پرش به محتوا

سرمه سعادت: جوان و باید و نبایدهای اخلاقی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د'
جز (جایگزینی متن - 'ب‎ه' به 'ب‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د')
خط ۳۹: خط ۳۹:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده در مقدمه (طلوع سخن) با عباراتی روان و با استناد به روایات امامان معصوم(ع)، به بیان اهمیت جوانی و رعایت اخلاق در آن می‌پردازد. او در بخشی از مقدمه می‎نویسد: «تربیت اصولی و آموزش درست و مطمئن در جوانی بیشترین اثر را در آینده انسان دارد. پیامبر اکرم(ص)، نیز بر ارزش و اهمیت دوره جوانی تأکید دارد و در سفارشی به ابوذر می‌فرماید: «يا أباذر اغتنم خمسا قبل خمس... شبابك قبل هرمك»؛ «ای ابوذر پنج چیز را قبل از پنج چیز دریاب و غنیمت شمار... و جوانی‌ات را قبل از پیری». جوانی، که به‎قدر و منزلت جوانی آگاه است، هرگز آینده خود را از نظر دور نمی‎دارد و می‌کوشد تا از رهگذر جوانی، توشه‌های گران‎سنگی برای باروری و بالندگی آینده‌اش برگیرد؛ از جمله گنج‎ها و ذخیره‌های دوره جوانی، خودسازی و اصلاح نفس است که پایه انسانیت بشمار می‎آید و تلاش در این زمینه، از سفارش‎های پیاپی پیشوایان معصوم بوده است: «لا تترك الاجتهاد في إصلاح نفسك فإنه لا يعينك عليها إلا الجد»؛ «کوشش و تلاش در اصلاح درون و خودسازی را رها نکن؛ زیرا جز تلاش و جدیت، چیزی تو را در برابر نفست یاری نمی‌کند»»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27110/1/18 ر.ک: طلوع سخن، ص18]</ref>.
نویسنده در مقدمه (طلوع سخن) با عباراتی روان و با استناد به روایات امامان معصوم(ع)، به بیان اهمیت جوانی و رعایت اخلاق در آن می‌پردازد. او در بخشی از مقدمه می‎نویسد: «تربیت اصولی و آموزش درست و مطمئن در جوانی بیشترین اثر را در آینده انسان دارد. پیامبر اکرم(ص)، نیز بر ارزش و اهمیت دوره جوانی تأکید دارد و در سفارشی به ابوذر می‌فرماید: «يا أباذر اغتنم خمسا قبل خمس... شبابك قبل هرمك»؛ «ای ابوذر پنج چیز را قبل از پنج چیز دریاب و غنیمت شمار... و جوانی‌ات را قبل از پیری». جوانی، که به‎قدر و منزلت جوانی آگاه است، هرگز آینده خود را از نظر دور نمی‌دارد و می‌کوشد تا از رهگذر جوانی، توشه‌های گران‎سنگی برای باروری و بالندگی آینده‌اش برگیرد؛ از جمله گنج‎ها و ذخیره‌های دوره جوانی، خودسازی و اصلاح نفس است که پایه انسانیت بشمار می‎آید و تلاش در این زمینه، از سفارش‎های پیاپی پیشوایان معصوم بوده است: «لا تترك الاجتهاد في إصلاح نفسك فإنه لا يعينك عليها إلا الجد»؛ «کوشش و تلاش در اصلاح درون و خودسازی را رها نکن؛ زیرا جز تلاش و جدیت، چیزی تو را در برابر نفست یاری نمی‌کند»»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27110/1/18 ر.ک: طلوع سخن، ص18]</ref>.


نویسنده در فصل اول کتاب، نگاهی به ویژگی‎های جوانی کرده است، در فصل دوم هفت مورد از بایسته‌های اخلاقی (احترام به والدین، مهرورزی و دوستی، شادی و سرور، خوش‎خلقی، امر به معروف و نهی از منکر و عزت‎مندی) و برخی ناشایست‎های اخلاقی (حسد، عجب و خودپسندی، کینه‎توزی، و رازگشایی) را بیان کرده است، او در فصل سوم به بیان مسائل مربوط به جوان و اخلاق اقتصادی پرداخته و فصل چهارم را به معرفی شیوه تربیتی [[خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]] برای جوانان اختصاص داده است.
نویسنده در فصل اول کتاب، نگاهی به ویژگی‎های جوانی کرده است، در فصل دوم هفت مورد از بایسته‌های اخلاقی (احترام به والدین، مهرورزی و دوستی، شادی و سرور، خوش‎خلقی، امر به معروف و نهی از منکر و عزت‎مندی) و برخی ناشایست‎های اخلاقی (حسد، عجب و خودپسندی، کینه‎توزی، و رازگشایی) را بیان کرده است، او در فصل سوم به بیان مسائل مربوط به جوان و اخلاق اقتصادی پرداخته و فصل چهارم را به معرفی شیوه تربیتی [[خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]] برای جوانان اختصاص داده است.
در بخشی از مطالب فصل دوم که به بایسته اخلاقی مهرورزی و دوستی می‌پردازد، بحث از لذت مهربانی، اعتدال در محبت، اهمیت دوست در اسلام و هم‎سنخی دوستان را مطرح می‌کند. بخشی از مطالب این بخش چنین است: «برخی از روایات، یکی از راه‌های شناخت دین ومذهب افراد را شناخت دوستان آنان می‎داند. رسول گرامی اسلام(ص) می‌فرماید: «المرء علی دين خليله فلينظر أحدكم من يخالل»؛ «هرکسی بر دین دوستش است، پس ببیند با چه کسی دوستی می‌کند».  
در بخشی از مطالب فصل دوم که به بایسته اخلاقی مهرورزی و دوستی می‌پردازد، بحث از لذت مهربانی، اعتدال در محبت، اهمیت دوست در اسلام و هم‎سنخی دوستان را مطرح می‌کند. بخشی از مطالب این بخش چنین است: «برخی از روایات، یکی از راه‌های شناخت دین ومذهب افراد را شناخت دوستان آنان می‌داند. رسول گرامی اسلام(ص) می‌فرماید: «المرء علی دين خليله فلينظر أحدكم من يخالل»؛ «هرکسی بر دین دوستش است، پس ببیند با چه کسی دوستی می‌کند».  


همچنین از نخستین راه‌ها برای قضاوت درباره شخصیت افراد، شناخت معاشران و دوستان آنان است. از حضرت سلیمان(ع) نقل شده است: «لا تحكموا علی رجل بشيء حتی تنظروا إلی من يصاحب فإنما يعرف الرجل بأشكاله و أقرانه و ينسب إلی أصحابه و إخوانه»؛ «درباره هیچ‎کس قضاوت نکنید تا اینکه ببینید با چه کسی دوستی می‌کند؛ به‎درستی که هرکسی به‎وسیله دوستانش شناخته و به آنها منسوب می‌شود».
همچنین از نخستین راه‌ها برای قضاوت درباره شخصیت افراد، شناخت معاشران و دوستان آنان است. از حضرت سلیمان(ع) نقل شده است: «لا تحكموا علی رجل بشيء حتی تنظروا إلی من يصاحب فإنما يعرف الرجل بأشكاله و أقرانه و ينسب إلی أصحابه و إخوانه»؛ «درباره هیچ‎کس قضاوت نکنید تا اینکه ببینید با چه کسی دوستی می‌کند؛ به‎درستی که هرکسی به‎وسیله دوستانش شناخته و به آنها منسوب می‌شود».
داشتن دوستان بد، قطعه‌ای از آتش است؛ چنان‎که حضرت علی(ع) فرموده است: «صاحب السوء قطعة من النار»؛ «هم‎نشین بد، پاره‌ای از آتش [جهنم] است».
داشتن دوستان بد، قطعه‌ای از آتش است؛ چنان‎که حضرت علی(ع) فرموده است: «صاحب السوء قطعة من النار»؛ «هم‎نشین بد، پاره‌ای از آتش [جهنم] است».
امام علی(ع) در رهنمودی گهربار در این‎باره می‌فرماید:
امام علی(ع) در رهنمودی گهربار در این‎باره می‌فرماید:
«لا تصحب الشرير فإن طبعك يسرق من طبعه شرا و أنت لا تعلم»؛ «با انسان‎های شرور معاشرت نکن؛ زیرا طبع تو، طبع او را می‎دزدد، درحالی‎که تو بی‎خبری».
«لا تصحب الشرير فإن طبعك يسرق من طبعه شرا و أنت لا تعلم»؛ «با انسان‎های شرور معاشرت نکن؛ زیرا طبع تو، طبع او را می‌دزدد، درحالی‎که تو بی‎خبری».
صفات خوب و پسندیده نیز به‎راحتی به دوستان فرد منتقل می‌شود. سعدی این تأثیرپذیری را بسیار زیبا به نظم درآورده است:  
صفات خوب و پسندیده نیز به‎راحتی به دوستان فرد منتقل می‌شود. سعدی این تأثیرپذیری را بسیار زیبا به نظم درآورده است:  


خط ۶۱: خط ۶۱:


{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' آن حکیمی گفت دیدم در تکی''|2='' می‎دویدی زاغ با یک لک‎لکی''}}
{{ب|'' آن حکیمی گفت دیدم در تکی''|2='' می‌دویدی زاغ با یک لک‎لکی''}}
{{ب|'' در عجب ماندم، بجستم حالشان''|2='' تا ز قدر مشترک یابم نشان''}}
{{ب|'' در عجب ماندم، بجستم حالشان''|2='' تا ز قدر مشترک یابم نشان''}}
{{ب|'' چون شدم نزدیک و من حیران و دنگ''|2='' خود بدیدم هر دوان بودند لنگ''}}{{پایان شعر}}
{{ب|'' چون شدم نزدیک و من حیران و دنگ''|2='' خود بدیدم هر دوان بودند لنگ''}}{{پایان شعر}}
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش