پرش به محتوا

الموسوعة العلمية، التفسير و علوم القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎خ' به 'ی‌خ')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن')
خط ۴۰: خط ۴۰:
# «أرجوزة في أسامي سور القرآن».
# «أرجوزة في أسامي سور القرآن».


در ابتدای هریک از این آثار مقدمه‌ای نگاشته شده است. بیشتر این مقدمات، حاوی زندگی‎نامه نویسنده آن اثر می‎باشد.
در ابتدای هریک از این آثار مقدمه‌ای نگاشته شده است. بیشتر این مقدمات، حاوی زندگی‌نامه نویسنده آن اثر می‎باشد.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۵۴: خط ۵۴:
در آیه 22 سوره کهف، خداوند چنین فرموده است: '''سَيقُولُونَ ثَلاٰثَةٌ رٰابِعُهُمْ كلْبُهُمْ وَ يقُولُونَ خَمْسَةٌ سٰادِسُهُمْ كلْبُهُمْ رَجْماً بِالْغَيبِ وَ يقُولُونَ سَبْعَةٌ وَ ثٰامِنُهُمْ كلْبُهُمْ'''. در این آیه شریفه، جمله سوم آن با واو شروع شده، درصورتی‎که چنین به نظر می‌رسد که با شیوه قبل مقداری متفاوت است. نویسنده می‎گوید: فایده این واو، تأکید لصوق صفت به موصوف و دلالت بر این است که اتصاف موصوف به این صفت، امری ثابت و مستقر است. در واقع این واو بر جمله‎ وصفیه (صفت برای نکره) داخل می‌شود؛ چنان‎که بر جمله حالیه (حال برای معرفه) نیز وارد می‎گردد؛ بنابراین، این واو نشانگر این است که کسانی ‎که گفتند: «اصحاب کهف هفت نفر بودند و هشتمین آن‎ها سگشان بود»، از روی علم سخن گفتند نه از روی حدس و گمان؛ لذا عبارت «رجما بالغيب» بر گفتار آنها مقدم شده و پس از آن ذکر نشده است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23471/1/17 ر.ک: همان، ص‎17]</ref>.
در آیه 22 سوره کهف، خداوند چنین فرموده است: '''سَيقُولُونَ ثَلاٰثَةٌ رٰابِعُهُمْ كلْبُهُمْ وَ يقُولُونَ خَمْسَةٌ سٰادِسُهُمْ كلْبُهُمْ رَجْماً بِالْغَيبِ وَ يقُولُونَ سَبْعَةٌ وَ ثٰامِنُهُمْ كلْبُهُمْ'''. در این آیه شریفه، جمله سوم آن با واو شروع شده، درصورتی‎که چنین به نظر می‌رسد که با شیوه قبل مقداری متفاوت است. نویسنده می‎گوید: فایده این واو، تأکید لصوق صفت به موصوف و دلالت بر این است که اتصاف موصوف به این صفت، امری ثابت و مستقر است. در واقع این واو بر جمله‎ وصفیه (صفت برای نکره) داخل می‌شود؛ چنان‎که بر جمله حالیه (حال برای معرفه) نیز وارد می‎گردد؛ بنابراین، این واو نشانگر این است که کسانی ‎که گفتند: «اصحاب کهف هفت نفر بودند و هشتمین آن‎ها سگشان بود»، از روی علم سخن گفتند نه از روی حدس و گمان؛ لذا عبارت «رجما بالغيب» بر گفتار آنها مقدم شده و پس از آن ذکر نشده است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23471/1/17 ر.ک: همان، ص‎17]</ref>.


نویسنده در ادامه، چهل آیه دیگر را ذکر می‌کند و ابهامات آنها را برطرف می‎نماید و اشکالات وارده را پاسخ می‌دهد.
نویسنده در ادامه، چهل آیه دیگر را ذکر می‌کند و ابهامات آنها را برطرف می‌نماید و اشکالات وارده را پاسخ می‌دهد.


