۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یر' به 'یر') |
جز (جایگزینی متن - 'ین' به 'ین') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
دیوان اشعار کسایی با کمال تأسف ظاهراً از میان رفته و امروز جز مقدار کمی از اشعار او در دست نیست که بهصورت تکبیتی یا چندبیتی در کتب و مصادر و فرهنگنامهها دیده میشود. ولی این دیوان اشعار تا نیمه دوم قرن ششم و زمان تألیف کتاب معتبر «النقض» وجود داشته و مؤلف آن کتاب دیوان او را دیده است و | دیوان اشعار کسایی با کمال تأسف ظاهراً از میان رفته و امروز جز مقدار کمی از اشعار او در دست نیست که بهصورت تکبیتی یا چندبیتی در کتب و مصادر و فرهنگنامهها دیده میشود. ولی این دیوان اشعار تا نیمه دوم قرن ششم و زمان تألیف کتاب معتبر «النقض» وجود داشته و مؤلف آن کتاب دیوان او را دیده است و مینویسد: «همه ذکر مناقب و مدایح پیغمبر اکرم و آل طاهرین اوست...». عمده مآخذی که مبنای کار محققان و نویسندگان برای شناختن اشعار و آشنایی مختصر به شرح حال و افکار کسایی میباشد، عبارت است از: «ترجمان البلاغة» رادویانی به تصحیح احمد آتش، استاد پیشین دانشگاه استامبول که هفت بیت از اشعار او را نقل کرده است و «لغت فرس» اسدی طوسی که تعداد کثیری از ابیات او را در ذکر شواهد برخی لغات آورده و «لباب الألباب» محمد عوفی و «هفت اقلیم» امین احمد رازی و...<ref>ر.ک: مقدمه، ص6</ref>. | ||
کسایی را برخی محققان مداح سلطان محمود غزنوی شمردهاند و این شاید درست نباشد که اگر او مدحی گفته برای آل سامان و وزرای آنان بوده است، ولی این نکته را باید متذکر شد که اساساً کسایی را شاعر مدیحهسرا شمردن شاید روا نباشد و هرچند که او در جوانی و اوایل عمر اشعاری در مدیح برخی از بزرگان آل سامان سروده، ولی بهزودی از این کار روی برگردانیده است.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>. | کسایی را برخی محققان مداح سلطان محمود غزنوی شمردهاند و این شاید درست نباشد که اگر او مدحی گفته برای آل سامان و وزرای آنان بوده است، ولی این نکته را باید متذکر شد که اساساً کسایی را شاعر مدیحهسرا شمردن شاید روا نباشد و هرچند که او در جوانی و اوایل عمر اشعاری در مدیح برخی از بزرگان آل سامان سروده، ولی بهزودی از این کار روی برگردانیده است.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>. | ||
اخلاص و ارادت حکیم کسایی مروزی به خاندان پیامبر(ص) بهقدری والاست که سبب تخلصش را با نسبت او به تشیع و توجّه به حدیث «کسا» باید مربوط دانست؛ ازاینرو وی در یکی از قصایدش عشق و مودّت خویش را نسبت به اهلبیت(ع) در قالب ابیاتی زیبا که از ذوق سرشار و توانای او فوران میکند، به رشتهی نظم درآورده است. او در آغاز این قصیده ابتدا به ترسیم اوضاع و احوال فردی جاهل و نادان که برای به دست آوردن اندوختههای مادی بیشتر، ولو از راه شک و گمان، میپردازد؛ درحالیکه او را نهیب میزند وگوشزد میکند که زندگی خود را با تکیه بر وهم و گمان، تباه نسازد، بلکه بهسوی یقین مطلق و سیره، راه و روش صحیح زندگی پیش رود؛ چراکه همیشه در طوفان زندگی، زورق یا کشتی نجاتی که راه را بر آدمی بگشاید وجود دارد. شاعر مسیر حق را تنها نزد اهلبیت(ع) و خاندان حضرت رسول(ص) میداند و آن کشتی نجات را در توسل به خاندان پیامبر(ص) معنا میکند. تنها توسّل به اهل بیت مطهّر در سایه ایمان به خداوند باری تعالی است که آدمی را در عرصههای مختلف زندگی یاری | اخلاص و ارادت حکیم کسایی مروزی به خاندان پیامبر(ص) بهقدری والاست که سبب تخلصش را با نسبت او به تشیع و توجّه به حدیث «کسا» باید مربوط دانست؛ ازاینرو وی در یکی از قصایدش عشق و مودّت خویش را نسبت به اهلبیت(ع) در قالب ابیاتی زیبا که از ذوق سرشار و توانای او فوران میکند، به رشتهی نظم درآورده است. او در آغاز این قصیده ابتدا به ترسیم اوضاع و احوال فردی جاهل و نادان که برای به دست آوردن اندوختههای مادی بیشتر، ولو از راه شک و گمان، میپردازد؛ درحالیکه او را نهیب میزند وگوشزد میکند که زندگی خود را با تکیه بر وهم و گمان، تباه نسازد، بلکه بهسوی یقین مطلق و سیره، راه و روش صحیح زندگی پیش رود؛ چراکه همیشه در طوفان زندگی، زورق یا کشتی نجاتی که راه را بر آدمی بگشاید وجود دارد. شاعر مسیر حق را تنها نزد اهلبیت(ع) و خاندان حضرت رسول(ص) میداند و آن کشتی نجات را در توسل به خاندان پیامبر(ص) معنا میکند. تنها توسّل به اهل بیت مطهّر در سایه ایمان به خداوند باری تعالی است که آدمی را در عرصههای مختلف زندگی یاری مینماید و او را از خطرهای شیطانی میرهاند: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
| خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
کسایی در بیان مناظر طبیعت و ادای سخن خود بیش از همه صنعت تشبیه را بهکار میبرد و در این شیوه بسیار قوی و زبردست است. گاه یک منظره را به چند وجه بیان و برای آن تشبیهاتی جداگانه و مستقل ذکر میکند که هریک بهجای خود دلپذیر و نشاطانگیز است. گاه نیز در اشعار او استعارات دلپذیر و زیبا دیده میشود<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | کسایی در بیان مناظر طبیعت و ادای سخن خود بیش از همه صنعت تشبیه را بهکار میبرد و در این شیوه بسیار قوی و زبردست است. گاه یک منظره را به چند وجه بیان و برای آن تشبیهاتی جداگانه و مستقل ذکر میکند که هریک بهجای خود دلپذیر و نشاطانگیز است. گاه نیز در اشعار او استعارات دلپذیر و زیبا دیده میشود<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | ||
دیگر از مختصات شیوه گفتار او آن است که در بیان تشبیهات، اساس کار را بر رنگآمیزی و ذکر الوان مختلف قرار میدهد و در ترسیم مناظر از تناسب رنگها و مطابقت آنها استفاده میکند. بر صفحه سبز و زمردین باغ، گلهای سرخ و زرد و بنفش شقایق و بنفشه را | دیگر از مختصات شیوه گفتار او آن است که در بیان تشبیهات، اساس کار را بر رنگآمیزی و ذکر الوان مختلف قرار میدهد و در ترسیم مناظر از تناسب رنگها و مطابقت آنها استفاده میکند. بر صفحه سبز و زمردین باغ، گلهای سرخ و زرد و بنفش شقایق و بنفشه را مینشاند و از پس ابرهای سیاه، رخساره سپید ماه را نشان میدهد؛ یا از شاخههای زیبای نارون و یاسمن و نسترن که در کنار هم روییدهاند، آوای قمری و سار را به گوش میرساند. این خصیصه گفتار و شیوه او نهتنها در اشعاری است که در وصف طبیعت سروده است، بلکه در زهدیات و قطعات پندآمیز و اشعار موعظه نیز همین روش را بهکار بسته است. پیری و عوارض آن را از سپید شدن موی و سرفه و تنگی نفس، به زرگری تشبیه میکند که بی کوره و دم، به کار زرگری سرگرم است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
ویرایش