پرش به محتوا

ترجمه روزنامه‌جات هندوستان (راجع به روس و انگليس): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
خط ۱۲: خط ۱۲:
مطبوعات - هندی
مطبوعات - هندی


روزنامه‎های هندی (ت. ج.)
روزنامه‌های هندی (ت. ج.)


| ناشر =مجمع ذخائر اسلامي
| ناشر =مجمع ذخائر اسلامي
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}  
}}  


'''ترجمه روزنامه‎جات هند (راجع به روس و انگلیس)'''، به قلم سید حسین شیرازی، معروف به مترجم هندی (مترجم دربار ظل‎السلطان)، مجموعه‌ای از مکتوبات روزنامه‎های هند و مواضع و فعالیت‎های دو کشور روسیه و انگلستان در مقطع استعمار هندوستان است. این اثر به کوشش [[حسینی اشکوری، صادق|سید صادق حسینی اشکوری]] تهیه شده است.
'''ترجمه روزنامه‎جات هند (راجع به روس و انگلیس)'''، به قلم سید حسین شیرازی، معروف به مترجم هندی (مترجم دربار ظل‎السلطان)، مجموعه‌ای از مکتوبات روزنامه‌های هند و مواضع و فعالیت‎های دو کشور روسیه و انگلستان در مقطع استعمار هندوستان است. این اثر به کوشش [[حسینی اشکوری، صادق|سید صادق حسینی اشکوری]] تهیه شده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۷: خط ۳۷:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
این اثر با مقدمه محقق اثر در معرفی «ترجمه روزنامه‎جات هندوستان» آغاز شده است. محقق توضیح داده که این کتاب به بهانه همایش بین‎المللی میراث مشترک ایران و هند به‎همراه سیزده جلد دیگر منتشر شده است. پیش‎ازاین، کل این مجموعه در سال 1384ش، توسط گروه فنی مجمع ذخائر اسلامی قم، عکس‎برداری دیجیتال شد و سپس بخش فهرست‎نشده آن در قالب سه مجلد جداگانه به چاپ رسیده بود. وی همچنین افزوده است که اکثر نسخه‎های انتخاب‎شده در عصر مسعودمیرزا ظل‎السلطان، فرزند ارشد ناصرالدین شاه قاجار (درگذشته 1336ق) از روی روزنامه‎های منتشرشده در هندوستان ترجمه شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31562/1/5 ر.ک: مقدمه محقق، اولین صفحه]</ref>‎.
این اثر با مقدمه محقق اثر در معرفی «ترجمه روزنامه‎جات هندوستان» آغاز شده است. محقق توضیح داده که این کتاب به بهانه همایش بین‎المللی میراث مشترک ایران و هند به‌همراه سیزده جلد دیگر منتشر شده است. پیش‎ازاین، کل این مجموعه در سال 1384ش، توسط گروه فنی مجمع ذخائر اسلامی قم، عکس‎برداری دیجیتال شد و سپس بخش فهرست‎نشده آن در قالب سه مجلد جداگانه به چاپ رسیده بود. وی همچنین افزوده است که اکثر نسخه‌های انتخاب‎شده در عصر مسعودمیرزا ظل‎السلطان، فرزند ارشد ناصرالدین شاه قاجار (درگذشته 1336ق) از روی روزنامه‌های منتشرشده در هندوستان ترجمه شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31562/1/5 ر.ک: مقدمه محقق، اولین صفحه]</ref>‎.


پس از آن، هریک از چهارده نسخه خطی در چند سطر به‌اختصار معرفی شده است.  
پس از آن، هریک از چهارده نسخه خطی در چند سطر به‌اختصار معرفی شده است.  
خط ۴۹: خط ۴۹:
کمیسیون سرحدات، عنوان دیگری است که در ذیل آن به موضوع سرحدات افغانستان و نزاع دو کشور مذکور در این رابطه پرداخته شده است. در بخشی از این مطالب چنین می‌خوانیم: «دولت انگلیس البته این مسئله را خاطرنشین خود بنماید و واجب است رعب و سطوت خود را بر تمام فرق مقیمه در آسیای وسطی و افغانستان ظاهر سازد تا بدانند فقط دولت روس قوی نیست»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31562/1/105 ر.ک: همان، ص95]</ref>‎.
کمیسیون سرحدات، عنوان دیگری است که در ذیل آن به موضوع سرحدات افغانستان و نزاع دو کشور مذکور در این رابطه پرداخته شده است. در بخشی از این مطالب چنین می‌خوانیم: «دولت انگلیس البته این مسئله را خاطرنشین خود بنماید و واجب است رعب و سطوت خود را بر تمام فرق مقیمه در آسیای وسطی و افغانستان ظاهر سازد تا بدانند فقط دولت روس قوی نیست»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31562/1/105 ر.ک: همان، ص95]</ref>‎.
   