===إنارة الحالك في قراءة ملك و مالك===
===إنارة الحالك في قراءة ملك و مالك===
تألیف [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|ملا فتح‎الله اصفهانی]] (1266-1339ق)، ملقب به [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|شیخ‎الشریعه]]، کتابی است مبسوط درباره سوره حمد و اختلاف قرائت‎های قرآن. نویسنده در این کتاب قرائت‎های غیر مشهور، در 26 آیه از قرآن را بررسی کرده و آنچه را با رسم‎الخط قرآن مخالف یا موافق است، با بیانی رسا و زیبا بیان کرده است. وی در این نوشته پس از آوردن ده مقدمه، با دوازده دلیل ثابت می‌کند که در آیه '''مالك يوم ‎الدين'''، در سوره حمد، بهتر است به‎جای «مالك»، «ملك» خوانده شود. در خاتمه کتاب نیز احادیثی که اهل سنت درباره تحریف قرآن نقل کرده را مورد بررسی قرار داده است. [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|آیت‌الله شریعت]] در دهم صفر سال 1324ق، این نوشته را به پایان برده است و یکی از شاگردانش به نام شیخ عبدالحسین حلی نجفی آن را به فارسی ترجمه کرده است<ref>ر.ک: محمدی، محمدعلی، ص‎74</ref>.
تألیف [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|ملا فتح‎الله اصفهانی]] (1266-1339ق)، ملقب به [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|شیخ‎الشریعه]]، کتابی است مبسوط درباره سوره حمد و اختلاف قرائت‎های قرآن. نویسنده در این کتاب قرائت‎های غیر مشهور، در 26 آیه از قرآن را بررسی کرده و آنچه را با رسم‎الخط قرآن مخالف یا موافق است، با بیانی رسا و زیبا بیان کرده است. وی در این نوشته پس از آوردن ده مقدمه، با دوازده دلیل ثابت می‌کند که در آیه '''مالك يوم ‎الدين'''، در سوره حمد، بهتر است به‎جای «مالك»، «ملك» خوانده شود. در خاتمه کتاب نیز احادیثی که اهل سنت درباره تحریف قرآن نقل کرده را مورد بررسی قرار داده است. [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|آیت‌الله شریعت]] در دهم صفر سال 1324ق، این نوشته را به پایان برده است و یکی از شاگردانش به نام شیخ عبدالحسین حلی نجفی آن را به فارسی ترجمه کرده است<ref>ر.ک: محمدی، محمدعلی، ص‎74</ref>.


در ابتدای این اثر مقدمه‌ای به قلم محقق اثر، عبدالعلی اسدی نوشته شده که در آن به زندگی‎نامه [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|شیخ‎الشریعه اصفهانی]] و مختصری درباره روش خود در تحقیق این اثر اشاره کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23471/1/65 ر.ک: متن کتاب، ص‎65-69]</ref>.
در ابتدای این اثر مقدمه‌ای به قلم محقق اثر، عبدالعلی اسدی نوشته شده که در آن به زندگی‌نامه [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|شیخ‎الشریعه اصفهانی]] و مختصری درباره روش خود در تحقیق این اثر اشاره کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23471/1/65 ر.ک: متن کتاب، ص‎65-69]</ref>.


===بلوغ منی الجنان في تفسير بعض ألفاظ القرآن===
===بلوغ منی الجنان في تفسير بعض ألفاظ القرآن===
خط ۷۱: خط ۷۱:
اثر [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ طهرانی]] (1292-1390ق)، کتابی است در دفاع از [[نوری، حسین بن محمدتقی|حاجی نوری]] صاحب «فصل الخطاب في‎ تحريف‎ الكتاب‎».
اثر [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ طهرانی]] (1292-1390ق)، کتابی است در دفاع از [[نوری، حسین بن محمدتقی|حاجی نوری]] صاحب «فصل الخطاب في‎ تحريف‎ الكتاب‎».


[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]]، استادش حاجی‎ را‎ از‎ قول به تحریف به معنی‎ تغییر و تبدیل تبرئه می‎نماید و از طرفی تحریف به معنی تنقیص را با ادله تاریخی اثبات‎ می‌کند. این کتاب را فرزند‎ مؤلف،‎ آقای‎ علینقی منزوی به فارسی ترجمه نموده است<ref>ر.ک: مشکور، محمدجواد، ص‎667</ref>.
[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]]، استادش حاجی‎ را‎ از‎ قول به تحریف به معنی‎ تغییر و تبدیل تبرئه می‌نماید و از طرفی تحریف به معنی تنقیص را با ادله تاریخی اثبات‎ می‌کند. این کتاب را فرزند‎ مؤلف،‎ آقای‎ علینقی منزوی به فارسی ترجمه نموده است<ref>ر.ک: مشکور، محمدجواد، ص‎667</ref>.


[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]] در این اثر درباره «فصل الخطاب» گفته است: استادم (محدث نوری) مرادش این است که قرآن موجود، پس از جمع عثمانی، افزایش و کاستی نپذیرفته است و «مردم مراد مرا برعکس فهمیده‌اند و حتی صلاح بود نام کتابم را فصل الخطاب في عدم تحريف الكتاب می‎گذاشتم. مراد من افکندن بخشی از وحی نازل‎شده است و اگر می‌خواهید نام کتاب مرا «القول الفاصل في إسقاط بعض الوحي النازل» بگذارید»<ref>ر.ک: نصیری، علی، ج3، ص‎474</ref>.
[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]] در این اثر درباره «فصل الخطاب» گفته است: استادم (محدث نوری) مرادش این است که قرآن موجود، پس از جمع عثمانی، افزایش و کاستی نپذیرفته است و «مردم مراد مرا برعکس فهمیده‌اند و حتی صلاح بود نام کتابم را فصل الخطاب في عدم تحريف الكتاب می‎گذاشتم. مراد من افکندن بخشی از وحی نازل‎شده است و اگر می‌خواهید نام کتاب مرا «القول الفاصل في إسقاط بعض الوحي النازل» بگذارید»<ref>ر.ک: نصیری، علی، ج3، ص‎474</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش