۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هه' به 'هه') |
جز (جایگزینی متن - 'ید' به 'ید') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
# منظومه حاضر اثری از یک زن فرهیخته است. دانایان آگاهند که آثاری از این دست که تراوش فکری ذهن و قلم زنان مسلمان ایرانی باشد، در ادبیات ما اندک باقی مانده است. بنابراین در دسترس بودن یک متن کامل از آن دوره در میان ادبیات زنانه ما بسیار باارزش خواهد بود. | # منظومه حاضر اثری از یک زن فرهیخته است. دانایان آگاهند که آثاری از این دست که تراوش فکری ذهن و قلم زنان مسلمان ایرانی باشد، در ادبیات ما اندک باقی مانده است. بنابراین در دسترس بودن یک متن کامل از آن دوره در میان ادبیات زنانه ما بسیار باارزش خواهد بود. | ||
# سفرنامه حاضر، طبق معمول سفرنامهها، یک اثر جغرافیایی است؛ زیرا نویسنده بخش مهمی از گزارش خود را به شرح و وصف توقفگاههای خود از شهر و روستا اختصاص داده و با نیمنگاهی به هریک، به شرح برخی از ویژگیهای آن پرداخته است و در همین راستا در هر مرحله از سفر، نقشهای فراهم شده و همراه آن چاپ شده است. | # سفرنامه حاضر، طبق معمول سفرنامهها، یک اثر جغرافیایی است؛ زیرا نویسنده بخش مهمی از گزارش خود را به شرح و وصف توقفگاههای خود از شهر و روستا اختصاص داده و با نیمنگاهی به هریک، به شرح برخی از ویژگیهای آن پرداخته است و در همین راستا در هر مرحله از سفر، نقشهای فراهم شده و همراه آن چاپ شده است. | ||
# این اثر یک متن ادبی منظوم است و در تاریخ ادبیات فارسی، آنهم با توجه به موضوع و محتوای آن، اثری بکر و بدیع و بسا منحصربهفرد است و اشعار سرودهشده آن بسیار روان، آرام و بدون اغلاق و درشتی و زمختی است؛ آنگونه که عموم | # این اثر یک متن ادبی منظوم است و در تاریخ ادبیات فارسی، آنهم با توجه به موضوع و محتوای آن، اثری بکر و بدیع و بسا منحصربهفرد است و اشعار سرودهشده آن بسیار روان، آرام و بدون اغلاق و درشتی و زمختی است؛ آنگونه که عموم فارسیدانان بهآسانی میتوانند از پوسته الفاظ عبور کرده، محتوای آن را در آغوش گیرند. این روانی بههیچوجه سطح اشعار را پایین نیاورده و وزانت و سنگینی آنها درهرحال حفظ شده است. تنها گاه به دلیل یاد از نام شهرها، مشکل سلاست دارد که با توجه به ضرورت یاد از نام شهرها چنین امری بهراحتی قابل پذیرش است. | ||
# یک نکته مهم، صداقت و و خلوصی است که در این اشعار موج میزند. حس و عشق پاک نویسنده به راهی که میرود و مقصدی که دارد، چنان جدی و از سر خلوص است که خواننده را بهطور کامل بهسوی خود جذب میکند؛ به دیگر سخن، هیچگونه تصنعی در اشعار نبوده و نوعی روح عرفانی در آن دمیده شده و دل خواننده را به دل سراینده پیوند میدهد. | # یک نکته مهم، صداقت و و خلوصی است که در این اشعار موج میزند. حس و عشق پاک نویسنده به راهی که میرود و مقصدی که دارد، چنان جدی و از سر خلوص است که خواننده را بهطور کامل بهسوی خود جذب میکند؛ به دیگر سخن، هیچگونه تصنعی در اشعار نبوده و نوعی روح عرفانی در آن دمیده شده و دل خواننده را به دل سراینده پیوند میدهد. | ||
# سراینده، خود بهطور کامل تحث تأثیر این سفر معنوی و روحانی بوده و احساس خود را در حد توان در اشعارش بازتاب داده است. او بارها یادآور میشود که در حال حرکت بهسوی خانه حق است. بنابراین سفرش یک سفر عرفانی و معنوی است و میداند و آگاه است که باید در این سفر همه دشواریها را تحمل کند. درست زمانی که به مدینه و سپس به مکه میرسد، گویی به تمام آرزوهای خود دست یافته است. وی در لحظهلحظه حضورش در حرمین شریفین، آنی از بازگو کردن احساسات پاک خود خودداری نکرده و سفره دلش را در برابر درگاه خدا و رسول باز میکند. زمانی که در برابر کعبه قرار میگیرد، با تمام وجود به وصف آنچه بر وی گذشته پرداخته است، که این بخش یکی از زیباترین بخشهای این مثنوی است. نکته دیگر وصف آثاری است که که به چشم خویش دیده است. وی در ابتدا به مدینه مشرف گشته و بهجز وصف حرم نبوی، به وصف بقیع مینشیند و بهطور دقیق آنچه را در آنجا دیده، بیان میکند. نگارنده محترم وقتی به شام میرسد، اشک از چشمانش سرازیر میشود؛ زیرا به یاد اسیران کربلا میافتد و اینکه آنان را از همین دروازه، وارد شام کردند. بااینهمه، حس او در این سفر بیش از هر چیز یک حس عرفانی است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه یک - شش</ref>. | # سراینده، خود بهطور کامل تحث تأثیر این سفر معنوی و روحانی بوده و احساس خود را در حد توان در اشعارش بازتاب داده است. او بارها یادآور میشود که در حال حرکت بهسوی خانه حق است. بنابراین سفرش یک سفر عرفانی و معنوی است و میداند و آگاه است که باید در این سفر همه دشواریها را تحمل کند. درست زمانی که به مدینه و سپس به مکه میرسد، گویی به تمام آرزوهای خود دست یافته است. وی در لحظهلحظه حضورش در حرمین شریفین، آنی از بازگو کردن احساسات پاک خود خودداری نکرده و سفره دلش را در برابر درگاه خدا و رسول باز میکند. زمانی که در برابر کعبه قرار میگیرد، با تمام وجود به وصف آنچه بر وی گذشته پرداخته است، که این بخش یکی از زیباترین بخشهای این مثنوی است. نکته دیگر وصف آثاری است که که به چشم خویش دیده است. وی در ابتدا به مدینه مشرف گشته و بهجز وصف حرم نبوی، به وصف بقیع مینشیند و بهطور دقیق آنچه را در آنجا دیده، بیان میکند. نگارنده محترم وقتی به شام میرسد، اشک از چشمانش سرازیر میشود؛ زیرا به یاد اسیران کربلا میافتد و اینکه آنان را از همین دروازه، وارد شام کردند. بااینهمه، حس او در این سفر بیش از هر چیز یک حس عرفانی است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه یک - شش</ref>. |
ویرایش