   
اگرچه بیشتر صفحات کتاب را موضوعات سیاسی، پوشش داده است، اما گاه قلم نویسنده به تعریف آداب و رسوم مردم مایل شده است: «ایرانیان تقریباً ساعت چهار و پنج از شب غذا می‌خورند. اهل ایران غذاهای لذیذ بسیار خوبی می‌خورند. حقیقت غذاهای فرنگستان را به‎هیچ‎وجه تعریف نمی‌توان کرد. حلویات ایران الحق خیلی تعریف دارد...»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31562/1/116 ر.ک: همان، ص106]</ref>‎.  
اگرچه بیشتر صفحات کتاب را موضوعات سیاسی، پوشش داده است، اما گاه قلم نویسنده به تعریف آداب و رسوم مردم مایل شده است: «ایرانیان تقریباً ساعت چهار و پنج از شب غذا می‌خورند. اهل ایران غذاهای لذیذ بسیار خوبی می‌خورند. حقیقت غذاهای فرنگستان را به‌هیچ‎وجه تعریف نمی‌توان کرد. حلویات ایران الحق خیلی تعریف دارد...»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31562/1/116 ر.ک: همان، ص106]</ref>‎.  


در بخش دیگری از کتاب به روابط ایران و انگلستان توجه شده است. در ابتدای این قسمت توصیفات فلاکت‎باری از لشکر ایران شده و به استهزاء گرفته شده است: «الحق لشکر ایران بسیار بدبخت و کم‎طالع می‎باشند و به‎قدری مواجب آنها کم است که به سایر صنایع مختلفه معیشت خود را می‌گذرانند؛ مثلاً هریک از آنها که قوه و قدرت او در کار و فعله‎گی و مزدوری زیادتر باشد، روزگار او بهتر و معیشت او به‎سهولت می‌گذرد. اگرچه اظهار این مطلب فضولی است، آنکه بگویم افواج ایران به‎هیچ‎وجه وقار و سکینه ندارند. علاوه بر آن وطن‎پرستی را هم ندارند. برخلاف افاغنه که همه مردمان وطن‎پرست متعصبی می‎باشند. لشکر ایران به‎قدر خردلی شجاعت و دلیری ندارند»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31562/1/130 ر.ک: همان، 120]</ref>‎،<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31562/1/131 ر.ک: همان، ص121]</ref>‎
در بخش دیگری از کتاب به روابط ایران و انگلستان توجه شده است. در ابتدای این قسمت توصیفات فلاکت‎باری از لشکر ایران شده و به استهزاء گرفته شده است: «الحق لشکر ایران بسیار بدبخت و کم‎طالع می‎باشند و به‎قدری مواجب آنها کم است که به سایر صنایع مختلفه معیشت خود را می‌گذرانند؛ مثلاً هریک از آنها که قوه و قدرت او در کار و فعله‎گی و مزدوری زیادتر باشد، روزگار او بهتر و معیشت او به‎سهولت می‌گذرد. اگرچه اظهار این مطلب فضولی است، آنکه بگویم افواج ایران به‌هیچ‎وجه وقار و سکینه ندارند. علاوه بر آن وطن‎پرستی را هم ندارند. برخلاف افاغنه که همه مردمان وطن‎پرست متعصبی می‎باشند. لشکر ایران به‎قدر خردلی شجاعت و دلیری ندارند»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31562/1/130 ر.ک: همان، 120]</ref>‎،<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31562/1/131 ر.ک: همان، ص121]</ref>‎
   
   
در بخش انتهایی کتاب از ایوب خان به‎عنوان محبوب القلوب افاغنه یاد شده است. نویسنده از کاهش نفوذ انگلیس نگران بوده، می‌نویسد: «یک زمانی بود ولو آنکه آن وقت مدت‎هاست که منقضی شده است که یک اشاره ما در نزد سلاطین آسیایی مانند حکم محکم نافذی بود؛ لیکن از بدبختی، آن زمانه منقضی شد؛ به‎خصوص در مملکت ایران که ماها را به‎منزله یک تاجر و خریدار تریاک و فروشنده کبریت و... قرار داده‌اند»<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>‎.  
در بخش انتهایی کتاب از ایوب خان به‎عنوان محبوب القلوب افاغنه یاد شده است. نویسنده از کاهش نفوذ انگلیس نگران بوده، می‌نویسد: «یک زمانی بود ولو آنکه آن وقت مدت‎هاست که منقضی شده است که یک اشاره ما در نزد سلاطین آسیایی مانند حکم محکم نافذی بود؛ لیکن از بدبختی، آن زمانه منقضی شد؛ به‎خصوص در مملکت ایران که ماها را به‎منزله یک تاجر و خریدار تریاک و فروشنده کبریت و... قرار داده‌اند»<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>‎.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش