزد مداحیهای مبالغهآمیز و گزافهمانندش- کمتر از آنهاست و آنجا هم که بهحق منتظر نواخت و انعام است، بینصیب میماند و کیسه دیگران پر میشود<ref>ر.ک: همان، ص31-30</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش