۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یت' به 'یت') |
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
اهمیت اخلاق و تهذیب نفس، اولین عنوان مباحث کتاب است که با ذکر آیات اول تا دهم سوره ضحی آغاز شده است. تزکیه نفس و خودسازی و ارزشمند شدن، از نظر قرآن مجید آنقدر اهمیت دارد که خداوند بهخاطر آن یازده قسم یاد کرده است. این قسمها را فقط برای تزکیه نفس یاد کرده و با این قسمها برای انسان مؤمن اتمام حجت نموده و پیامبر عظیمالشأن خود را در چند آیه قرآنی و روایات فراوانی مأمور فرموده که نفسها را تزکیه کند و ما را بسازد و متصف به صفات پسندیده و منزه از صفات ناپسند نماید. پس بر ماست که وجود خود را در اختیار نبی گرامی اسلام و اهل بیت طیبین و طاهرینش قرار دهیم و از سنت رسول گرامی اسلام و فرامین اهل بیتش از هر جهت اطاعت کنیم تا به مقام والای لقاء الله، رضوان الله، فناء فی الله و بقاء بالله برسیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/9 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص11-9]</ref>. | اهمیت اخلاق و تهذیب نفس، اولین عنوان مباحث کتاب است که با ذکر آیات اول تا دهم سوره ضحی آغاز شده است. تزکیه نفس و خودسازی و ارزشمند شدن، از نظر قرآن مجید آنقدر اهمیت دارد که خداوند بهخاطر آن یازده قسم یاد کرده است. این قسمها را فقط برای تزکیه نفس یاد کرده و با این قسمها برای انسان مؤمن اتمام حجت نموده و پیامبر عظیمالشأن خود را در چند آیه قرآنی و روایات فراوانی مأمور فرموده که نفسها را تزکیه کند و ما را بسازد و متصف به صفات پسندیده و منزه از صفات ناپسند نماید. پس بر ماست که وجود خود را در اختیار نبی گرامی اسلام و اهل بیت طیبین و طاهرینش قرار دهیم و از سنت رسول گرامی اسلام و فرامین اهل بیتش از هر جهت اطاعت کنیم تا به مقام والای لقاء الله، رضوان الله، فناء فی الله و بقاء بالله برسیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/9 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص11-9]</ref>. | ||
فضیلت اخلاق از نظر پیامبر اعظم اسلام عنوان درس دوم کتاب است. در ابتدای این درس چند حدیث در فضیلت اخلاق ذکر شده است. در ابتدا در توضیح اولین حدیث «همانا من به نبوت مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به اتمام برسانم» | فضیلت اخلاق از نظر پیامبر اعظم اسلام عنوان درس دوم کتاب است. در ابتدای این درس چند حدیث در فضیلت اخلاق ذکر شده است. در ابتدا در توضیح اولین حدیث «همانا من به نبوت مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به اتمام برسانم» میگوید: البته معلوم است که دیگر انبیا نیز برای امت خود مکارم اخلاق آوردهاند، اما رسول گرامی اسلام(ص) چون دینش اکمل ادیان آسمانی و کتابش قرآن مجید، خاتم کتب آسمانی است، مبعوث شد تا مکارم اخلاق را به اتمام برساند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/12 ر.ک: همان، ص12]</ref>. | ||
از دیگر احادیث جالب، سخن رسول گرامی اسلام(ص) در پاسخ به مردی است که از روبهرو و طرف راست و چپ آمد و پرسید: دین چیست؟ حضرت فرمود: اخلاق نیکو. این حدیث عجیب دلالت دارد بر اینکه رسول گرامی اسلام(ص) همه دین را که روش صحیح زندگی است در اخلاق نیکو تفسیر فرموده است؛ پس معلوم میشود از نظر پیامبر اسلام کسی که دارای ارزشهای والای انسانی، یعنی اخلاق نیکو نیست، به یک معنا دین ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/13 ر.ک: همان، ص13]</ref>. | از دیگر احادیث جالب، سخن رسول گرامی اسلام(ص) در پاسخ به مردی است که از روبهرو و طرف راست و چپ آمد و پرسید: دین چیست؟ حضرت فرمود: اخلاق نیکو. این حدیث عجیب دلالت دارد بر اینکه رسول گرامی اسلام(ص) همه دین را که روش صحیح زندگی است در اخلاق نیکو تفسیر فرموده است؛ پس معلوم میشود از نظر پیامبر اسلام کسی که دارای ارزشهای والای انسانی، یعنی اخلاق نیکو نیست، به یک معنا دین ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/13 ر.ک: همان، ص13]</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
تعریف اخلاق الهی از دیگر سرفصلهای مباحث است. از نظر لغت، خُلق، شکل درونی انسان است؛ لذا حضرت حق تبارک و تعالی میفرماید: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-17/pageNum-290/ قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ] ﴿الإسراء: 84﴾؛ یعنی هر انسانی بر اساس شاکله درونی خود عمل میکند. بنابراین اخلاق، صفات درونی است که در همه اعمال نقش زیربنایی و فرماندهی دارد. همان گونه که خَلق، شکل برونی انسان است. بنابراین، غرائز، ملکات و صفات باطنی انسان، اخلاق و رفتاری که از آن ناشی میشود، رفتار اخلاقی نامیده میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/70 ر.ک: همان، ج2، ص70]</ref>. | تعریف اخلاق الهی از دیگر سرفصلهای مباحث است. از نظر لغت، خُلق، شکل درونی انسان است؛ لذا حضرت حق تبارک و تعالی میفرماید: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-17/pageNum-290/ قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ] ﴿الإسراء: 84﴾؛ یعنی هر انسانی بر اساس شاکله درونی خود عمل میکند. بنابراین اخلاق، صفات درونی است که در همه اعمال نقش زیربنایی و فرماندهی دارد. همان گونه که خَلق، شکل برونی انسان است. بنابراین، غرائز، ملکات و صفات باطنی انسان، اخلاق و رفتاری که از آن ناشی میشود، رفتار اخلاقی نامیده میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/70 ر.ک: همان، ج2، ص70]</ref>. | ||
سپس در ادامه در تفسیر کلمه اخلاق چنین | سپس در ادامه در تفسیر کلمه اخلاق چنین میگوید: علمای اخلاق، اخلاق را به دو قسمت فطری و طبیعی و اکتسابی و اختیاری تقسیم کردهاند. اخلاق فطری آن است که کسب در آن دخیل نیست؛ مانند فطرت خداجویی، کمالجویی، عرفان، معرفت، حس ماورایی، حس کنجکاوی، حس حقطلبی و... که اینها فصل ممیز انسان از سایر حیوانات است. اما اخلاق اکتسابی و اختیاری، آنهایی هستند که در مقام عمل و اکتساب بهتدریج برای انسان حاصل میشوند؛ مانند: ایمان قوی، اخلاص لله، صدق و راستی، ثبات و استقامت و امثال آن. لذا به اینگونه صفات، اخلاق عملی و اکتسابی میگویند. بهطور کلی به این خلقیات، حکمت عملی - در مقابل حکمت نظری - میگویند. | ||
علمای علم اخلاق فرمودهاند: اگر آنچه حضرت حق بدون اکتساب، بلکه از طریق فطرت و سرشت انسانی، به انسان داده است، درست بهکار گرفته شود و مشغول کسب اخلاق اختیاری و اکتسابی شویم، میتوانیم به تمام ارزشهای والای انسانی برسیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/72 ر.ک: همان، ص73-72]</ref>. | علمای علم اخلاق فرمودهاند: اگر آنچه حضرت حق بدون اکتساب، بلکه از طریق فطرت و سرشت انسانی، به انسان داده است، درست بهکار گرفته شود و مشغول کسب اخلاق اختیاری و اکتسابی شویم، میتوانیم به تمام ارزشهای والای انسانی برسیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/72 ر.ک: همان، ص73-72]</ref>. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
در سطرهای دیگری از کتاب، تفکر در قرآن بهعنوان روش خداشناسی معرفی شده است. یکی از راههای بزرگ معرفت الله تبارک و تعالی، تفکر، تعقل و تدبر در کتاب بزرگ خدا قرآن مجید است که البته قرآن در این زمینه از بسیاری از انسانها گلایه میکند و میفرماید: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-47/pageNum-509/ أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا] ﴿محمد: 24﴾؛ آیا نمیخواهند در حقایق قرآنی و معارف آن تدبر کنند یا اینکه دلهایشان در پوشش گناه و غلاف آن قرار دارد. یکی از گلایههای پیامبر بزرگوار اسلام(ص) نیز در روز قیامت از امتش این است که: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-25/pageNum-362/ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً] ﴿الفرقان: 30﴾؛ خدایا بیشتر امت من پشت به قرآن کردند و از آن دوری نمودند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/108 ر.ک: همان، ص108]</ref>. | در سطرهای دیگری از کتاب، تفکر در قرآن بهعنوان روش خداشناسی معرفی شده است. یکی از راههای بزرگ معرفت الله تبارک و تعالی، تفکر، تعقل و تدبر در کتاب بزرگ خدا قرآن مجید است که البته قرآن در این زمینه از بسیاری از انسانها گلایه میکند و میفرماید: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-47/pageNum-509/ أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا] ﴿محمد: 24﴾؛ آیا نمیخواهند در حقایق قرآنی و معارف آن تدبر کنند یا اینکه دلهایشان در پوشش گناه و غلاف آن قرار دارد. یکی از گلایههای پیامبر بزرگوار اسلام(ص) نیز در روز قیامت از امتش این است که: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-25/pageNum-362/ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً] ﴿الفرقان: 30﴾؛ خدایا بیشتر امت من پشت به قرآن کردند و از آن دوری نمودند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/108 ر.ک: همان، ص108]</ref>. | ||
علم الهامی، آخرین عنوان مطالب کتاب است. علومی که انسان | علم الهامی، آخرین عنوان مطالب کتاب است. علومی که انسان فرامیگیرد، تنها از راه تعلیم و مطالعه و تحقیق نیست، بلکه درصورتیکه شرایط قلبی از هر جهت فراهم باشد و شخص، صلاحیت لازم را دارا باشد میتواند از علم الهامی نیز بهرهمند گردد. چنان علمی نوری است که به جهت وجود استحقاق و اقتضای حکمت و مشیت بالغه الهی از پشت پرده بر دل شایسته بنده میتابد و آن را از علوم و معارف و معانی بارور میسازد. از چنان علمی به علم اعطایی یا علم الهامی تعبیر میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/122 ر.ک: همان، ص122]</ref>. | ||
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرای شیرازی]] به برخورداری از این علم در معضلات علمی اذعان کردهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/123 ر.ک: همان، ص123 و 124]</ref>. | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرای شیرازی]] به برخورداری از این علم در معضلات علمی اذعان کردهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/123 ر.ک: همان، ص123 و 124]</ref>. |
ویرایش